35 قانون روحانی

معرفی کتاب سی و پنج قانون روحانی

در کتاب سی و پنج قانون روحانی می خوانیم که  احساسات غالب، همواره، خشم و رنجش و ترس بوده است چون همیشه بر احساسات جسمانی و شهوانی تمرکز داشته اند.

وقتی افراد گاه خودشان را بسیار جدی می گیرند، به موجوداتی منتقد و قضاوتگر تبدیل می شوند که یا خودشان را آماج تیر اتهام قرار می دهند یا دیگران را. اغلب احساس می کنند باید به طریقی توجیه کنند که وجود دارند یا برتری شان را به اثبات برسانند و به این ترتیب، زندگی به کشمکش قدرت تبدیل می شود و بی نظمی، غالب می گردد.

این همان تمثیل کهنی است که به مثابهی شیوه ی زندگی بر روی زمین وجود داشته است.

دیگر زمان تغییر رسیده است. آدمیان، ناخشنودی الهی را در قلبشان احساس می کنند. آگاهی عمومی رو به تغییر است چون دیگر نیاز و حرص و آز انسانها را ارضا نمی کند. ما به دنبال طریقی بهتر برای زندگی هستیم. برای نیل به آن، باید قواعد آن را بیاموزیم، با یکدیگر همکاری کنیم و این بازی را به درستی انجام دهیم. باید آماده شویم تا به سطحی برتر ارتقا پیدا کنیم. ما همگی در روند حرکت به سوی بعدی فراتر قرار داریم.

عادات قدیمی و مسائل حل نشده نمایان می شوند تا امکان بررسی و حل آنها فراهم آید و به این ترتیب راهی نو گشوده شود چرا که ساختارهای اجتماعی رو به فروپاشی و تباهی گذاشته اند. حکومتهای دولت ها، کسب و کارهای بزرگ، بانک ها و تمامی مؤسسات معظم در مسیر تغییر یا انهدام قرار دارند. بعضی جنگ ها به مانند التهابات پوستی است: خشم چنان فسادی برپا کرده که به دشمنی کشیده است و اینکه ناپاکی آن با شعله های آتش جنگ نمایان می شود.

با وجود این، اکنون بسیاری، از طریق کار سخت، همکاری و انضباط، به آن سطح متعالی رسیده اند. اکنون آنها نقشی والا دارند و چشمان دنیا به آنهاست؛ در انتظار الهامی که برای همگان دارند. وقتی به این سطح می رسید دیگر نگران کسانی که هنوز این قوانین را نادیده می گیرند نباشید بلکه الگویی باشید برای شیوه ی اجرای این بازی.

وقتی از قوانین روحانی پیروی می کنیم می توانیم به آگاهی حقیقی دست یابیم. طعم یگانگی را می چشیم و در ساحت عشق، محبت و اعتماد به سر خواهیم برد. آنگاه به استادانی تبدیل می شویم که تحت هدایت درونی قرار دارند و هرگز اجازه نخواهیم داد شخص دیگری ما را از مسیرمان منحرف کند. در این مقطع، بزرگ ترین لذتمان خدمت به انسانیت و هستی خواهد بود.

این همان بهشت روی زمین است. زندگی، لذت بخش، آرام، و هماهنگ می شود. با دیگران همکاری می کنیم و یکدیگر را توانمند می سازیم. خواسته ها و امیال خودخواهانه را دور می ریزیم و زندگی الهی را در پیش می گیریم.

زمین، سیاره ای است برای اراده ی آزاد ما. انتخاب با ماست که از این قوانین تبعیت کنیم یا خیر.

ولی در هر حال، با تبعیت از این قوانین، پاداش آن را می گیریم و با نادیده انگاشتن این قوانین، باید پیامدهای آن را نیز تحمل کنیم.

مردم اغلب می پرسند به راستی تا چه اندازه آزادی انتخاب داریم و تا چه اندازه وقوع امور اجتناب ناپذیر است. خویشتن برتر شما، بعضی تصمیمات را قبل از آنکه به زمین بیایید می گیرد. روح شما این انتخابها را بر مبنای تجربیاتی که برای پیشرفت به آنها نیاز دارید انجام می دهد.

شاید انتخاب کنید پدر و مادری سخت گیر داشته باشید چون ایشان شما را وارد چالش هایی می کنند که روح شما به آنها نیاز دارد. شاید ان موضوع به نظرتان چرند برسد، ولی روح شما زندگی تان را از منظر بسیار رفیع تر می نگرد.

شاید به این دلیل شریک آینده ی زندگی تان را ملاقات می کنید که مجبور به جبران "كارما" هستید، یا چون استحقاق این را داشته اید که با یکدیگر خوشبخت باشید. شاید فرزندی داشته باشید و او بمیرد چون روح شما نیاز داشته طعم فقدان را بچشد. شاید زندگی تان در سی سالگی، به دلیل وقایع دور از انتظار، زیر و رو شود.

اینها همه تصمیمات پیش از زندگی هستند که اجتناب ناپذیرند ولی شما در کنار آمدن و مواجهه با هر یک از این موقعیت ها، آزادی انتخاب دارید و می توانید در مورد هر امر دیگری در زندگی تان تصمیم بگیرید. تقریبا به خرید یک بلیت سفر به دور دنیا می ماند. بعضی مکانها به عنوان توقفگاه و پروازهای از پیش تعیین شده مقرر می شوند و شما قبل از آنکه سفرتان را آغاز کنید، آن را می پذیرید. دیگر هر کاری که در زمان باقی مانده انجام دهید به خودتان بستگی دارد.

همان طور که از قوانین روحانی پیروی می کنید و سطح بازی تان را بالاتر می برید، رسالت تان بر شما آشکار می شود. وقتی در طی مسیر سفرتان بر زمین ، چشم اندازی از آنچه می خواهید به انجام برسانید پیش رو دارید، شفافیت و هدفمندی تان، شما را سرشار از خوشی و مسرت خواهد کرد.

ما برای سال ۲۰۱۲ یا حدود آن، آماده می شویم. یعنی زمانی که بیداری فراگیر، آگاهی بشر را درخواهد نوردید. خیزشی کوانتومی در شرف وقوع است.

در هر ده میلیون سال، لحظه ای سکوت، لحظه ای سراسر سکوت، کائنات را در بر می گیرد. در آن لحظه تغییراتی رخ می دهد که فراتر از قوه ی ادراک ماست. ما مطلقا هیچ تصوری از عظمت آنچه در آن لحظه انتظار ما را می کشد نداریم.

گاهشمار تمدن مایاها در سال ۲۰۱۲ پایان می پذیرد، چون آنها نتوانسته اند پیش بینی کنند که پس از آن بیداری عظیم چه اتفاقی می افتد. سال ۲۰۱۲ براساس یافته های ما نشان پایان زندگی است. در تمامی تاریخ این سیاره، هرگز چنین فرصتی برای رشد روحی ایجاد نشده است.

وظیفه ی شما این است که خودتان را آماده کنید و برای این خیزش مهیا شوید. از سرگردانی در پیچ و خم های زندگی و مواجهه با بیم و توهم آن دست بکشید؛ اکنون زمان آن رسیده که با اعتماد به نفس و هدفمندی، به عرصه ای جدید قدم بگذارید.

قسمتی از کتاب سی و پنج قانون روحانی

همان گونه که در آسمان است، بر زمین نیز

"آنچنان که در آسمانهاست، بر زمین نیز کرده شود". این نخستین قانون کائنات است. بر زمین؛ همانگونه که در بهشت است. اگر پدر یا مادر باشید، همه ی فرزندانتان را به یک اندازه دوست دارید، چه شیرخواره باشند، چه خردسال و چه نوجوان. آنها را باور دارید، حتی اگر در حال سپری کردن دوره ای دشوار از زندگی شان باشند. شاید، مادر با مشاهده ی رفتار نادرست فرزندش، سرش را با تأسف تکان دهد ولی هیچگاه او را مورد قضاوت قرار نمی دهد. او می داند که فرزندش بالأخره بزرگ خواهد شد.

علاقه ی هیچ پدر و مادری به فرزند کوچک شان به دلیل حسادت او به خواهر شیرخواره اش کمتر نمی شود. آنها حال و هوای او را درک می کنند و می کوشند در رویارویی با احساسات ستیزه جویانه اش او را یاری دهند. وقتی فرزندشان بزرگ تر می شود، به دلیل کلنجار رفتن او با تکالیف مدرسه اش، از دوست داشتن او دست نمی کشند، اغلب کمکش می کنند.

خداوند نیز وقتی دچار آشفتگی هستید یا بخشی از کار را دشوار می یابید، از دوست داشتن شما دست نمی کشد. در موردتان قضاوت هم نمی کند، بلکه به واسطه ی فرشتگانش مورد تشویق و مساعدت نیز قرار می گیرید.

کائنات به شما عشق می ورزد و چشم انداز آینده ی شما با وجود همه ی اشتباهاتی که اکنون روی زمین انجام می دهید، این است که به آگاهی حقیقی دست یابید.

پدر و مادر خردمند فرزندانشان را با ملایمت هدایت می کنند و آنها را برای پرورش استعدادهایشان مورد تشویق قرار می دهند. همزمان، این آزادی را به آنها می دهند که از اشتباهاتشان بیاموزند. هر چه کودکی معقول تر باشد باید آزادی بیشتری به او بدهید.

نمی توانیم همیشه از رنج کشیدن فرزندانمان به سبب نتایج منفی اعمالشان جلوگیری کنیم. کودکان بسیار مصمم و با اراده، خواسته هایشان را حتی به قیمت دردسرش دنبال می کنند. آیا تاکنون خردسالی را دیده اید که در صدد لمس اجاق خوراک پزی است، با اینکه صدها بار به او گفته شده این کار به او آسیب خواهد رساند؟ گاهی تنها تجربه ی آسیب دیدن است که می تواند به آنها فرصت یادگیری بدهد.

به ما نیز حق انتخاب داده شده است. مانند هر پدر و مادر معقول، خداوند نیز قدم پیش می گذارد و زمانی که به شدت از مسیر خارج می شویم سعی می کند هدایتمان کند. با وجود این، خداوند، براساس قوانین روحی اش، ما را مجبور به انجام خواسته اش نمی کند. اگر به بیراهه کشیده شویم، او می ایستد و به ما اجازه می دهد تا از آن طریق سخت، بیاموزیم.

درست مثل فضای خانواده، ارواح جوان به دقت تحت نظارت الهی هستند؛ در حالی که به ارواح تکامل یافته به نسبت سطح و جایگاهشان مسؤولیت داده می شود.

"کائنات، زمانی که در حال تجربه و یادگیری هستیم، بدون هیچ قضاوتی، صبر میکند. زمانی که آماده هستیم، درهایی تازه به رویمان گشوده میشود."

*** خريد کتاب سی و پنج قانون روحانی ***

آیا می خواهید کسانی که دوستشان دارید خوشبخت، موفق، کامیاب و سلامت باشند؟ اگر آنها را به راستی دوست داشته باشید. البته که این را می خواهید. به همین سان، خدا نیز می خواهد شما، بنده ی محبوب او، خوشبخت، موفق، کامیاب و سلامت باشید.

خانمی به نزدم آمده بود که به دلیل احساس خوشبختی و شادی فراوان در کارش، احساس گناه می کرد. این تصور در ذهنش بود که چون بسیار از کارش لذت می برد خدا باید بر او خشم گیرد؛ برعکس آن درست اسن

"زمانی که شاد هستید، آسمان به تپش در می آید. مشيت پروردگار شما بر این است که شما آنچه را باعث خوشی، کامیابی و حس ارزشمندی تان می شود انجام دهید."

پدر و مادر خردمند، فرزندانشان را راهنمایی می کنند و آنها را توانمند می سازند تا قادر باشند آزادانه انتخاب کنند. اگر فرزندان، هدایت آنها را نادیده بگیرند، پدر و مادر عاشق، آنها را در هر کاری که تصمیم دارند انجام دهند، حمایت می کنند.

خدا نیز در رویاها، مراقبه یا در خلال تلقين شهود و دریافت های ناگهانی، ما را راهنمایی می کند. او به ما حق انتخاب تام می دهد، چه راهنمایی اش را بپذیریم چه نه. هر راهی که برگزینیم، او بی قید و شرط از ما حمایت می کند. او ما را به یک انتخاب خاص مجبور نمی کند.

 با اینکه حق انتخاب دارید، روح شما مشتاق است راهی را برگزینید که عالی ترین رشد روحانی را در پی داشته باشد.

با وجود این، اغلب مردم مجبورند از تجربیاتی بیاموزند که براساس انتخاب های خودسرانه و خودخواهانه شان که به بیماری، شکست و نگونبختی شان می انجامد شکل می گیرد.

ما اغلب مسیر مشقت و سختی را در زندگی پیش می گیریم که این مسیر سخت، به سبب عمل کردن براساس خواسته های پست و ناچیزمان که از خودخواهی مان نشات می گیرند در زندگی مان پدیدار می شود. نتیجه ی اجتناب ناپذیر آن نیز احساس ناخوشایندی خواهد بود که سر تا پایمان را فرا می گیرد.

جان، فردی دارای افکار کهنه و تمایلاتی مستبدانه، تنومند و ترشرو بود و از اینکه همیشه به همین شیوه ی خودش رفتار کند احساس سعادتمندی می کرد. پدربزرگ او، کسب و کار خانوادگی و موروثی آنها را بنیان گذاشته بود. این کسب و کار از پدربزرگش به پدرش و سپس به او رسیده بود. او بنا را بر این گذاشته بود که پسرش رونالد نیز راه او را ادامه دهد. ولی رونالد تصمیم داشت موسیقیدان شود و استعداد چشمگیری نیز در این زمینه نشان می داد. پدرش جان، بسیار سخت گیر بود. او قابلیت هنری فرزندش را خوار می شمرد و هر چه در توان داشت انجام می داد تا رونالد را وارد کسب و کار خانوادگی شان کند. جان، همیشه اذعان می کرد که او طبق خیر و صلاح فرزندش و به مصلحت او عمل می کند چون هیچ کس تاکنون نتوانسته از راه موسیقی زندگی آبرومندی فراهم کند. او میگفت فقط سعی دارد رونالد را از بدبختی و تهیدستی و اندوه و ناامیدی نجات دهد.

رفتارهای سلطه جویانه ی جان، همه براساس ترس بود. جای تعجب نبود که پیوسته احساس رنجش می کرد و با همسر و پسرش ستیز و مشاجره داشت. این عوامل بیماری قلبی او را تشدید کرد. عاقبت رونالد تصمیم گرفت از خانواده اش جدا شود تا بتواند خودش را به وسیله ی موسیقی و هنرش اظهار کند. پدرش به دلیل اعمال اشتباه خودش، احساس تنهایی، بیماری و ناامنی می کرد.

اینها درست همان احساساتی بودند که او همیشه سعی داشت با هدایت کردن پسرش، دچارشان نشود.

پدر و مادر خردمند همیشه فرزندشان را به ابراز استعدادش تشویق می کنند و مستبدانه معتقد نیستند که فرزندشان فقط محکوم به ادامه ی یک مسیر است. انتخاب هایی که براساس ترس انجام می دهیم از اراده ی حقیرمان نشأت می گیرند.

پروردگارا.. اراده ی تو آنچنان که در آسمانهاست بر زمین نیز کرده شود یعنی، ای خدا، به من کمک کن تصمیماتم را از سوی خویشتن برترم بگیرم.

انتخاب های اندیشمندانه، و شجاعانه، به خوشبختی و تندرستی و فراوانی خواهند انجامید.

"انتخاب هایی که عشق، هماهنگی، و لذت را می افرازند از اراده ی برتر با اراده ی الهی نشأت می گیرند و همیشه توانمندمان می کنند."

*** خريد کتاب سی و پنج قانون روحانی دابانا کوپر ***

همه ی ما دوست داریم از ما قدردانی شود. وقتی شخصی از صمیم قلب بایت کاری که برایش انجام داده ایم از ما تشکر می کند، احساس رضایت و خشنودی می کنیم و اغلب به بخشش بیشتر ترغیب می شویم. در آسمان نیز همین گونه است. زمانی که قدردانی می کنیم و می گوییم بابت آنچه دریافت کرده ایم شاکر و سپاسگزاریم، آسمان به ما لبخند می زند. آنگاه نیروهای کائنات برکت بیشترین نثار و نصیب مان می کنند.

بسیاری از مردم می گویند برای کمک جستن، بر سر فرشتگانشان فریاد می کشند و نمی توانند بفهمند چرا هیچ کمکی برای شان نمی رسد. بگذارید مثالی زمینی بزنیم. فرزندتان بر سر شما فریاد میکشد که در تکالیف مدرسه اش کمکش کنید. احتمالش بسیار زیاد است که احساس خشم کنید و سر سوزنی تمایلی نداشته باشید به یاری اش بروید.

تعجبی ندارد که فرشتگان نیز فریادهای استغاثه را نمی شنوند. وقتی فرزندتان با روی گشاده و زبان خوش از شما یاری می خواهد و این حس به شما دست می دهد که او قدر کمک شما را خواهد دانست، بدون شک ذوق زده خواهید بود که هر کاری از دست تان ساخته است برایش انجام دهید. نیروهای ملکوتی نیز چنین اند.

"زمانی که آماده اید تا موهبتی را از کائنات دریافت کنید، آرام و گشاده و خوشایند، طلب کنید. آن گاه نیروهای ملکوتی مشتاق این خواهند بود که آن موهبت را به شما بدهند. وقتی آن را به دست می آورید قدرش را بدانید."

همنشینی با شخصی منفی، به راستی منزجر کننده است. اگر سعی کنید به کسی کمک کنید که ترجیح می دهد در بدبختی دست و پا بزند، شاید پس از مدتی ترکش کنید. اگر به چنین کسی علاقه مند باشید شاید فقط از دور نیم نگاهی به او بیندازید. در آسمان نیز اینگونه است.

"برای فرشتگان به راستی دشوار است که از فراسوی منفی گرایی انتخابی شما، به نزدتان بیایند. آنها فقط میتوانند برای کمک کردن، کناری بایستند."

اگر شخصی نسبت به شما یا حیوان دست آموزتان مهربان باشد شما نیز با او صمیمی خواهید شد. وقتی در حق خودتان یا هر یک از مخلوقات خدا مهربانی کنید، کائنات با شما احساس صمیمیت خواهند کرد. زمانی که کسی را مشتاق می یابید، شما نیز بارقه ای را در خود احساس خواهید کرد و انگیزه می یابید که اقدامی بکنید. در مورد انرژی کائنات نیز وضع به همین منوال است. انرژی کائنات از شور و هیجان شما حمایت می کند. اگر کسی به شما ایمان داشته باشد شما نیز به ایمان او پاسخ خواهید داد. وقتی ما به خدا ایمان داشته باشیم خدا نیز به ایمان ما پاسخ خواهد گفت. ما به سخاوت و بخشش پاسخ می دهیم. خدا نیز چنین می کند. نمی توانید با پدر و مادری خردمند چانه بزنید یا قوانین شان را جرح و تعدیل کنید. با خدا نیز نمی توانید.

"امور همانگونه که در قلب انسان احساس می شوند، در نظر خدا نیز چنین اند."

*** خريد کتاب سی و پنج قانون روحانی با تخفیف ***