اکهارت تله : خوشبخت ترین مخلوق خواهی بود اگر امروزت را چنان زندگی کنی که، گویی نه فردایی وجود دارد برای دلهره و نه گذشته ای برای حسرت.
زندگینامه و کتاب های اکهارت تله
اکهارت تله، اکهارت تولی یا اکهارت تول (Eckhart Tolle) در آلمان به دنیا آمد و سیزده سال نخست زندگی خود را در آنجا سپری کرد. پس از پایان دوره کارشناسی در دانشگاه لندن، به عنوان پژوهشگر و سرپرست پژوهش در دانشگاه کمبریج به کار مشغول شد. هنگامی که بیست و نه سال داشت، دگرگونی معنوی والایی عملا هویت پیشین او را از بین برد و مسیر زندگی اش را به شدت دگرگون کرد.
اکهارت تله چند سال آتی زندگی خود را به درک، یکپارچه و ژرف کردن آن دگرگونی پرداخت. این آغاز سفر درونی عمیق او بود.
اکهارت تله پیرو هیچ سنت یا مكتب خاصی نیست. او در آموزش هایش، همچون استادان معنوی باستان، پیام ساده و در عین حال والایی را به زبانی ساده، بی پیرایه و ابدی بیان می دارد: راهی برای خروج از رنج و ورود به آرامش وجود دارد!
اکهارت تله در حال حاضر در سراسر جهان به سفر می پردازد و آموزش ها و حضورش را در همه جا منتشر می کند. او از سال ۱۹۹۶ در ونکوور کانادا زندگی می کند.
در آثار اکهارت تله واژه ها چیزی بیش از نشانه ها نیستند، واژگان به چیزی اشاره می کنند که در قلمروی فکر یافت نمی شوند، بلکه در بعدی از درون شما وجود داردکه بی اندازه گسترده تر و عمیق تر از فکر شماست.آرامش پرشور و زنده یکی از ویژگی های آن بعد است. بنابراین هرگاه به هنگام خواندن جملات اکهارت تله احساس آرامش درونی در شما پدیدار شد بدانید اکهارت توله کار خود را به انجام رسانده و به عنوان آموزگار شما وظیفه ی خود را به جای می آورد.
اکهارت توله به شما یادآوری می کند که چه کسی هستید و راه بازگشت به سوی خانه را به شما نشان می دهد. آثار تولی به این شکل نیستند که یکبار بخوانید و سپس کنار بگذارید با آنها زندگی کنید بارها آنها را در دست بگیرید و از آن مهمتر بارها آنها را زمین بگذارید و بیندیشید.
اکهارت تله در تمامی آثار خود، برای دستیابی به آرامش، حضور در لحظه ی جاری را حائز اهمیت می شمارد. مفهومی به نام بی ذهنی، یکی از مفاهیمی است که رابطه ی مستقیمی با حضور در لحظه ی حال دارد. اکهارت تله، بی ذهنی را شکاف ذهنی و یا تماشا کردن ذهن معرفی می کند. او می گوید برای رهایی از ذهن و حضور در لحظه ی حال، باید ذهن را تماشا کرد.
در کتاب نیروی حال کتاب پرفروش اکهارت تله منظور از تماشای ذهن چیست؟
منظور از تماشای ذهن در آثار اکهارت تله چیست؟
وقتی کسی نزد پزشک می رود و می گوید: «من صدایی در سرم می شنوم»، بی تردید، آن پزشک او را به يک روانپزشک معرفی می کند. واقعیت آن است که تقریبا همه ی آدم ها همیشه صدا یا صداهایی در سر خود می شنوند: روند بی اختیار فکر که نمی دانی توان آن را داری که متوقفش کنی. مدام، در فکر، با خود حرف می زنی.
حتما در خیابان به آدم های دیوانه برخورده ای که مدام با خودشان حرف می زنند. خوب، وضعیت آنها با وضعیت تو و بسیاری از آدم های نرمال دیگر چندان تفاوتی ندارد. تنها تفاوت تو با آنها این است که آنها بلندبلند حرف می زنند و تو یواش و آهسته. این صدا، در سر تو، تفسیر می کند، نظریه می دهد، قضاوت می کند، مقایسه می کند، شکایت می کند، خوشش می آید، بدش می آید، و غیره. این صدا، لزوما به وضعیتی که تو اکنون در آن به سر می بری مربوط نمی شود: ممکن است این صدا، زنده شدن خاطرات نزدیک یا دور گذشته و یا مرور کردن و خیال ورزی درباره ی وضعیت های ممکن آینده باشد. صدایی که طنین اشتباهات رخ داده و با نتایج منفیِ پیش رو را دارد؛ این حالت را نگرانی یا دغدغه می نامند. این موسیقی متن، گاهی با تصویرها و فیلم های ذهنی نیز همراه می شود. حتی اگر این صدا به وضعیت کنونی تو نیز مربوط باشد، باز هم وضعیت کنونی تو را بر مبنای گذشته تفسیر می کند. زیرا این صدا به ذهن شرطی شده ی تو تعلق دارد؛ ذهنی که حاصل تاریخ گذشته ی تو بعلاوه ی عادات فکری موروثی توست. بنابراین، تو حال حاضر را از خلال چشم های گذشته می بینی و در نتیجه، امور را تماما تحریف شده مشاهده می کنی. این صدا دشمن اصلی توست. باید هم باشد. هستند کسانی که با يک تومور در مغزشان زندگی می کنند، توموری که مدام به آنها حمله می کند. رنجشان می دهد و انرژی حیاتی شان را می مکد، این است، سبب بدبختی و اندوه و بیماری بی شمار آدمها.
خبر خوش آن است که تو می توانی از ذهن و ذهنینت خود رها شوی. رهایی از ذهن، تنها رهایی حقیقی زندگی ست. گام نخست را همین حالا بردار. شروع کن به گوش دادن به صدایی که در سر توست. توجه ویژه ای را به الگوهای فکری یکنواخت خود معطوف کن؛ همان نوارهایی که سال هاست در ذهن تو مدام تکرار می شوند. منظور من از تماشای «آنچه که مدام فکر می کند»، همین است؛ یعنی به صدایی که در سر داری گوش بده، به مثابه ی حضوری مشاهده کننده آنجا باش. هنگام گوش دادن به آن صدا، بی طرف باش. یعنی قضاوت نکن، آنچه را که می شنوی مورد قضاوت و یا سرزنش قرار نده. قضاوت و سرزنش تو به این معناست که آن صدا دوباره از در پشتی وارد شده است. بزودی متوجه می شوی که صدایی آنجاست و من اینجا هستم و دارم به آن صدا گوش می دهم، آن صدا را مشاهده می کنم. درک این «من هستم»، این احساس حضور خود، دیگر فکر نیست، چیزی ست که از ورای ذهن تو برخاسته است. بنابراین، وقتی به فکر گوش می دهی، نه تنها نسبت به فکر خود هشدار می شوی، بلکه نسبت به خودت هم به عنوان شاهد فكر خود آگاه می شوی...
از آثار برجسته ی اکهارت تله یکی از بزرگترین اساتید معنوی حال و حاضر جهان می توان به کتاب های زیر اشاره کرد:
- کتاب نیروی حال
- کتاب تمرین نیروی حال
- کتاب زمینی نو
- کتاب سکون سخن می گوید
- یگانگی با زندگی
- کلیدهایی برای زندگی سالم و بهتر
کلیه ی کتابهای اکهارت تله را می توانید از سایت خرید کتاب با تخفیف بوکالا تهیه نمایید.