گلدان صراحی مس و خاتم کاری تولید صنایع دستی آقاجانی یکی از زیبانرین و پرفروش ترین صنایع دستی اصفهان است. این گلدان در ابعاد و کیفیت های متفاوتی طراحی و ساخته شده است. گلدان خاتم کاری کد K013 با 16 سانتی متر ارتفاع، مقاوم در برابر ضربه، نور آفتاب و رطوبت هوا و دارای گواهینامه کیفیت جهانی ISO9001:2015 می باشد.
کتاب حرفه ای شوید یا 7 گام برای حرفه ای شدن در بازاریابی شبکه ای نوشته اریک وور کتابی است برای علاقمندان به بازاریابی شبکه ای با تمرکز بر اصول بنیادی بازاریابی شبکه ای، این کتاب به اهتمام علی معتمدی ترجمه شده و توسط نشر رخداد کویر به چاپ رسیده است.
خرید و مطالعه کتاب حرفه ای شوید یا 7 گام برای حرفه ای شدن در بازاریابی شبکه ای را به فعالان عرصه بازاریابی شبکه ای پیشنهاد می کنیم.
با معرفی کتاب حرفه ای شوید در سایت خرید کتاب با تخفیف بوکالا همراه ما باشید.
معرفی کتاب حرفه ای شوید
روزی را به یاد می آورم که برای اولین بار بازاریابی شبکه ای به من معرفی شد. ژانویه ی ۱۹۸۸ بود. ۲۳ سالم بود و توی کار فروش املاک بودم و برای شرکت کوچک بابام و دوستش، جان جویس، کار می کردم.
تازه ازدواج کرده بودم و یک پسر بچه داشتم. خرجم از دخلم بیشتر شده بود و ترس به جانم افتاده بود. سال قبلش من بابت کمیسیون فروش املاک حدود 45000 دلار درآمد داشتم. پول خوبی بود، ولی مشکل این بود که خرجم حدود 60000 دلار شده بود و هیچ پولی برای پرداخت مالیات هایم، که چند ماه دیگر موعدشان سر می رسید، نداشتم.
*** خرید کتاب حرفه ای شوید اریک وور ***
وقتی آن روز جان جویس پهلوی میز من آمد و گفت «اریک، فکر کنم یک راهی پیدا کرده ام که بتوانیم مقداری پولِ بیشتر در بیاوریم»، به او گفتم «خب، توضیح بده!» او گفت که یکی از دوستان خوبش می خواهد چیزی را به ما نشان بدهد و ما را دعوت کرده که به منزلش برویم. من و جان و بابام سوار ماشین شدیم و رفتیم تا ببینیم قضیه چی هست.
وقتی رسیدیم، دوست جان ما را به اتاق نشیمنش برد و یک نوار داخل دستگاه ویدئو گذاشت و دکمه ی پخش را زد. نشستم و آن فیلم دیوانه کننده را دیدم. توی فیلم مدام ویلا و لیموزین نشان میداد و آدم هایی که می گفتند تقریبا یک شبه پولدار شده اند. آن قدر فیلم رؤیایی بود که اصلا باور نمی کردم حقیقت داشته باشد. برای همین به بقیه گفتم که به نظرم کار خوبی نیست و از آن خوشم نیامده است. فیلترهای ذهنی من ورودی های عقلم را بسته بودند. اما یک اتفاق جالبی افتاد. بابام و جان گفتند «باشه، کار خوبی نیست، ولی ما این کار را انجام می دهیم».
این حرف تأثیر زیادی روی من گذاشت، چون تنها چیزی که برای من از ان ورشکستگی و مقروض بودن بدتر بود این بود که ببینم این دو نفر بدون من پول پارو کنند. برای همین، نظرم را عوض کردم و بابام را کشیدم کنار و ازش پرسیدم که پول به من قرض می دهد که وارد آن کار بشوم یا نه. خدا را شکر قبول کرد، چون به محض اینکه وارد بازاریابی شبکه ای شدم زندگیم از این رو به آن رو شد.
وقتی کارم را شروع کردم، مثل اکثر مردم به این شغل نگاه کردم، یعنی در واقع اصلا آن را شغل حساب نکردم. وارد کار شدم، چندتا تلفن زدم، و امیدوار بودم که با زمان سنجی و موقعیت سنجی شانس بیاورم و چند دلاری به جیب بزنم. این روش اولش جواب داد. کمی پول درآوردم. کِیف کرده بودم. ولی باید یک چیز را اینجا فاش کنم. آن چند ماه اول، تنها استراتژی من این بود که خیلی سریع، قبل از اینکه بابام به دوستان و آشناهایش زنگ بزند، من به آنها زنگ بزنم. می گفتم اگر با آنها تماس بگیرم و بگویم که بابام و جان جویس هم توی این کار هستند، و آنها را به یک جلسه ی حضوری یا تماشای فیلم بکشانم، اگر به کار علاقه مند می شدند، دیگر بابام مخالفتی نمی کرد، چون من زیر شاخه ی او بودم، این روش تا حدودی موفق بود، ولی همان طور که می دانید، دوامی نیاورد.
*** خرید کتاب حرفه ای شوید با تخفیف ***
سه ماه بعد از شروع به کار، درآمد من از بازاریابی شبکه ای قطع شد. با قطع شدن در آمدم، دیدگاه مثبتم هم کاملا از بین رفت. به این و آن گیر می دادم و می گفتم آنها مسئول عدم موفقیت من هستند؛ می گفتم سرشاخه ام کمک چندانی به من نکرد؛ شرکت آموزش کافی در اختیار من نگذاشت؛ افراد زیادی را نمی شناسم؛ چون سنی ندارم، کسی به حرف من اعتنا نمی کند. به محصول شرکت، به خود شرکت، و به اقتصاد کشور گیر می دادم. به همه گیر می دادم، الا خودم. من یک مشکل بزرگی داشتم. گیر دادن به در و دیوار برای من پول نمی شد. بعد از اولین کمیسیونم در بازاریابی شبکه ای، از کار املاک فاصله گرفته بودم. خیلی طول می کشید تا باز با فروش ملک کمیسیون بگیرم. هیچ مدرک دانشگاهی هم نداشتم، برای همین یافتن یک کار با درآمد آبرومندانه اساسا غیرممکن بود. تنها جایی که می توانستم بروم و مقداری پول نقد درآورم همان بازاریابی شبکه ای بود.
برای همین، سرم را انداختم پایین و رفتم سر کار. اولش سخت بود. در واقع، در سه سال اول، من مجموعه ام را هفت بار بازسازی کردم! آن را می ساختم، ولی زود از هم می پاشید. می ساختم، باز از هم می پاشید. این ساختن و متلاشی شدن مدام تکرار می شد.
بعد از این سه سال، حسابی دلسرد شده بودم. تقریبا هیچ امیدی برایم باقی نمانده بود. ناگهان اتفاقی افتاد که زندگیم را از این رو به آن رو کرد. این اتفاق ترکیبی از دو عامل بود. شب قبل از گردهمایی شرکت بود و من داشتم یک برنامه ی خبری از تلویزیون می دیدم. برنامه یک مهمانی داشت که متخصص موضوعی بود که الان به خاطر ندارم. در ذهنم این گذشت که چطور یک نفر می تواند در آن موضوع متخصص بشود؟» تنها پاسخی که به ذهنم رسید این بود که آن شخص باید تصمیم گرفته باشد که باتجربه بشود، تا آنجا که می تواند یاد بگیرد، مرتب کتاب بخواند، با دیگران درباره ی آن موضوع صحبت کند، و آن قدر آن را خوب یاد بگیرد که متخصص و خبره ی آن موضوع شود.
از فردای آن شب به گردهمایی شرکت، رفتم و فوق ستاره ها را می دیدم که پشت سر هم روی صحنه می آمدند. ناگهان به خودم آمدم. متوجه شدم که اگر واقعا طالب باشم، می توانم متخصص بازاریابی شبکه ای بشوم. باید روی مهارت ها تمرکز می کردم. باید حسابی تمرین می کردم تا متخصص شوم و هیچ کس نتواند جلودارم شود.
تا قبل از آن لحظه، همیشه منتظر یک فرشته ی نجات بودم. منتظر بودم شانس به من رو بیاورد. امید داشتم که یک فوق ستاره وارد مجموعه ام بشود و اوضاع را به نفع من تغییر دهد. از طرف دیگر، می ترسیدم اگر این اتفاق به زودی نیفتد، فرصت را از دست بدهم. در یک لحظه همه چیز تغییر کرد. متوجه شدم که نباید دل نگران بخت و اقبالم باشم. زمان سنجی و موقعیت سنجی خوب بودند، ولی برای موفقیت بلندمدت لازم نبودند. نباید نگران بالاشاخهای خودم میبودم یا در به در دنبال آدم مناسب این کار می گشتم. نباید نگران هیچ چیز می بودم. فقط باید در این کار متخصص و خبره می شدم. آن روز تصمیم گرفتم که هدفم را تغییر دهم و مهارت های لازم را برای تبدیل شدن به یک حرفه ای در بازاریابی شبکه ای در خودم تقویت کنم. این روز خاص زندگیم را زیرورو کرد. از آن وقت تا حالا زندگیم همه اش ماجراجويي شگفت انگیز بوده است. بازاریابی شبکه ای شغل من شد. من آزادی زمان کامل دارم. با فوق العاده ترین آدم ها در سرتاسر جهان ملاقات کرده ام. توانسته ام بر زندگی صدها هزار نفر تأثیر بگذارم و از آنها تأثیر بگیرم، به همه جای دنیا بروم، به اهداف مهم خودم برسم، و از همه مهم تر، در این مسیر فرد بهتری بشوم. همه ی اینها برای من اتفاق افتاد و می تواند برای شما هم اتفاق بیفتد. در این کتاب، اصول بنیادی ای را در اختیار شما می گذارم که با راهنمایی آنها می توانید در بازاریابی شبکه ای حرفه ای شوید. این اصول در چند دهه ی گذشته حسابی به کار من آمده اند و میدانم که خیلی خوب به کار شما هم خواهند آمد.
به دنیای حوادث شگفت انگیز خوش آمدید!
مشخصات
- عنوان کتاب
- حرفه ای شوید (7 گام برای حرفه ای شدن در بازاریابی شبکه ای)
- نویسنده
- اریک وور
- مترجم
- علی معتمدی
- ناشر
- رخداد کویر
- تعداد صفحات
- 160
- وزن
- 186گرم
- زبان کتاب
- فارسی
- سال چاپ
- 1398
- نوبت چاپ
- 12
- قطع
- رقعی
- شابک
- 9786009557912
افزودن نظر جدید