گلدان صراحی مس و خاتم کاری تولید صنایع دستی آقاجانی یکی از زیبانرین و پرفروش ترین صنایع دستی اصفهان است. این گلدان در ابعاد و کیفیت های متفاوتی طراحی و ساخته شده است. گلدان خاتم کاری کد K013 با 16 سانتی متر ارتفاع، مقاوم در برابر ضربه، نور آفتاب و رطوبت هوا و دارای گواهینامه کیفیت جهانی ISO9001:2015 می باشد.
کتاب نگرش یعنی همه چیز نوشته جف کلر و ترجمه امیر حسین ملکی کتابی است که شما را به تغییر دادن نگرش و مثبت اندیشی دعوت می کند. اگر در زندگیتان به بن بست خورده اید و چاشنی انگیزه و امید در وجودتان کم شده است؛ با خواندن کتاب نگرش یعنی همه چیز و عمل کردن به توصیه های آن می توانید به کلی مسیر زندگی را تغییر دهید. این کتاب توسط انتشارات لیوسا به چاپ رسیده است.
شما را به مطالعه معرفی کتاب نگرش یعنی همه چیز در سایت خرید کتاب با تخفیف بوکالا دعوت می کنیم.
معرفی کتاب نگرش یعنی همه چیز
کتاب نگرش یعنی همه چیز شامل دوازده درس بزرگ می باشد که گامهای بلندی برای تغییر و تحول در سبک زندگی است. بسیاری از ما نگرشها و طرز فکرهایی داریم که از کودکی در درون ما جا افتاده است و شاید بیشتر ما بصورت ناخودآگاه کارهایی انجام می دهیم که ریشه آنها همان نقش و نگارهایی است که از کودکی در وجود ما ترسیم شده است.
با مطالعه کتاب نگرش یعنی همه چیز می توانید گامهای مثبتی در جهت تغییر و شکل دادن به این نگرشها و دستیابی به خوشبختی و موفقیت بردارید.
*** خرید کتاب نگرش یعنی همه چیز از جف کلر با تخفیف***
قسمتی از کتاب نگرش یعنی همه چیز
بزرگ ترین کشف نسل من این است که انسان ها می توانند با تغییر دادن نگرش و طرز فکر خود، زندگی شان را متحول کنند. (ویلیام جیمز)
در سال ۱۹۸۰ که از دانشکده ی حقوق فارغ التحصیل شدم، تصور می کردم که بقیه ی عمر خود را در شغل وکالت سپری خواهم کرد. این همان چیزی بود که از دوران نوجوانی آرزویش را داشتم. ابتدا همه چیز طبق برنامه پیش می رفت. پس از کلی درس خواندن در آن تابستان و قبولی در آزمون تخصصی کانون وکلا، در یک دفتر وکالت در نیویورک مشغول به کار شدم. زندگی شخصی ام هم سر و سامان گرفت، چرا که در اوایل سال ۱۹۸۱ با دولورس، یکی از همکلاس هایم در دانشکده ی حقوق، ازدواج کردم. خیال می کردم دیگر وارد مسیر موفقیت و خوشبختی شده ام. اما پس از چند سال وکالت متوجه شدم که به هیچ وجه راضی نیستم. البته جنبه هایی از شغل وکالت را دوست داشتم؛ از اینکه به مردم در حل اختلافاتشان کمک کنم و مانع از این شوم که یک عمر در دادگاه ها سفیر و سرگردان شوند، لذت می بردم.
با این همه، چیزهای زیادی در حرفه ی وکالت وجود داشت که از آنها بیزار بودم و زندگی را به کام من تلخ می کرد: پرونده های قطور، كاغذبازی ها، تأخيرها و تعویق های همیشگی.. گاهی حکم یک دعوای حقوقی تا ده بار به تعویق می افتد، و این موارد در دادرسی امری طبیعی است.
از کارم گریزان شدم
رفته رفته نارضایتی ام از شغلم بیشتر شد. نومید و افسرده شده بودم. بی پرده بگویم، از زندگی ام راضی نبودم و امیدی هم به بهتر شدن اوضاع و احوال نداشتم. نمی دانم آیا تا به حال کاری داشته اید که بیشتر روزها از سر اکراه بر سر آن حاضر شوید؟ اگر پاسختان مثبت باشد، منظورم را درک می کنید. در چنین حالتی، گویا هر روز بار دنیا را بر دوش می کشیدم! من نیز چنین وضعیتی داشتم. به معنای واقعی کلمه پشتم خم شده بود... و از نظر روحی و جسمی در عذاب بودم. خیلی پیرتر از سنم به نظر می رسیدم. کم کم سردردهای دائمی و دل دردهای مستمر گریبانگیرم شد. از ترس اینکه مبادا دچار نوعی بیماری مهلک شده باشم، به چندین پزشک مراجعه کردم و هر یک از آنان، آزمایش های مفصلی را برایم تجویز کرد. اما نتیجه ی همه ی آزمایش ها یکی بود، آنها نتوانستند هیچ گونه بیماری جسمانی در من بیابند. بالاخره، یکی از پزشکان پیشنهاد کرد که از داروی مالوکس برای تسکین درد معده ام استفاده کنم.
روحیه ام به کلی از بین رفته بود. دیگر هیچ چیز در زندگی ام معنایی نداشت. چهره ام هم از این فشارها بی نصیب نمانده بود، زیرا اگرچه در اواخر دهه ی بیست عمر خود قرار داشتم، چهل ساله به نظر می رسیدم! اوایل سال ۱۹۸۵، کمی پس از اینکه سی سالگی را پشت سر گذاشتم، به کلی زهوار در رفته شده بودم. آنگاه... در یک شب استثنایی که با خودم خلوت کرده بودم، متوجه شدم که، چیزی باید تغییر یابد. چون نمی دانستم چه باید بکنم، با صدای بلند گفتم: "زندگی من باید بهتر از این باشد... بهتر از این فلاکت و بدبختی.
کمک از منبعی نامنتظر رسید
کمی بعد در همان شب، مشغول تماشای تلویزیون بودم. ساعت حدود یک بامداد بود و همسرم دولورس به رختخواب رفته بود. اما من به قدری ناراحت و دلتنگ بودم که نمی توانستم بخوابم. شبکه های تلویزیون را پشت سر هم عوض می کردم تا مگر با برنامه ای خودم را سرگرم کنم. ناگهان یک آگهی تبلیغاتی نظرم را جلب کرد.
معمولا موقع پخش آگهی ها کانال را در کسری از ثانیه عوض می کردم، اما نمی دانم چه چیز باعث شد تا به آن آگهی گوش کنم.
محصول آن آگهی تبلیغاتی، بانک ذھنی نامیده می شد و خانم فلورنس هندرسون، هنرپیشه ی پرآوازه آن را معرفی می کرد. بانک ذھنی شامل یک دوره تعالیم و دروس خانگی بود که شرح می داد چگونه هرچه در زندگی به دست می آوریم، به باورهای ناخودآگاهمان مربوط است.
شما آن چیزی نیستید که فکر می کنید، بلکه آن اندیشه ای هستید که در سر دارید. (دکتر نورمن وینسنت پیل)
آن شب نقطه ی عطف زندگی ام بود...
مشخصات
- عنوان کتاب
- نگرش یعنی همه چیز
- نویسنده
- جف کلر
- مترجم
- امیر حسن مکی
- ناشر
- لیوسا
- تعداد صفحات
- 172
- وزن
- 215گرم
- زبان کتاب
- فارسی
- سال چاپ
- 1398
- نوبت چاپ
- 17
- قطع
- رقعی
- شابک
- 9789648759556
افزودن نظر جدید