گلدان صراحی مس و خاتم کاری تولید صنایع دستی آقاجانی یکی از زیبانرین و پرفروش ترین صنایع دستی اصفهان است. این گلدان در ابعاد و کیفیت های متفاوتی طراحی و ساخته شده است. گلدان خاتم کاری کد K013 با 16 سانتی متر ارتفاع، مقاوم در برابر ضربه، نور آفتاب و رطوبت هوا و دارای گواهینامه کیفیت جهانی ISO9001:2015 می باشد.
کتاب «بلندی های بادگیر» اثر «امیلی برونته» نویسنده و شاعر انگلیسی است. این کتاب تنها رمان بجا مانده از امیلی برونته است با حکایت از عشقی آتشین که سرانجام به نابودی و فنا کشیده می شود.کتاب بلندی های بادگیر حاوی موضوعات اجتماعی-فرهنگی، انتقاد از تفکرات تند مذهبی، اختلاف طبقاتی و تبعیض جنسیتی است.
معرفی کتاب «بلندی های بادگیر»
کتاب «بلندی های بادگیر» در سال ۱۸۴۷ توسط «امیلی برونته» منتشر شد. این کتاب دارای ساختاری منحصربفرد و لحنی شاعرانه و کلامی زیبا است که برای مخاطبین بسیار جذاب و خواندنی می باشد. داستان اصلی کتاب راجع به خدمتکاران دو خانواده اصیل می باشد که با حس عشق و انتقام امیخته شده است. هنر نویسنده در توصیف شخصیتها و نحوه روایت حوادث و وقایع داستان به جذابیت این کتاب افزوده است.
*** خرید کتاب بلندی های بادگیر ***
قسمتی از کتاب «بلندی های بادگیر»
همین الان از ملاقات با صاحبخانه ام، آقای هیتكليفه برگشته ام.
بخاطر خانه ای که از او اجاره کرده ام خوشحالم.
تراش کر اس گرنج، کیلومترها دورتر از هر شهر و روستایی قرار دارد.
اما کاملا باب میل من است، ضمن اینکه منظره ی اینجا در یورکشایر بسیار زیباست.
آقای هیتکلیف، در حقیقت، تنها همسایه ی من است و فکر می کنم شخصیت ما خیلی به هم شبیه است.
او هم، چندان از آدمها، خوشش نمی آید.
وقتی او را در دهانه ی در دیدم، گفتم: "من لاک وود" هستم. مستأجر شما در تراش کر اس گرنج.
فقط می خواستم اینجا بیایم و عرض ادبی کرده باشم.
هیتکلیف چیزی نگفت، فقط اخمهایش را در هم کشید.
مثل اینکه تمایلی نداشت من به داخل خانه اش بروم. اما بعد از چند دقیقه بالاخره تصمیم گرفت تا مرا به داخل خانه دعوت کند.
فریاد زد "جوزف، اسب آقای لاک وود را بگیر و از زیر زمین هم کمی شراب برایمان بیاور."
جوزف، پیشخدمت سالخورده ی ترشرویی بود. همانطور که سر تا پای من را با نگاه خشمگینش برانداز می کرد، اسب را از من گرفت و زیر لب گفت : خدا به داد برسد! یک مهمان
با خودم فکر کردم شاید خدمتکار دیگری در آنجا وجود ندارد و اینطور به نظر می رسید که آقای هیتکلیف به ندرت کسی را به عنوان مهمان، در خانه اش می پذیرد. خانه ی او «و ثرینگ هايتز» نام داشت. به معنی «خانه ای بر روی تپه و در معرض باد».
و به راستی هم که این نام، عجب توصیف خوبی برای آن خانه به شمار می رفت. درختهای اطراف خانه هیچکدام به صورت مستقیم رشد نکرده بودند و خم شدن هر یک از آنها به سویی، نشان از وزش باد شدیدی داشت که گویی قرار نبود هیچوقت از وزیدن باز ایستد.
نام ارنشاو، سر در خانه، بر روی سنگها کنده کاری شده بود.
به همراه آقای هیتکلیف وارد اتاق نشیمن شدم. آقای هیتکلیف شبیه کشاورزها نبود.
مو و پوست تیره ای، شبیه کولی ها داشت؛ اما رفتارش بیشتر به نجیب زاده ها شباهت داشت.
شاید می توانست کمی بیشتر به سر و ضعش برسد، اما در کل، مرد خوشتیپی بود.
اما، به نظرم آدمی مغرور ولی غمگین می آمد.در سکوت، کنار آتش نشستیم.
آقای هیتکلیف صدا زد "جوزف"
اما هیچ صدایی از زیرزمین نیامد، پس تصمیم گرفت خودش به آنجا برود و مرا با چند سگ که با چشمهایی دریده به من نگاه می کردند تنها بگذارد...
*** خرید کتاب بلندی های بادگیر ***
مشخصات
- نویسنده
- امیلی برونته
- مترجم
- نوشین ابراهیمی
- ناشر
- افق
- تعداد صفحات
- 429
- وزن
- 600گرم
- شابک
- 9789643698508
افزودن نظر جدید