پول،پول،پول،پول،پول (برای آنانکه واقعا به دنبال راه جديدی هستند)

کتاب پول پول پول پول پول نوشته ی جان میلتون فاگ کتابی است که شمارو با ماهیت و ارزش واقعی پول آشنا می کند شما بعد از مطالعه ی این کتاب دیدگاهی دیگری در مورد پول خواهید داشت. کتاب پول پول پول پول پول به همت علی صباغی ترجمه و توسط نشر پیام آوران موج نو و شکوری چاپ و منتشر شده است.

همچنین مشاهده کنید: بهترین کتاب های روانشناسی جهان

شما را به مطالعه ی معرفی و قسمتی از کتاب پول پول پول پول پول در سایت خرید کتاب با تخفیف بوکالا دعوت می کنیم.

ادامه مطلبShow less
موجود شد خبرم کن!
مرجع:
38260
صنایع دستی آقاجانی

گلاب پاش فیروزه کوبی آقاجانی ساخته شده از بهترین فیروزه نیشابور و مس تولید صنایع دستی آقاجانی است. این گلاب پاش فیروزه کوب دارای استاندارد ملی ایران و گارانتی 10 ساله ی تولید کننده است. ارتفاع این محصول 53 سانتی متر است. لازم به ذکر است از آنجا که تمامی مراحل تولید گلاب پاش فیروزه کوبی آقاجانی با دست انجام می شود احتمال چند سانتی متر تفاوت در تمامی محصولات وجود دارد.

صنایع دستی آقاجانی

آجیل خوری مس و خاتم کاری کد K064 با ارتفاع 16 سانتی متری یکی از محصولات تولید صنایع دستی آقاجانی است که در ساخت و تولید آن از بهترین مواد اولیه استفاده شده است. این آجیل خوری مس و خاتم دارای استاندارد ملی ایران و گواهینامه کیفیت جهانی ISO9001:2015 می باشد. خاتم کاری یکی از زیباترین و مشهورترین صنایع دستی اصفهان است.

صنایع دستی آقاجانی

گلدان مسی فیروزه کوب تولید صنایع دستی آقاجانی از بهترین فیروزه نیشابور و مس توسط هنرمندان اصفهانی ساخته شده است. این «گلدان فیروزه کوبی» دارای گواهینامه جهانی iso9001:2015 و استاندارد ملی ایران است و همچنین دارای کارت ضمانت 10 ساله صنایع دستی آقاجانی است.

توضیحات

معرفی کتاب پول، پول، پول، پول، پول

زمانه، تغییر کرده است. دوره مشاغل ثابت و مادام العمر، سپری شده است. هر روز شاهد اخراج بسیاری از کارگران و کارمندان هستیم. سؤالی که امروز فکر جوانان ما را به خود مشغولکرده، این است که : «آیا دیگر می توان به چتر حمایتی دولت ها اعتماد کرد، در حالی که آنها خود در هزار توی هزاره جدید گم شده اند ؟!» طرح این سؤال، کاملا طبیعی است. ما دیگر نمی توانیم به سیاق پدرانمان زندگی کنیم. آنها بازماندگان صنعتی هستند و ما فرزندان عصر اطلاعات!

از خصوصیات بارز این عصر، تغییرات سریع و غیره منتظره آن است. هیچ کس قادر نیست حتى آینده نزدیک را پیش بینی کند. هماهنگی با این همه تغییرات، در تمامی زمینه های زندگی به افرادی مبارزه طلب و ثابت قدم نیاز دارد. تربيت چنین افرادی را دیگر نمی توان به مدارس و دانشگاهها سپرد چون بارها امتحان خود را پس داده اند! امروز دیگر ناکارآمدی آموزشهای دانشگاهی در زندگی روزمره، بر کسی پوشیده نیست. همه می دانیم دوره بازی های ایمن ، سپری شده است، و آینده از آن کسانی است که به بازی های پر خطر تن دهند. در این زمانه، به آموزش هایی نیاز داریم که ما و به ویژه فرزندانمان را برای زندگی در دنیای آینده، بیمه کند! مدرسه ای که درس هایش، نه به سبک دوره صنعتی و در جهت پرورش روبات های بی فکر، بلکه به روش عصر اطلاعات، در جهت پرورش انسان هایی مبتکر و کار آفرین باشد: مدرسه بازار یابی شبکه ای!

بازاریابی شبکه ای به شکل یک بیزینس پر در آمد، وارد کشور ما شده و به همین دلیل، توجه افراد بسیار زیادی را به خود جلب کرده است؛ اما درآمد، کمترین چیزی است که می توان از این بیزینس جذاب، انتظار داشت. چرا که ما نیز به این گفته هنری فورد، عقیده داریم که: بیزینسی که به جز پول، چیز دیگری تولید نکند، بیزینس بی روحی است! بازاریابی شبکه ای، یکی از مؤثرترین و اقتصادی ترین راه های دستیابی به مالکیت بیزینس، در آمد مستمر و استقلال مالی در عصر اینترنت است. بازاریابی شبکه ای چیزی فراتر از یک بیزینس عادی است.

موجی است که سوارانش را برای زندگی در قرن بیست و یکم آماده می کند. یک مدرسه انسان سازی که در آن درس هایی را فرا می گیریم که برای زندگی، به ویژه در دنیای آینده، بدانها نیاز داریم، همان چیزهایی که در مدارس و دانشگاه ها تدریس نمی شود! معلمان این مدرسه، کسانی هستند که به خود به سیاق راهبران، همواره در خط مقدم کارزار حضور دارند. راهبران بازاریابی شبکه ای، مربیانی هستند که کارمندان دیروز را، با چشمانی پف آلوده و شکم هایی بر آمده، به جنگجویان فردا، با چشمانی تیزبین و اندامی چالاک، تبدیل می کنند تا در اقتصاد جهانی آینده، ایران عزیز ما نیز حرفی برای گفتن داشته باشد.

کتابی که در دست دارید یکی از آثار بی نظیر جان میلتون فاگ است. او فردی کارکشته و مجرب در همه عرصه های زندگی بالاخص بازاریابی شبکه ای، و نیز نویسنده کتاب پرفروش «بهترین بازاریاب شبکه ای دنیا» است. او در این کتاب کوچک، قصد دارد خوانندگان را به ساده ترین شکل ممکن با بازاریابی شبکه ای، آشنا کند. این کتاب، به ویژه مناسب افرادی است که مایلند خیلی سریع، آشنایی کاملی با این بیزینس 50 ساله پیدا کنند. شاید در هیچ جای دیگری نتوانید در این حجم کم، اطلاعاتی را، تا این اندازه کامل و مستدل و به زبانی ساده بیابید.

*** خرید کتاب پول، پول، پول، پول، پول ***

درباره نویسنده کتاب پول، پول، پول، پول، پول

جان میلتون فاگ، نویسنده، سخنران و یک مربی است، و به قول خودش ، فقط خدا می داند که چگونه به هر کدام از این مهارت ها رسیده است. او دارای مدرک کارشناسی عکاسی از کالج هنر فيلادلفيا است و تاکنون نجار، کارگر، فروشنده، عکاس، مدیر بازاریابی یک شرکت غذایی، مشاور بازاریابی، نويسنده آگهی، مری، ویراستار و رئیس هیأت مدیره گروه های مختلفی بوده است. او مؤسس مجلات آپلاین و نتورک مارکتینگ لایف استایلز بوده که البته دیگر چاپ نمی شوند و همچنین بنیانگذار جامعه بهترین نتوركر است. به علاوه ویراستار مجله موفقیت بوده و تاکنون بیش از 25 نوار و کتاب تهیه کرده که بالغ بر سه میلیون نسخه از آنها فروخته شده است. او هم اکنون ویراستار ارشد مجله نتوركینگ تایمز است.

قسمتی از کتاب پول، پول، پول، پول، پول

پول، پول، پول، پول، پول ... در زندگی، حتما چیزهایی مهمتر از پول هم وجود دارد. درست است، وجود دارد؛ اما حقیقت دیگری هم هست: با پول، کارها بهتر پیش می رود. همیشه همینطور بوده. هنر پیشه ی بزرگ آوازه خوان، فرانسیس آلبرت سيناترا، می گفت: «من، هم ورشکست بوده ام و هم پولدار، ولی باور کنید، پولدار بودن بهتر است.» حق با او بود. او درست می گفت.

سوزان، حلقه الماسی را که از عمه اش به او رسیده بود، فروخت و من هم ساعت مچی طلای 18 عيار پدربزرگم را فروختم تا بتوانیم هزینه های خورد و خوراک و اجاره را بپردازیم. دو تا بچه داشتیم. کریسمس بود و تمام پولمان تنها 100 دلار بود؛ اما امروز، اوضاع فرق می کند. ما پول داریم. حالا می توانم، بدهم دندان هایم را درست کنند. با بچه هایم می توانم به اسکی بروم. اگر اتفاق ناگواری بیفتد، می توانم از پس صورت حساب بیمارستان بربیایم. می توانم به راشل (که سیزده سالش است)، 500 دلار بدهم تا در بازار، همه اش را سر خرید لباس به باد دهد. برای جانی (که هشت سال دارد و یک موسیقی دان مادرزاد است) یک گیتار بخرم. می توانم یک خودروی دو دیفرانسیلی نو داشته باشم که سوزان و بچه ها را با خیال آسوده در برف و یخ کوه بالا و پایین ببرد.

می توانم به هاوایی بروم و یک تلویزیون نو و یک دستگاه ویدئو بخرم، و راحت، هزینه اش را بپردازم و آنقدر به مردم، هدیه بدهم تا از پا بیفتم. وای که من چقدر عاشق این کارم. اگر فردا مَردم، می دانم که زن و بچه هایم، بقيه عمرشان از نظر مالی تأمین هستند تصورش را بکنید!

من آزادم. آزادم که پاسخ گو باشم. آزادم تا خودم را از نظر معنوی، رشد دهم. آزادم تا وقتی بچه هایم از مدرسه به خانه بر می گردند، در خانه باشم. ازآدم تا کاری را که عاشقش هستم، انجام دهم. آزادم تا بر زندگی میلیون ها نفر، تأثیر سازنده ای بگذارم. آزادم تا بگذارم موهایم خیلی بلند شود. آزادم تا آنجایی که ممکن است بهترین باشم، چرا که بضاعتش را دارم. من پول دارم. و می دانم که چگونه شما هم، می توانید پولی را که نیاز دارید، به دست آورید تا بهترین کسی شوید که می توانید.

چه می شد اگر راهی وجود داشت... که شما از طریق یک کار حرفه ای مطمئن ، کسب در آمد می کردید. کاری که: پول شروع کردنش را داشتید

- اسکان هدایت و کنترل خلاقانه فعالیت ها را به شما می داد...

- فرصتی برایتان پیش می آورد که رئیس خودتان باشید...

- به شما این امکان را می داد که خودتان تعیین کنید، پاره وقت یا تمام وقت، کی، کجا، به چه روشی و با چه افرادی کار کنید.

-در ضمن، شما را آموزش می داد و تربیت می کرد...

- مبتنی بر یک نظام قابل تکثیر بوده و پیشاپیش، امتحانش را در مورد دهها هزار نفر از افراد عادی، پس داده بود...

- در آن می توانستید به راستی هر آنچه را که واقعا شایستگی اش را داشتید ، به دست آورید ...

- حتی با شانس کم اما جديت و سخت کوشی زیاد، دستیابی به موفقیت های چشمگیر به راستی برایتان میسر بود. اما راهی وجود دارد. و این کتاب می خواهد چیزی را نشان دهد که دقيقا برای شما ساخته شده است.

*** خرید کتاب پول، پول، پول، پول، پول ***

حکایت یک انسان

سال ها قبل، یک روز، جیم و همکارانش، بث، با هم ناهار می خوردند. بث با هیجان زیادی صحبت می کرد. او به تازگی در یک بیزینس پاره وقت، مشغول شده بود و می خواست به جیم هم این فرصت را بدهد که به او ملحق شود. جيم، بث را دوست داشت و احترام زیادی هم برایش قائل بود؛ اما در رابطه با کار بث، تردیدهای خاص خودش را داشت. راستش را بخواهید، او بیشتر چیزهایی را که بث به او گفته بود باور نداشت.

جيم جواب داده بود که ( باور کردنش خیلی سخته و تازه وقتش رو هم ندارم). دو تا بهانه خوب که بث نمی توانست از آنها ایرادی بگیرد. به این ترتیب جيم ، خیلی مؤدبانه پیشنهاد بث را رد کرد
جیم، مردی باهوش و خلاق بود و در صورت لزوم، هرگاه واقعا نیاز داشت، می توانست درآمد اضافی مختصری برای خودش دست و پا کند. او چیزهای زیادی درباره بیزینس و سرمایه گذاری می دانست و گاهی هم برای به دست آوردن پول بیشتر، کمی مشاوره می داد. او حتی برای دوستانش اظهار نامه مالیاتی تهیه می کرد. هرچند، از انجام این کار متنفر بود، چاره دیگری هم نداشت.

به نظر می رسید هر زمان که پولی داشت و فشاری در کار نبود، یک دفعه اتفاقی غیر منتظره پیش می آمد، مثلا یک تعمیر ماشین، که 250 دلار بیش از انتظارش برایش هزینه داشت ... یا یکی از بچه هایش که می خواست ورزش جدیدی را شروع کند و باید همه تجهيزاتش را می خرید ... یا هدیه ای که می خواست برای همسرش بگیرد اما هزینه اش خیلی بیشتر از آن بود که بتواند بپردازد. جیم همیشه می گفت: زندگی همینه دیگه. او مردی فهمیده و منطقی بود. یک روز عصر، در حالی که پشت میزش نشسته بود، ناگهان چشمش به بروشوری افتاد که بث، در آن روز که با هم ناهار خورده بودند به او داده بود. تصمیم گرفت به بث زنگ بزند و بپرسد که مشغول چه کاری است. بث واقعا از شنیدن صدای او خوشحال شد و حتی هیجان زده تر از زمانی بود که آنها همدیگر را برای ناهار ملاقات کرده بودند. او همه چیز را درباره بيزينسش برای جیم توضیح داد. این که چقدر این کار، سرگرم کننده بود ... با چه افراد خاصی مشغول به کار بوده ... چه احساس خوبی داشته از این که رئیس خودش بوده ... و نیز وقت آزادی که حالا داشت تا در کنار دو فرزندش باشد.

جیم از آن آدم هایی بود که همیشه دوست داشت یک راست برود سر اصل مطلب. به همین دلیل، بی مقدمه از بث پرسید که کارش از لحاظ مالی چطور پیش می رود؟

وقتي بث پاسخ داد، نزدیک بود گوشی از دست جيم بيفتد! بث گفت حدود 10 الى 15 ساعت در هفته تقریبا 2 تا 3 ساعت در روز کار می کند و ماهانه، کمی بیش از 2000 دلار درآمد دارد. در یک لحظه، همه شک و تردیدهای جیم برطرف شد. حالا دیگر جیم اشتیاق شدیدی داشت که بیشتر بداند! بث توضیح می داد و جیم گوش می کرد. برای روز بعد، قرار گذاشتند تا دوباره با هم ناهار بخورند. این دفعه، جیم علاقه مند بود. این دفعه ، گفت که وقتش را دارد. این دفعه به بیزینس بث ملحق شد همانجا و از همان لحظه.

این روزها ، جیم از بیزینس خانگی پاره وقتش، ماهانه 3000 دلار درآمد دارد. بث هم، به الطف موفقيت جیم، توانست از شغل ثابت و همیشگی اش دست بکشد. می دانید، از آنجایی که بث، جیم را به سازمانش آورده بود، حالا می توانست یک کار مزد اندک به سبب موفقیت جيم و افرادش، دریافت کند و کار هفتگی اش هم چیزی حدود 20 تا 25 ساعت شده، به همراه یک جلسه که هر ماه در یک روز شنبه برگزار می شود.

هرچند تنها کار بث، بیزنس خانگی اش بود و به اصطلاح، این کار را Full time انجام می داد؛ اما ترجیح می داد بگوید: «من این کار را My time انجام می دهم» (یعنی خودم تعیین می کنم که در چه ساعاتی کار کنم!)

اگر این حکایت، نظر شما را جلب کرده است ... اگر فکر می کنید اینجا چیزی وجود دارد که می تواند برایتان جالب باشد ... لطفا به خواندن این کتاب ادامه دهید. از این کار، لذت خواهید برد  و اگر علاقه مند نیستید ... این کتاب را در گوشه کناری، در کشوی میزی بگذارید تا شاید شبی دیر وقت، درست مثل جيم، همانطور که نشسته اید و از خود می پرسید چگونه می توانید زندگی ای را که همواره به دنبالش بوده اید، برای خود بسازید، تصادفا دوباره با این کتاب کوچک روبرو شوید.

ريشه همه بدی ها

آیا این گفتی انجيل را باور دارید که: ( پول، ريشی همه بدی هاست؟) بیشتر مردم اینطور فکر می کنند. اما برای اصلاح این باور غلط هم که شده، آنچه را انجيل واقع می گوید، اینجا می آوریم: «عشق به پول، ريشه همه بدی هاست.» ( تيموتاوس 6:10 ) می دانید، مشکل، خود پول نیست ، بلکه دیوانه پول بودن است که گرفتاری ها را به باور می آورد. و آیا قبول دارید که هیچ چیز، به اندازه نداشتن پول کافی، شما را نسبت به آن دیوانه تر نمی کند؟ جرج برنارد شاو، در کتاب اصول انقلابیون این نکته را به طنز آورده است: «فقدان پول، ريشه همه بدی هاست.» فکر می کنید حق با اوست ؟

. در ایالات متحده آمریکا، احتمالا ثروتمندترین کشور جهان، 95 درصد از همه افرادی که در 65 سالگی بازنشسته می شوند، مبلغی معادل 2500 دلار یا کمتر، پس انداز دارند.

- در آمد یک فرد عادی در آمریکا، سالانه حدود 20500 دلار است. در حالی که بهای یک خانه معمولی، 107400 دلار است (بیش از 5 برابر درآمد سالانه !) ... یک ماشین معمولی نو، 500, 18 دلار .... و هزینه تحصیل در یک دانشگاه متوسط ، سالانه 13, 742 دلار است. ارزش خالص اکثر خانواده های آمریکایی، عملا منفی است. به عبارت دیگر، اکثر مردم، بدهی هایشان بیش از درآمدشان است_دقيقا مثل دولت فدرال خودمان.

- در حال حاضر، در ایالات متحده، درآمد سالانه 100000 دلار یا بیشتر، به عنوان آستانه تأمين مالی، در نظر گرفته شده است. اما کمتر از 0.5 درصد از آمریکایی ها اینچنین درآمدی دارند.

عنوان کتاب فوق العاده ای از استوارت وایلد نیز این را بیان می کند که: لم تسلط بر پول، داشتن آن است. اما پرسش همیشگی و آزار دهنده بیشتر مردم، این است چگونه؟! چگونه پول در می آورید...؟

در اینجا چندتا از پاسخ های مرسوم تر و عامه پسندتر، به این پرسش را می آوریم (تنها مسأله، این است که این پاسخ ها اشتباه هستند!)

- رفتن به دانشگاه و سپس يافتن یک شغل

- مالکیت یک بیزینس کوچک

- خرید امتیاز نمایندگی فروش ( فرانشيز)

- برنده شدن در بخت آزمایی

از میان همه انتخاب های بالا، شاید برنده شدن در بخت آزمایی واقعا بهترین شرط بندی شما باشد! هر ماه بیش از 22 میلیونر جدید در بخت آزمایی های ایالتی در سراسر آمریکا، متولد می شوند . اما حقیقت این است که شانس برنده شدن در یک بخت آزمایی، حدود یک به 1.7میلیون است. در حالی که رفتن به دانشگاه و صاحب حرفه شدن، مالکیت بیزینس کوچک، یا خرید امتیاز نمایندگی، هر سه، نسبت به برنده شدن در بخت آزمایی، شانس بیشتری برای موفقیت دارند؛ اما هزینه شرکت کردن در هر کدام از این بازی ها هم، به مراتب بیشتر از یک دلاری است که برای خرید یک بلیت بخت آزمایی می پردازید!

برای شخصی که به حرفه ای در علوم ، مهندسی، پزشکی یا حقوق، دلبسته است، یا برای کسی که به دنبال تحقیق و تدریس است، دانشگاه هنوز بهترین انتخاب است. اما تحصیل در دانشگاه هر سال گران تر می شود، و صد البته، هر چه دانشگاه بهتر باشد، هزینه های زندگی و شهریه اش هم گران تر است. واقعیت دیگر، این است که از هر ده فارغ التحصیل دانشگاهی، نه نفر در زمینه ای که در دوران دانشگاه درباره آن آموزش دیده اند، مشغول به کار نیستند. علی رغم این که کارشناسان اقتصادی، ادعا می کنند که امروزه ما در طول زندگی کاریمان، هفت یا هشت حرفه مختلف را تجربه می کنیم ؛ اما تنها، تعداد اندکی از فارغ التحصیلان دانشگاهی قادرند 50000 دلاری را که خودشان (یا والدینشان) در طی چهار سال یا بیشتر برای تحصیل دانشگاهی، سرمایه گذری کرده اند، در آورند.

در حالی که خودتان را دارای امنیت مالی و ثبات شغلی می دانید؛ اما هر روزه حوادثی رخ می دهد که خلاف آن را اثبات می کند. جرج اخيرا می گفت : امروز، به زور می توانم با در آمدی که روزی، رؤیایش را داشتم ، یک زندگی بخور و نمیر داشته باشم. جرج تا همین پارسال، برای IBM کار می کرد. او در کارش بسیار ماهر بود یک مدیر بازاریابی که سالانه بیش از 70000 دلار در آمد داشت. کار برای IBM باعث شده بود جرج خیال کند که برای تمام عمر، کاری دارد. اما این روز ها، جرج در یک شرکت تولیدی کوچک مشغول به کار است. او به همراه 60000 کارمند دیگر از IBM اخراج شد و پس از هشت ماه به دنبال کار گشتن، سرانجام در ایالتی دیگر، در یک کار فروشندگی با درآمدی کمی کمتر از 48000 دلار در سال، مشغول به کار شد.

نگاهی به تیتر اول این مجلات معروف بیندازید: اخیرا این پرسش روی جلد مجله تایم نقش بسته بود: چه بلایی بر سر مشاغل بزرگ آمریکایی آمده است؟ و روی جلد مجله فورچون هم آمده بود: بیکار! بیکاران امروزی، مسن تر و تحصیل کرده تر از گذشته هستند، و در کنار خیابان ها مدت مدیدی در انتظارند. و مجله یو اس نیوز آندورلد ریپورت هم نوشته بود: حرفه من كجا رفت؟

 هم اکنون در ایالات متحده ، روزانه بیش از 3100 فرصت شغلی را از دست می دهیم! در واقع، 47 درصد از شرکت هایی که در سال 1980، ليست فورچون 500 را تشکیل می دادند، امروز دیگر فعال نیستند. این امر بیانگر از بین رفتن بیش از 4 میلیون فرصت شغلی است.

پل زین پلیزر ، اقتصاددان برجسته و مؤلف كتاب ثروت بیکران، ادعا می کند که آمریکایی ها تا سال 2000 با بیست درصد، بیکاری روبرو خواهند شد. اما فقط آمریکایی ها نیستند، این یک پدیده جهانی است. به عنوان مثال در ژاپن، که استخدام مادام العمر با فرهنگشان گره خورده است، شرکت سونی، پیشتاز جهانی صنایع الکترونیک، 20 درصد از نیروی کار خود را اخراج کرده است. فرقی نمی کند که در چه کشوری باشید. مسلما دیگر، داشتن یک شغل، آن چیزی نیست که در گذشته، تصور می شد.

به علاوه، تاکنون کسی با معامله کردن زمانش در برابر پول، به امنیت مالی نرسیده و از سوی دیگر استقلال بسیار کمتری را نیز تجربه کرده است . با کار کردن برای یک نفر دیگر ، حداکثر از 25 درصد ارزش واقعی تان بهره مند می شوید. راستی، اگر پول می خواهید، چرا بیزینس کوچک خودتان را بنا نمی کنید و رئیس خودتان نمی شوید؟ اینجا دلیلش را می آوریم:

- 80 درصد از همه بیزینس های کوچک در همان دو سال اول، ورشکست می شوند.

- 80 درصد از آنهایی که باقی مانده اند، نمی توانند سال پنجم را پشت سر بگذارند.

- و 80 درصد از آنهایی هم که از پس این امر بر آمده اند، نمی توانند جشن دهمین سالگرد تأسیس شان را برگزار کنند. تصور بکنید، شما تاکنون با چند شرکت ده ساله، داد و ستد کرده اید؟

هزینه اولیه برای شروع بیزینس کوچکتان، سرسام آور است. حتی برای معمولی ترین شرکت ها نیز باید خانه تان را رهن بگذارید، از هر کسی که می شناسید، قرض بگیرید و اعتبار مالی خود را به خطر بیندازید، فقط به این دلیل که می خواهید بخت خود را امتحان کنید. این واقعا قمار است که در یک بازی از هر 125 تا، یکی برند شود! وقتی صاحب بیزینس خودتان هستید، فرقی نمی کند چند ساعت کار کنید، شما 24 ساعته صاحب آن بیزینس هستید. اکثر صاحبان بیزینس های کوچک، به طور متوسط حداقل 6 روز در هفته، روزی 14 الى 16 ساعت کار می کنند. در واقع، اکثر کارآفرینان، صاحب بیزینس خودشان نیستند. بلکه بیزینسشان صاحب آنها است و همان طور که مایکل گربر مؤلف كتاب افسانه الکترونیک اشاره می کند، اکثر صاحبان بیزینس های کوچک در واقع فقط صاحبان مشاغل خود هستند! خوب که این طور، خريدن امتیاز نمایندگی چطور است؟ اعطای امتیاز نمایندگی، ایده هوشمندانه ای به نظر می رسد.

امتیاز نمایندگی با فراهم کردن یک سیستم بیزینس از پیش امتحان شده و قابل تکثير معمولا با محصول و یک نام تجاری شناخته شده و مورد اعتماد مردم، خطر ورشکستگی شما را در شروع بیزینستان به طور چشمگیری کاهش می دهد. شما برای ورود، تنها یک امتیاز می خرید و شروع به کار می کنید. امتیاز ها، به بیزینس های آماده به کار معروفند. چرا که از لحاظ تئوری، شما پولتان را می پردازید، داخل می شوید، استارت می زنید و در بزرگراه موفقیت بیزینس های کوچک به پیش می روید...

*** خرید کتاب پول، پول، پول، پول، پول ***

ادامه مطلبShow less
جزئیات محصول
38260

مشخصات

عنوان کتاب
کتاب پول،پول،پول،پول،پول (برای آنانکه واقعا به دنبال راه جديدی هستند)
نویسنده
جان ميلتون فاگ
مترجم
علی صباغی
ناشر
پیام آوران موج نو،شکروی
تعداد صفحات
112
وزن
82 گرم
زبان کتاب
فارسی
سال چاپ
1398
نوبت چاپ
38
قطع
جیبی
شابک
9789649603698
دیدگاه کاربران
بدون نظر

افزودن نظر جدید

  • بسته بندی و ارسال:
  • محتوای کتاب:
  • کیفیت ترجمه:
  • کیفیت چاپ:
این کالا را با استفاده از کلمات کوتاه و ساده توضیح دهید.
You may also like
بهار سبز

کتاب مدیریت و رهبری به سبک شیخ محمد (درس های رهبری حاکم دوبی) نوشته ی یاسر جرار توسط علی علی پناهی ترجمه و به کوشش انتشارات بهار سبز چاپ و منتشر شده است.

پیشرفت و توسعه دوبی داستان قابل توجهی است که باعث شده این شهر در ردیف شهرهای ممتاز و برتر جهان قرار گیرد. اما کتاب مدیریت و رهبری به سبک شیخ محمد در مورد دوبی نیست، بلکه در مورد شیخ محمد و شیوه رهبری و نحوه عمل او است که باعث شده دوبی به کانونی جهانی تبدیل شود. جناب شیخ محمد بن راشد آل مكتوم، نخست وزیر و نایب رییس امارات متحده عربی و حاکم دوبی را با هر معیاری که بسنجیم، یکی از شاخص ترین و تحسین آمیزترین رهبران منطقه است. او با درایت فوق العاده و توانایی در انجام تعهدات و مسؤلیت های خود توانسته است، به رغم تمام مشکلات و محدودیت ها، دستاوردهای فوق العاده ای برای شهر و کشور خود ایجاد کند. دکتر یاسر جرار نویسنده این کتاب، باتوجه به همکاری های تنگاتنگی که با شیخ محمد داشته و از نزدیک شاهد نحوه کار او بوده، توانسته است درس های مهمی برای مدیران و رهبران ارایه کند و ما را با دیدگاه شیخ محمد، الگوی خاص رهبری و نحوه ی عمل او آشنا کند. چنانچه شما رهبر سیاسی یا اجتماعی هستید و یا مدیریت و رهبری یک سازمان با شرکت را برعهده دارید، با مطالعه ی کتاب مدیریت و رهبری به سبک شیخ محمد و توجه به درس های بی نظیر شیخ محمد می توانید قابلیت هایی که او از آن ها برخوردار است را در خودتان پرورش دهید.

هورمزد

کتاب علم نفوذ در دیگران نوشته کوین هوگان توسط خانم زینب لامعی به فارسی ترجمه و به کوشش انتشارات هورمزد چاپ و منتشر شده است.

علم نفوذ در واقع کتابی برای نفوذ در دیگران در هزاره ی جدید است. کار من گردآوری مهمترین عناصر نفوذ و گنجاندن آنها در کتابی آسان فهم و خواندنی است و همین امر حائز اهمیت است. کار من در این کتاب به عهده گرفتن تمامی تحقیقات و بررسی آنها در واقعیت و بیانشان به شیوه های قابل درک و استفاده برای همگان است. این کتاب مسیرهایی جدید را برای بله گفتن به ما نشان می دهد که قبلا از آنها استفاده نکرده ایم. اطلاعاتی مفید و باارزش درباره ی شیوه ی ترغیب وجود دارد درباره چه چیزی کی و جرا صحبت می کنید؟. ما اکنون پاسخ پرسش هایی را می دانیم که قبل از نگارش کتاب علم نفوذ در دیگران طبق حدس و گمان به آن ها جواب می دادیم.

اطلاعاتی درباره ی اینکه چگونه می توان بیش از یک محصول با انتخاب هایی درباره ی یک محصول و خدمات مربوط به آن را بررسی کرد. مطالب این کتاب شما را حیرت زده می کند.

این کتاب به منظور آموزش سیستمی موفق در جهت متقاعد سازی دیگران نگاشته شده است، کوین هوگان، در این کتاب با استناد به پژوهش های اخیر در حوزه ی تاثیر و نفوذ بر افراد و تلفیق آن با دنیای واقعی، دست به افشای اسرار ساده ای می زند که نشان می دهند چگونه می توان نه دیگران را به بله تبدیل کرد. تک تک اسراری که در این کتاب بیان می شوند، پیشتر به بوته نقد گذاشته شده و درستی آن به اثبات رسیده است. پس از خواندن اسرار شگفت آور علم نفوذ عمیقا درخواهید یافت که چرا مردم به شما نه می گویند.

پل

کتاب 365 گام تا موفقیت (تغییراتی کوچک برای تفاوت های بزرگ) نوشته ی آنتونی رابینز توسط محمدجواد شافعی مقدم ترجمه و به کوشش انتشارات پل چاپ و منتشر شده است.

کتاب 365 گام تا موفقیت بر اساس بهترین ابزار، تکنیک و دستورالعمل هایی است که با روش های ساده ی آن می توانید بهترین گام ها را در بهبود زندگی تان بردارید. آنتونی رابینز به شما نشان می دهد که چگونه در کمترین زمان به بهترین نتایج دست یابید. گام های بزرگ رابینز راهی به سوی زندگی بهتر است. این گام ها سرلوحه ی موفقیت های بی شماری است. پیتر گابر ( مدیر اجرایی شرکت سونی )

شناخت عمیق آنتونی رابینز نسبت به مردم و جامعه سبب پیشرفت او شده است او به خوبی می داند چه عاملی موجب موفقیت، سعادت و شادکامی زندگی مردم می شود. (آندره آقاسی)

آوین

کتاب از خوب به عالی (چرا برخی از شرکت ها جهش می کنند و برخی دیگر خیر) نوشته جیم کالینز با ترجمه ناهید سپهرپور توسط انتشارات آوین چاپ و منتشر شده است.

کتاب از خوب به عالی كه بر اساس تحقیقات و بررسی های دقیق و ارزشمند جمع اوری شده است، به بررسی این مسئله می‌پردازد که چرا برخی شرکت ها به سوی موفقیت جهش می کنند و برخی دیگر خیر. در این کتاب از نمودارهای بسیار عالی و مثال های بسیار برای فهم مطالب استفاده شده است.

آیا شرکت ها می توانند از خطرات بگذرند و با آنها مقابله کنند؟و هزاران سوال دیگر.

نگاه نوین

کتاب قانون ده برابر تنها تفاوت بین موفقیت و شکست نوشته گرنت کاردون توسط محمدحسین اکبرزاده ترجمه و به کوشش انتشارات نگاه نوین چاپ و منتشر شده است.

احتمالا وقتی کتاب قانون ده برابر را برداشته اید با دیدنش تعجب کرده اید، قانون ده برابر دقیقا چیست؟ چه کمکی به من می کند؟.

قانون ده برابر جام مقدس کسانیست که موفقیت می خواهند. جدی می گویم، می شود گفت، اگرهدف و مقصودی داشته باشید، این قانون همان است که دنبالش هستید! قانون ده برابر سطح مناسبی برای تلاش و افکارتان تعیین می کند که تضمین کننده ی موفقیت است و این اطمینان را خواهد داد که در کل زندگی و حرفه تان در همین سطح ادامه می دهید. قانون ده برابر حتی ترسها را برطرف می کند، شجاعت و اعتماد به نفستان را بیشتر می کند، تاخیرها و سستی ها را از بین می برد و حس هدفمندی به شما می دهد تا زندگی، رویاها و اهداف تان را احیا کنید.

قانون ده برابر تنها اصلی ست که همه ی افراد موفق ممتاز در موفقیت آمیزترین مقاطع زندگی شان از آن استفاده می کنند. صرف نظر از شیوه ی تعریف موفقیت، کتاب قانون ده برابر نشان می دهد چطور از تحقق موفقیت (و هر رویایی در هر وضعیت اقتصادی) مطمئن شوید.

نگاه نوین

کتاب رسیدن به فروش بیش از حد از سری کتابهای ثروتمندان خودساخته انتشارات نگاه نوین اثری است از دنیل پریستلی و به کوشش محمدرضا عمرانی ترجمه شده است.

رستوران هایی هستند که مردم برای شان صف می کشند. محصولاتی هستند که باید از چند ماه قبل، سفارششان دهید. بلیت هایی هستند که در اولین روز فروش، همه شان فروخته می شوند. سهام هایی هستند که بلافاصله بعد از آزادشدن، قیمتشان سر به فلک می کشد. ماشین هایی هستند که قبل از ساخته شدن، فروخته می شوند و ملک هایی هستند که موقعی فروش می روند که بیشتر از چندخط روی کاغذ نیستند...

بعضی ها دنبال مشتری نیستند. بلکه این مشتری ست که دنبال آنهاست.

در دنیایی که انتخاب های زیادی داریم، چرا این اتفاق می افتد؟ چرا با وجود انتخاب های زیادی که داریم، مردم برای بعضی از این انتخاب ها صف می کشند، بیشتر پول می دهند یا از قبل، رزروشان می کنند؟ چرا این آدم ها و محصولات این قدر خواهان دارند؟ کتاب رسیدن به فروش بیش از حد می خواهد علت این اتفاق را بگوید. علتش پدیده ای ست به نام بیش تر شدن تقاضا نسبت به عرضه یا همان فروش بیش از حد...

نگاه نوین

کتاب اگر اول نباشی آخر می شوی از سری کتابهای ثروتمندان خودساخته نوشته ی گرنت کاردون راههایی برای به دست گرفتن بازار و شکست دادن رقبا را به شما نشان می دهد این کتاب توسط محمدمهدی ربانی ترجمه و به کوشش انتشارات نگاه نوین چاپ و منتشر شده است.

شما باید در شرکت یا حرفه تان چنان جایگاهی به دست آورید که مشکلات اقتصادی نتوانند به شما آسیب بزنند. این یعنی باید به ایجاد سیستم اقتصادی خودتان فکر کنید. هیچ وقت نباید به گذران امور یا نگران بودن برای وضعیت اقتصادی خودتان بسنده کنید. من می گویم اقتصاد برود به جهنم! من می خواهم بهتر شوم، فتح کنم و پیش بروم و هر کاری خواهم کرد که اول باشم. کتاب اگر اول نباشی آخر می شوی به شما نشان خواهد داد چگونه می توانید موفق شوید و چگونه آن جایگاه قدرتمند اول را به دست آورید.

با خواندن کتاب اگر اول نباشی آخر می شوی یاد می گیرید برای پیشرفت خود، شرکت و ایده های تان (و همیشه اول شدن) دقیقا چه کارهایی باید انجام دهید.

نسل نو اندیش

کتاب از خوب به عالی اثر جیم کالینز توسط فاطمه باغستانی ترجمه و به کوشش انتشارات نسل نواندیش چاپ و منتشر شده است.

با خواندن این کتاب علمی، بیشتر باورهای فعلی خود را زیر سؤال می برید. کتاب از خوب به عالی تعاریفی جدید از واژه هایی چون مدیرعامل قدرتمند، مدیریت، تصاحب و ادغام سازمانها ارائه می دهد. در این کتاب می فهمیم که متوسط بودن برای موفق بودن کافی نیست بلکه خوب بودن و حرکت به سوی عالی شدن، کلید موفقیت است. اگر به دنبال مطالعه ای علمی و جذاب برای شناخت عواملی هستید که شرکت های ابرقدرت امروز را شکل داده اند، کتاب از خوب به عالی را بخوانید. شاید فکر کنید کتاب از خوب به عالی یک کتاب مدیریتی و مناسب برای صاحبان کسب و کار است؛ اما این کتاب راز رسیدن به عالی ترین جایگاه انسانی و تفکر خلاق را به شما می آموزد. این کتاب به شما یاد می دهد در هر موقعیتی که قرار دارید، می توانید با وسعت بخشیدن نگرش خود، به جایگاهی والاتر دست یابید.

معرفی، خلاصه و خرید کتاب با تخفیف در فروشگاه اینترنتی بوکالا

فهرست

یک حساب کاربری رایگان برای ذخیره آیتم‌های محبوب ایجاد کنید.

ورود به سیستم

یک حساب کاربری رایگان برای استفاده از لیست علاقه مندی ها ایجاد کنید.

ورود به سیستم