تو نمی توانی روزم را خراب کنی (52 هفته و 52 راهکار مهم برای رسیدن به قله ی موفقیت)

کتاب تو نمی توانی روزم را خراب کنی یا 52 هفته و 52 راهکار مهم برای رسیدن به قله ی موفقیت اثر آلن کلاین توسط مترجم توانمند خانم نفیسه معتکف ترجمه و توسط انتشارات لیوسا منتشر شده است.

این کتاب زنگ هشداری است که به تو خاطر نشان می کند هر موقع ناراحت و دمغ هستی باید حال و هوای خودت را تغییر بدهی. حکم یاد آوری را دارد که به تو می گوید حق انتخاب داری. تو می توانی خودت را به کری بزنی تا صدای لذت و خوشی زندگی را نشنوی، یا اینکه می توانی با عوض کردن باتری زندگی ات، اوضاع و احوالت را تغییر بدهی.

 با ما در بوکالا با معرفی و قسمتی از کتاب تو نمی توانی روزم را خراب کنی همراه باشید.

ادامه مطلبShow less
موجود شد خبرم کن!
مرجع:
66295
نام برند:
صنایع دستی آقاجانی

گلاب پاش فیروزه کوبی آقاجانی ساخته شده از بهترین فیروزه نیشابور و مس تولید صنایع دستی آقاجانی است. این گلاب پاش فیروزه کوب دارای استاندارد ملی ایران و گارانتی 10 ساله ی تولید کننده است. ارتفاع این محصول 53 سانتی متر است. لازم به ذکر است از آنجا که تمامی مراحل تولید گلاب پاش فیروزه کوبی آقاجانی با دست انجام می شود احتمال چند سانتی متر تفاوت در تمامی محصولات وجود دارد.

صنایع دستی آقاجانی

آجیل خوری مس و خاتم کاری کد K064 با ارتفاع 16 سانتی متری یکی از محصولات تولید صنایع دستی آقاجانی است که در ساخت و تولید آن از بهترین مواد اولیه استفاده شده است. این آجیل خوری مس و خاتم دارای استاندارد ملی ایران و گواهینامه کیفیت جهانی ISO9001:2015 می باشد. خاتم کاری یکی از زیباترین و مشهورترین صنایع دستی اصفهان است.

صنایع دستی آقاجانی

گلدان مسی فیروزه کوب تولید صنایع دستی آقاجانی از بهترین فیروزه نیشابور و مس توسط هنرمندان اصفهانی ساخته شده است. این «گلدان فیروزه کوبی» دارای گواهینامه جهانی iso9001:2015 و استاندارد ملی ایران است و همچنین دارای کارت ضمانت 10 ساله صنایع دستی آقاجانی است.

توضیحات

معرفی کتاب تو نمی توانی روزم را خراب کنی

مقدمه

تولد به این معناست که کسی به تو برای رفتن به تئاتری به نام زندگی بلیتی بدهد. تولد یعنی رفتن به تئاتر. بلیت به تو کمک می کند که وارد سالن بشوی ولی به تو اوقات خوش یا بد نمی دهد. تو داخل می روی و می نشینی و از تئاتر یا خوشت می آید یا خوشت نمی آید. اگر خوشت آمد که چه بهتر. اگر هم به نظرت این تئاتر یک نوع کاسبی بود، نمی توانی در این مورد کاری بکنی. استوارت امری نویسنده ی کتاب های خودیاری، مربی

*** خريد کتاب تو نمی توانی روزم را خراب کنی ***

صبح شنبه که به سالن ورزشی رفتم. رادیوی خودرو را روی کانال موسیقی آوردم. آهنگی از یکی از برنامه های برادوی با صدای بیلى اليوت پخش می شد که در مورد پرواز مثل یک پرنده و آزادی بود.

در همین موقع صدای آژیر خودرو پلیس را شنیدم. سرعتم زیاد بود. کنار جاده توقف کردم. من هرگز به دلیل سرعت غیرمجاز جریمه نشده بودم و حالا خیلی برایم ناخوشایند بود. اما مسئله این نبود. می دانستم باید کلی پول جریمه بدهم و وقتم هم در اداره راهنمایی و رانندگی تلف می شود. پس ناراحتی ام امری طبیعی بود. در عوض به درکی عالی و باور نکردنی رسیدم. صرف نظر از بلایی که سرم آمده بود، فهمیدم این قدرت را دارم که بر روز خودم مسلط باشم، مجبور نیستم اجازه بدهم کسی با وضعیتی مرا از پا در بیاورد، و واکنشم در برابر هر موقعیتی کاملا در اختیار خودم است.

بله، حتی در برابر جریمه بابت سرعت زیاد!

تازه، کلی هم به این واقعه خندیدم. از آنجا که من فردی سن بالا هستم نه نوجوانی که تازه گواهینامه گرفته، و هرگز هم جریمه نشده بودم، در دل گفتم: خدایا چه عالی! بالاخره بالغ شدم!

بعد از جریمه شدن، زنگ بیدار باش برایم به صدا در آمد. فهمیدم که جریمه شدن و گیر افتادن دست پلیس می تواند باعث شود سر خورده و ناامید شوم یا اینکه روحیه ی خوب خودم را حفظ کنم. بنابراین مورد دوم را انتخاب کردم و همراه آوازی که از رادیوی خودرو پخش می شد، خواندم: من آزادم، آزادم.

در ضمن متوجه شدم که وقتی به نظر می رسد دنیا با توطئه هایش می خواهد مرا سرخورده کند، می توانم به خودم کمک کنم تا روحیه ی عالی ام را حفظ کنم. بنابراین، فکر نوشتن کتاب به ذهنم رسید.

قصه ی کتاب

نوشتن کاری آسان است. فقط لازم است بنشینی و به یک ورق کاغذ سفید زل بزنی تا اینکه مطالبی به ذهنت برسد. جین فولر خبرنگار

چند ماه بعد از ماجرای جریمه شدنم به دلیل سرعت زیاد، سمعکی خریدم که تا الان هم در گوش دارم و هر وقت که باتری آن در شرف تمام شدن است، زنگ هشدار آن که آهنگ سمفونی قطعه ی پنج بتهوون را دارد، به صدا در می آید. «دا،دا، دا، دا، دادااااا.» و به من یادآوری می کند که باید باتری را عوض کنم.

این کتاب هم مثل یک باتری است که دارد ضعیف می شود. این کتاب زنگ هشداری است که به تو خاطر نشان می کند هر موقع ناراحت و دمغ هستی باید حال و هوای خودت را تغییر بدهی. حکم یاد آوری را دارد که به تو می گوید حق انتخاب داری. تو می توانی خودت را به کری بزنی تا صدای لذت و خوشی زندگی را نشنوی، یا اینکه می توانی با عوض کردن باتری زندگی ات، اوضاع و احوالت را تغییر بدهی.

قبل از شروع کاوش برای پیدا کردن راه هایی جهت انجام این کار، بهتر است نگاهی به مطالب کتاب بيندازی و ببینی چطور به بهترین وجه می توانی از آن استفاده کنی. کتاب «تو نمی توانی روز مرا خراب کنی» شامل پنجاه و دو موضوع یا «زنگ بیدار باش» است، تا با در اختیار گرفتن دوباره ی قدرت خودت و اجازه ندادن به دیگران یا موقعیت ها که روز تو را خراب کنند، کیفیت زندگی ات را بالا ببری. این کتاب هفت بخش دارد که شامل موارد زیر است:

آغاز: مقدمه

بخش اول: بیدارباش

بخش دوم: عاقل باش

بخش سوم: بزرگ شو (نه، نشو)

بخش چهارم: غش غش خنده

بخش پنجم: جمع بندی

خاتمه: سخن آخر

هر کدام از موضوعات پنجاه و دو هفته ای شامل سه بخش عمده است که باید حسابی درک شود. زنگ بیدار باش به تو نشان می دهد که هر لحظه باید حواست به مواردی که می تواند روز تو را خراب کند، باشد. بعد هم مطالبی کاربردی و عملی به دنبال دارد و آخر سر هم به جمع بندی مفیدی می رسد.

از تو دعوت می کنم که تک تک این زنگ های بیدار باش را امتحان کنی و ببینی کدام یک از آنها به درد تو می خورد. اگر بعد از مدتی دیدی که به دردت نمی خورد، آن را ول کن و سراغ یکی دیگر برو. اگر هم برایت مفید بود که آن را جزو عادات خودت قرار بده.

می توانی هر بخشی از این پنجاه و دو بخش را که دلت خواست بخوانی و لازم نیست به ترتیب یا پشت سر هم باشد. دلت خواست می توانی پشت سر هم بخوانی یا هر کدام را که عشقت کشید برای خواندن انتخاب کنی. تازه، می توانی کتاب را باز کنی و هر بخشی آمد، از همان جا خواندن را شروع کنی. مهم نیست از کجا شروع کنی. مهم این است که هر هفته یک تقویت کننده ی ذهنی داشته باشی. هدف اصلی کتاب بیداری و هشیاری تو است که بیخودی قدرت خودت را برای خاطر کسی یا چیزی هدر ندهی. راهکارهای کتاب به تو کمک می کند که هر روزت را عالی سپری کنی و این ذهنیت را در تو ایجاد می کند که کسی یا وضعیتی نمی تواند روزت را خراب کند.

کسی نگفته که مسیر بصیرت و بینش مسیری جدی است. به همین دلیل هم من یادآوری هایی را به صورت طنز در این کتاب گنجانده ام. هر کدام از عبارات کتاب را که دوست داشتی یادداشت کن و آن را به عنوان عبارت تأکیدی به کار ببر. آنها را روی در يخچال بزن، یا هر جا که جلوی چشمت باشد، قرار بده. هدف این است که تو همه ی موارد را به خاطر بسپاری.

از نظر من، تمام ناراحتی ها، عقب نشینی ها و سرخوردگی های زندگی ام می تواند زنگ هشداری باشد که به من خاطرنشان می کند زندگی معرکه است. من خودم هستم که برچسب خوب یا بد، منفی یا مثبت به زندگی ام می زنم. بیشتر اوقات آنچه از نظرم خوشایند نبوده، به ظاهر زحمت و در باطن رحمت بوده و برایم خیر و برکت داشته است.

به عنوان مثال، همین اواخر که دختر عمویم برایم می گفت از کارش برکنار شده است، از عبارت «توفیق اجباری» استفاده کرد. با اینکه او از شغل و رئیسش خوشش نمی آمد، مدت پنج سال همه ی اینها را تحمل کرده بود. اخراج شدن زنگ هشداری بود مبنی بر اینکه بار مسئولیت او بر دوشش سنگینی می کرده است.

این کتاب به تو کمک می کند تا بار سنگینی را که با خودت حمل می کنی، سبک کنی.

این کتاب نه تنها شامل مطالبی خردمندانه، بلکه داستان هایی الهام بخش است که تو را شاد می کند و خنده بر لب هایت می آورد. به عبارتی، این کتاب به تو کمک می کند تا عاداتی سالم تر و شادتر را برای رشد معنوی در خودت نهادینه کنی.

قصه ی من

توانایی درک زندگی مان به عنوان حکایت و در میان گذاشتن آن با دیگران، منشأ انسانیت است. جان کاپچی و تیموتی کیج کارآموزان مخابرات

من در زندگی خیلی چیزها را از دست دادم، از جمله همسرم را که در سی و چهار سالگی درگذشت. این فقدان ها نه تنها به من یاد داد که زندگی ادامه دارد، بلکه شکست هایی بود که مهمترین آموزگاران من شدند. من با بازنگری متوجه شدم و یاد گرفتم همان مواردی که از نظر من ویران کننده و از بین برنده ی روحیه است، باعث رشد و معنویت می شود. آنچه یاد گرفتم و یاد خواهم گرفت این است که می توانم در هر وضعیتی خودم را بالا بکشم و اجازه ندهم که مردم و شرایط، روح و روانم را پژمرده کنند. می دانم که اوضاع بر وفق مراد خواهد شد و من می توانم قدرتم را باز پس بگیرم و نگذارم کسی یا چیزی روز مرا، یا به طور کلی زندگی ام را خراب کند.

وقتی هفت ساله بودم، پدر و مادرم مرا برای دیدن دو تئاتر موزیکال به برادوی بردند و از همان روز دلم خواست مثل کسی باشم که تصاویر زیبای روی صحنه را خلق می کرد. من دلم می خواست طراح صحنه باشم.

در مدرسه راهنمایی، جعبه کفشها را برمی داشتم و صحنه هایی از کتابی درسی را می کندم و به جعبه می چسباندم و در مورد آنها شرح می دادم. شاگردان دیگر در مورد کتاب گزارش می نوشتند ولی گزارش من تصویری بود. در دبیرستان که بودم تقريبا تمام برنامه های برادوی را دیدم، از جمله «سلام دالی». در دانشگاه، بیشتر صحنه های تئاتر را من طراحی می کردم. با کمک یکی از استادان به دانشکده هنرهای دراماتیک دانشگاه یيل  راه یافتم که برنامه ی فوق لیسانس آن سه ساله بود و برای سال اول فقط دوازده دانشجو پذیرفته شده بودند. در سال دوم، چون در تئاتر کوچکتر دانشکده فقط هشت تئاتر اجرا شد، عذر چهار طراح را خواستند. من از اولین نفراتی بودم که اخراج شدم، به من گفتند که استعداد ندارم.

بعد از اخراج از ییل، کارم را به عنوان کارآموز طراحی صحنه در دانشگاه نیویورک شروع کردم. سپس در شبکه ی تلویزیونی سی بی اس به عنوان طراح صحنه مقام و منزلتی پیدا کردم. دانشجویان هم دوره ی من هنوز در دانشگاه مشغول طراحی صحنه ی نمایش آنجا بودند درحالی که من در تلویزیون ملی صحنه ی برنامه هایی مثل کاپیتان کانگورو، مرو گریفین و جکی گلاسن را طراحی می کردم.

چه کسی می گفت من استعداد ندارم؟ چه کسی می گفت من هرگز نمی توانم طراح صحنه شوم؟ هیچ کس حق ندارد روز یا رویایم را خراب کند. حتی رئیس دانشکده ی هنرهای دراماتیک دانشگاه ییل حق ندارد؟

همین اواخر دوباره همان درس عبرت خودش را به من نشان داد. گمان می کنم که ما گاهی به یادآوری برای درس هایی نیاز داریم که قبلا یاد گرفته ایم و لازم است دوباره به گوش ما بخورد. بنابراین ذکر جديد من برای وقتی که اتفاقی خوشایند برایم نمی افتد این است که «کسی حق ندارد روز مرا خراب کند. کسی حق ندارد روز مرا خراب کند. کسی حق ندارد روز مرا خراب کند.»

قصه ی آنها

دلم می خواست نتیجه کار عالی باشد. حالا از راهی سخت تر یاد گرفته ام که بعضی از شعرها قافیه ندارند و بعضی از داستانها اول و وسط و آخر شفاف ندارند. زندگی یعنی تغییر و تحول، توجه به زمان حال و استفاده ی بهینه از آن بدون اینکه بدانی بعدا چه اتفاقی می افتد. گیلدا رادنر کمدین

*** کتاب تو نمی توانی روزم را خراب کنی با تخفیف ***

مت وينشتاین  که دوست و همکار من است، و همسرش جنین روث که نویسنده و مسئول کارگاههای آموزشی است، در ماجرای کلاهبرداری برنی مدوف تقریبا تمام دارایی خود را از دست دادند. خیلی ناراحت کننده بود که یک میلیون دلار آنها به باد فنا رفت. این مسئله روث، نویسنده ی کتابهایی پرفروش، و وینشتاین را که سخنران معروفی است، به شدت شوكه و آشفته کرد.

یک دقیقه همه چیزی عالی بود و دقیقه ای بعد، با یک تلفن زندگی آنها متلاشی شد؛ موردی بسیار مبهوت کننده. روث در کتابش به نام «گم شده ی پیدا شده» با ظرافتی خاص نوشت که آنها اجازه ندادند ضررشان زندگی شان را تباه کند.

او می گوید: «با اینکه من در مسیر از دست دادن سرمایه ی زندگی ام نقشی نداشتم، على رغم کلاهبرداری های برنارد مدوف و على رغم از دست دادن دارایی ام، به جای اینکه از غصه دق کنم، سعی کردم آن را از ذهنم بیرون کنم.» و آنچه به روث آرامش داد گفته ی آموزگار معنوی اش بود: «به تو قول می دهم که هرگز هیچ چیز ارزشمندی از بین نمی رود».

با اینکه حاصل سی سال زحمت این زوج در یک لحظه به باد فنا رفت، روث متوجه نعماتی دیگر شد، از جمله اینکه او می تواند نفس بکشد، می تواند ببیند، هنوز درختها و باد و زمین و آسمان و پرندگان وجود دارند و اینکه او دست و پا دارد. بعد هم به شوخی گفت: «حتی شکلات هم دارم.»

بعد از شوک اولیه ای که به وينشتاین و روث دست داد، هر دو دقیقا متوجه موردی شدند که من در این کتاب درباره اش صحبت می کنم؛ اینکه هیچ احدی، حتی برنارد مدوف، نمی تواند روز تو را خراب کند. همان طور که وینشتاین در یکی از سخنرانی هایش گفت، نارضایتی حاصل داستان هایی است که ما برای خودمان می نویسیم و سر هم می کنیم: «بله، برنی مدوف کلاهبردار پول های ما را دزدید. ولی بستگی به ما دارد که حواسمان باشد او بقیه ی زندگی مان را ندزدد.»

این زن و شوهر می توانستند بابت این ضرر تا آخر عمر زانوی غم به بغل بگیرند و سرخورده شوند. ولی در عوض متوجه شدند که رنجش مانع پیشرفت آنها در زندگی می شود. در ضمن، فهمیدند که خشم و غضب آنها از دست مدوف صرفا به حرفه شان ضرر می زند. پس مصمم شدند که خشم و غضب را تقویت نکنند و به جای نگاه به گذشته، بر آینده تمرکز کنند و داستان خودشان را بنویسند.

قصه ی تو

سرانجام همه ی ما از قصه سر در می آوریم استیون مافت.نویسنده و کارگردان تلویزیونی

اخیرا در یک مهمانی با نویسنده ای دیگر حرف زدم. او از من پرسید که در حال نوشتن چه چیزی هستم. وقتی به او گفتم که اسم کتابم تو نمیتوانی روز مرا خراب کنی است، خندید و گفت: «چرا کسی نمی تواند روزت را خراب کند؟»

آن موقع جواب فوری برایش نداشتم. بعدا که در این مورد فکر کردم این جواب به ذهنم رسید: «چون اجازه نمی دهم.» این است اصل این کتاب. همیشه راه هایی ساده و در ضمن عمیق وجود دارد که با استفاده از آنها نگذاری کسی روز تو را خراب کند.

خوب، حالا وقتش رسیده است که داستان خودت را بنویسی. سیروسفرت را شروع کن و پنجاه و دو هفته زنگ بیدارباش را دنبال کن تا دوباره توانمند شوی و زندگی ات تغییر کند.

قسمتی از کتاب تو نمی توانی روزم را خراب کنی

بخش اول: بیدارباش

وقتی چیزی در درونت ریشه بزند که به مراتب قوی تر از آن باشد که خیال می کردd، این بیداری معنوی است. با اینکه همان شخص سابق هستی، به دلیل درخشندگی درونیات قادری با قدرت هرچه تمامتر حرفت را بزنی. اکهارت تول نویسنده و آموزگار معنوی

بیدارباش شماره ی 1: کانال را عوض کن

از نظر من، زندگی نمایشنامه ای محشر است که آن را برای خودم نوشته ام... و بنابراین هدفم این است که در آن سرگرم کننده ترین نقش را خودم بازی کنم.شرلی مکلین هنرپیشه

بسیار خوب. امروز در بزرگراه کسی جلوی تو پیچیده تو حق انتخاب داشتی می توانستی حسابی کفری شوی، به او ناسزا بگویی و فشار خونت بالا برود، یا اینکه خونسردی ات را حفظ کنی و وضعیت را بررسی کنی.

درست مثل دستگاه ردیاب خودرو که وقتی راهی را اشتباه میروی به تو راهنمایی می کند، می توانی با بازنویسی متن داستان زندگی ات به مسیر درست برگردی. من در مورد بخشی حرف نمی زنم که راننده جلوی تو پیچید. در مورد بخشی حرف می زنم که تو عکس العمل نشان دادی - به او ناسزا گفتی و اینکه چه راننده ی بی ادبی است و این روزها مردم آنقدر خودخواه شده اند که به دیگران توجه نمی کنند و مردم کوچه و بازار هنرشان این است که روز تو را خراب کنند. در این وضعیت می توانستی کانال را عوض کنی و قصه ای متفاوت برای خودت بسازی. منظورم این است که با تغییر کانال ذهنیات می توانی برداشت خودت را تغییر بدهی.

تیموتی ویلسون، روان شناس در دانشگاه ویرجینیا، تحقیق کرده است که چطور آدم با یک تغییر پیش پا افتاده در قصه ی شخصی می تواند کل زندگی اش را تغییر دهد. او متوجه شد که تغییری جزئی در تعبیر و تفسیر رویدادهای زندگی منافع زیادی دارد. او این روند را «ویرایش قصه» نامید.
ويلسون کشف کرد که بررسی و تصحيح قصه به چالش های تحصیلی دانشجویان کمک زیادی می کند. او پی برد که اگر دانشجویان در دل بگویند که دانشجوی بدی هستند، با ایجاد چرخه ی خودویرانگری در چالش ها گیر می کنند؛ ولی اگر قصه ای جدید برای خود بگویند، مثلا اینکه همه در زندگی شکست می خورند، نمره هایشان بهتر می شود و در دانشگاه می مانند.

چند سال پیش نمایشی جالب به نام پارک کلايبورن را دیدم که اولین بار در سال ۱۹۵۹ و بار دوم در سال ۲۰۰۹ نمایش داده شد. نکته ی جالب توجه این بود که بعد از پنجاه سال، باز هم همان هنرپیشه ها در آن بازی می کردند ولی بیشتر آنها نقشی متفاوت بر عهده داشتند. با اینکه نقش آنان کاملا متفاوت بود، باز هم معرکه ایفای نقش می کردند.

هنرپیشه نقشی را می پذیرد و ما را کاملا متقاعد می کند که کسی دیگر است. هنرپیشه های خوب، راه رفتن و حرف زدن و فکرکردنشان مثل همان کسی است که نقش او را بر عهده دارند. در واقع حرفی که می زنند حرف خودشان نیست. نمایشنامه نویس آن را برایش نوشته است.

در مراحلی، تو هم نقش خودت را در این جهان بازی می کنی. در بیشتر مواقع خیال می کنی که باید دنیا طبق خواسته ی تو پیش برود. کارلی سیمون ترانه سرا این مورد را در ترانه ی «بیخود به خودت مینازی» نوشت. هر کس که ترانه را گوش می دهد خیال می کند شرح حال خودش است، در صورتی که در واقعیت این طور نیست.

به عنوان مثالی دیگر، تصور کن در رستورانی سرپایی هستی و تصادفی بشقاب دسر از دستت می افتد. درست در همین موقع چشمت به زوجی می افتد که به تو چشم غره می روند. این نگاه ناخوشایند تمام بعد از ظهر در ذهن تو می ماند و باعث می شود که شب تو را خراب کند. واقعیت این است که آن زوج حتی متوجه افتادن بشقاب از دست تو نشدند، بلکه به حرفی که دیگری زده بود واکنش نشان دادند. در اصل آنها حتی متوجه حضور تو نشدند، در حالی که تو سناریویی کاملا متفاوت برای خودت خلق کردی.

ممکن است تو هنرپیشه ای باتجربه یا نمایشنامه نویس نباشی، ولی می توانی آخر این هفته قصه ی تخیلی ات را بنویسی و شخصیت نقش اول آن را هم هر جور که دوست داری خلق کنی. اگر ترسو هستی، نقش آدمی شجاع را به خودت بده. اگر از دست کسی کفری هستی، نقش تو این باشد که شما دوتا دوستانی صمیمی هستید. اگر روزی ناخوشایند داری، در نمایشنامه ی خودت باور کن که بهترین روز زندگی ات است. هنرپیشه ها تمام مدت از این جور کارها می کنند. تو هم می توانی . . .

*** خريد اینترنتی کتاب تو نمی توانی روزم را خراب کنی ***

ادامه مطلبShow less
جزئیات محصول
66295

مشخصات

عنوان کتاب
تو نمی توانی روزم را خراب کنی
نویسنده
آلن کلاین
مترجم
نفیسه معتکف
ناشر
لیوسا
تعداد صفحات
312
وزن
361گرم
زبان کتاب
فارسی
سال چاپ
1398
نوبت چاپ
7
قطع
رقعی
شابک
9786003400733
مشخصات تکمیلی
روابط بین اشخاص
دیدگاه کاربران
بدون نظر

افزودن نظر جدید

  • بسته بندی و ارسال:
  • محتوای کتاب:
  • کیفیت ترجمه:
  • کیفیت چاپ:
این کالا را با استفاده از کلمات کوتاه و ساده توضیح دهید.
برچسب های محصول
You may also like
بهار سبز

کتاب مدیریت و رهبری به سبک شیخ محمد (درس های رهبری حاکم دوبی) نوشته ی یاسر جرار توسط علی علی پناهی ترجمه و به کوشش انتشارات بهار سبز چاپ و منتشر شده است.

پیشرفت و توسعه دوبی داستان قابل توجهی است که باعث شده این شهر در ردیف شهرهای ممتاز و برتر جهان قرار گیرد. اما کتاب مدیریت و رهبری به سبک شیخ محمد در مورد دوبی نیست، بلکه در مورد شیخ محمد و شیوه رهبری و نحوه عمل او است که باعث شده دوبی به کانونی جهانی تبدیل شود. جناب شیخ محمد بن راشد آل مكتوم، نخست وزیر و نایب رییس امارات متحده عربی و حاکم دوبی را با هر معیاری که بسنجیم، یکی از شاخص ترین و تحسین آمیزترین رهبران منطقه است. او با درایت فوق العاده و توانایی در انجام تعهدات و مسؤلیت های خود توانسته است، به رغم تمام مشکلات و محدودیت ها، دستاوردهای فوق العاده ای برای شهر و کشور خود ایجاد کند. دکتر یاسر جرار نویسنده این کتاب، باتوجه به همکاری های تنگاتنگی که با شیخ محمد داشته و از نزدیک شاهد نحوه کار او بوده، توانسته است درس های مهمی برای مدیران و رهبران ارایه کند و ما را با دیدگاه شیخ محمد، الگوی خاص رهبری و نحوه ی عمل او آشنا کند. چنانچه شما رهبر سیاسی یا اجتماعی هستید و یا مدیریت و رهبری یک سازمان با شرکت را برعهده دارید، با مطالعه ی کتاب مدیریت و رهبری به سبک شیخ محمد و توجه به درس های بی نظیر شیخ محمد می توانید قابلیت هایی که او از آن ها برخوردار است را در خودتان پرورش دهید.

هورمزد

کتاب علم نفوذ در دیگران نوشته کوین هوگان توسط خانم زینب لامعی به فارسی ترجمه و به کوشش انتشارات هورمزد چاپ و منتشر شده است.

علم نفوذ در واقع کتابی برای نفوذ در دیگران در هزاره ی جدید است. کار من گردآوری مهمترین عناصر نفوذ و گنجاندن آنها در کتابی آسان فهم و خواندنی است و همین امر حائز اهمیت است. کار من در این کتاب به عهده گرفتن تمامی تحقیقات و بررسی آنها در واقعیت و بیانشان به شیوه های قابل درک و استفاده برای همگان است. این کتاب مسیرهایی جدید را برای بله گفتن به ما نشان می دهد که قبلا از آنها استفاده نکرده ایم. اطلاعاتی مفید و باارزش درباره ی شیوه ی ترغیب وجود دارد درباره چه چیزی کی و جرا صحبت می کنید؟. ما اکنون پاسخ پرسش هایی را می دانیم که قبل از نگارش کتاب علم نفوذ در دیگران طبق حدس و گمان به آن ها جواب می دادیم.

اطلاعاتی درباره ی اینکه چگونه می توان بیش از یک محصول با انتخاب هایی درباره ی یک محصول و خدمات مربوط به آن را بررسی کرد. مطالب این کتاب شما را حیرت زده می کند.

این کتاب به منظور آموزش سیستمی موفق در جهت متقاعد سازی دیگران نگاشته شده است، کوین هوگان، در این کتاب با استناد به پژوهش های اخیر در حوزه ی تاثیر و نفوذ بر افراد و تلفیق آن با دنیای واقعی، دست به افشای اسرار ساده ای می زند که نشان می دهند چگونه می توان نه دیگران را به بله تبدیل کرد. تک تک اسراری که در این کتاب بیان می شوند، پیشتر به بوته نقد گذاشته شده و درستی آن به اثبات رسیده است. پس از خواندن اسرار شگفت آور علم نفوذ عمیقا درخواهید یافت که چرا مردم به شما نه می گویند.

پل

کتاب 365 گام تا موفقیت (تغییراتی کوچک برای تفاوت های بزرگ) نوشته ی آنتونی رابینز توسط محمدجواد شافعی مقدم ترجمه و به کوشش انتشارات پل چاپ و منتشر شده است.

کتاب 365 گام تا موفقیت بر اساس بهترین ابزار، تکنیک و دستورالعمل هایی است که با روش های ساده ی آن می توانید بهترین گام ها را در بهبود زندگی تان بردارید. آنتونی رابینز به شما نشان می دهد که چگونه در کمترین زمان به بهترین نتایج دست یابید. گام های بزرگ رابینز راهی به سوی زندگی بهتر است. این گام ها سرلوحه ی موفقیت های بی شماری است. پیتر گابر ( مدیر اجرایی شرکت سونی )

شناخت عمیق آنتونی رابینز نسبت به مردم و جامعه سبب پیشرفت او شده است او به خوبی می داند چه عاملی موجب موفقیت، سعادت و شادکامی زندگی مردم می شود. (آندره آقاسی)

آوین

کتاب از خوب به عالی (چرا برخی از شرکت ها جهش می کنند و برخی دیگر خیر) نوشته جیم کالینز با ترجمه ناهید سپهرپور توسط انتشارات آوین چاپ و منتشر شده است.

کتاب از خوب به عالی كه بر اساس تحقیقات و بررسی های دقیق و ارزشمند جمع اوری شده است، به بررسی این مسئله می‌پردازد که چرا برخی شرکت ها به سوی موفقیت جهش می کنند و برخی دیگر خیر. در این کتاب از نمودارهای بسیار عالی و مثال های بسیار برای فهم مطالب استفاده شده است.

آیا شرکت ها می توانند از خطرات بگذرند و با آنها مقابله کنند؟و هزاران سوال دیگر.

نگاه نوین

کتاب قانون ده برابر تنها تفاوت بین موفقیت و شکست نوشته گرنت کاردون توسط محمدحسین اکبرزاده ترجمه و به کوشش انتشارات نگاه نوین چاپ و منتشر شده است.

احتمالا وقتی کتاب قانون ده برابر را برداشته اید با دیدنش تعجب کرده اید، قانون ده برابر دقیقا چیست؟ چه کمکی به من می کند؟.

قانون ده برابر جام مقدس کسانیست که موفقیت می خواهند. جدی می گویم، می شود گفت، اگرهدف و مقصودی داشته باشید، این قانون همان است که دنبالش هستید! قانون ده برابر سطح مناسبی برای تلاش و افکارتان تعیین می کند که تضمین کننده ی موفقیت است و این اطمینان را خواهد داد که در کل زندگی و حرفه تان در همین سطح ادامه می دهید. قانون ده برابر حتی ترسها را برطرف می کند، شجاعت و اعتماد به نفستان را بیشتر می کند، تاخیرها و سستی ها را از بین می برد و حس هدفمندی به شما می دهد تا زندگی، رویاها و اهداف تان را احیا کنید.

قانون ده برابر تنها اصلی ست که همه ی افراد موفق ممتاز در موفقیت آمیزترین مقاطع زندگی شان از آن استفاده می کنند. صرف نظر از شیوه ی تعریف موفقیت، کتاب قانون ده برابر نشان می دهد چطور از تحقق موفقیت (و هر رویایی در هر وضعیت اقتصادی) مطمئن شوید.

نگاه نوین

کتاب رسیدن به فروش بیش از حد از سری کتابهای ثروتمندان خودساخته انتشارات نگاه نوین اثری است از دنیل پریستلی و به کوشش محمدرضا عمرانی ترجمه شده است.

رستوران هایی هستند که مردم برای شان صف می کشند. محصولاتی هستند که باید از چند ماه قبل، سفارششان دهید. بلیت هایی هستند که در اولین روز فروش، همه شان فروخته می شوند. سهام هایی هستند که بلافاصله بعد از آزادشدن، قیمتشان سر به فلک می کشد. ماشین هایی هستند که قبل از ساخته شدن، فروخته می شوند و ملک هایی هستند که موقعی فروش می روند که بیشتر از چندخط روی کاغذ نیستند...

بعضی ها دنبال مشتری نیستند. بلکه این مشتری ست که دنبال آنهاست.

در دنیایی که انتخاب های زیادی داریم، چرا این اتفاق می افتد؟ چرا با وجود انتخاب های زیادی که داریم، مردم برای بعضی از این انتخاب ها صف می کشند، بیشتر پول می دهند یا از قبل، رزروشان می کنند؟ چرا این آدم ها و محصولات این قدر خواهان دارند؟ کتاب رسیدن به فروش بیش از حد می خواهد علت این اتفاق را بگوید. علتش پدیده ای ست به نام بیش تر شدن تقاضا نسبت به عرضه یا همان فروش بیش از حد...

نگاه نوین

کتاب اگر اول نباشی آخر می شوی از سری کتابهای ثروتمندان خودساخته نوشته ی گرنت کاردون راههایی برای به دست گرفتن بازار و شکست دادن رقبا را به شما نشان می دهد این کتاب توسط محمدمهدی ربانی ترجمه و به کوشش انتشارات نگاه نوین چاپ و منتشر شده است.

شما باید در شرکت یا حرفه تان چنان جایگاهی به دست آورید که مشکلات اقتصادی نتوانند به شما آسیب بزنند. این یعنی باید به ایجاد سیستم اقتصادی خودتان فکر کنید. هیچ وقت نباید به گذران امور یا نگران بودن برای وضعیت اقتصادی خودتان بسنده کنید. من می گویم اقتصاد برود به جهنم! من می خواهم بهتر شوم، فتح کنم و پیش بروم و هر کاری خواهم کرد که اول باشم. کتاب اگر اول نباشی آخر می شوی به شما نشان خواهد داد چگونه می توانید موفق شوید و چگونه آن جایگاه قدرتمند اول را به دست آورید.

با خواندن کتاب اگر اول نباشی آخر می شوی یاد می گیرید برای پیشرفت خود، شرکت و ایده های تان (و همیشه اول شدن) دقیقا چه کارهایی باید انجام دهید.

نسل نو اندیش

کتاب از خوب به عالی اثر جیم کالینز توسط فاطمه باغستانی ترجمه و به کوشش انتشارات نسل نواندیش چاپ و منتشر شده است.

با خواندن این کتاب علمی، بیشتر باورهای فعلی خود را زیر سؤال می برید. کتاب از خوب به عالی تعاریفی جدید از واژه هایی چون مدیرعامل قدرتمند، مدیریت، تصاحب و ادغام سازمانها ارائه می دهد. در این کتاب می فهمیم که متوسط بودن برای موفق بودن کافی نیست بلکه خوب بودن و حرکت به سوی عالی شدن، کلید موفقیت است. اگر به دنبال مطالعه ای علمی و جذاب برای شناخت عواملی هستید که شرکت های ابرقدرت امروز را شکل داده اند، کتاب از خوب به عالی را بخوانید. شاید فکر کنید کتاب از خوب به عالی یک کتاب مدیریتی و مناسب برای صاحبان کسب و کار است؛ اما این کتاب راز رسیدن به عالی ترین جایگاه انسانی و تفکر خلاق را به شما می آموزد. این کتاب به شما یاد می دهد در هر موقعیتی که قرار دارید، می توانید با وسعت بخشیدن نگرش خود، به جایگاهی والاتر دست یابید.

معرفی، خلاصه و خرید کتاب با تخفیف در فروشگاه اینترنتی بوکالا

فهرست

یک حساب کاربری رایگان برای ذخیره آیتم‌های محبوب ایجاد کنید.

ورود به سیستم

یک حساب کاربری رایگان برای استفاده از لیست علاقه مندی ها ایجاد کنید.

ورود به سیستم