خانواده اولین جایی است که مفهوم عمیق و واقعی عشق ورزی، حمایت و اتحاد را در آن یاد می گیریم. گاهی اوقات، به دلیل تفاوت در نگرش و انباشت دلخوری های قدیمی، مشکلاتی در خانواده تجربه می کنیم و فراموش می کنیم که خانواده اولین مأمن امن بوده است. می توان اختلافات و تلخی های غیرقابل پیشبینی و ناخواسته در خانواده را با یادگیری مفاهیمی ساده و یادآوری آنها به خود و دیگران و با تمرین کردن درک متقابل، از میان برداشت و روح گرمابخش آن را دوباره زنده کرد.
کتاب هواوپونوپونو و منظومه خانواده (Ho’oponopono and Family Constellations) اثر اولریش امیل دوپر با ترجمه خانم ویدا کرمی، علاوه بر اطلاعات جذاب و عمیقی که درمورد روش پاکسازی هواوپونوپونو ارائه می دهد، شما را برای پیدا کردن دیدگاهی جدید نسبت به خانواده و زندگی خانوادگی آماده ساخته و با تمرین های ارائه شده، مدیریت موقعیت های متفاوت را برایتان تسهیل می سازد. در ادامه این مقاله، به تشریح مفهوم و کارکرد منظومه خانواده می پردازیم. روش درمانی منظومه خانواده و تلفیق آن با روش پاکسازی هواوپونوپونو، توسط درمانگران، مشاوران خانواده و روانشناسان در جهت حل اختلافات و تعارضات خانوادگی ریشه دار در اروپا و آمریکا مدتهای زیادی است در حال استفاده است.
بیشتر بخوانید: هواپونوپونو چیست: چگونه چهار ذکر جادویی زندگی را دگرگون میکنند
منظومه خانواده چیست؟
یک منظومه ی نظام مند، راهی ست برای آشکارسازی ارتباطات بازدارنده.
در لغت، منظومه به مجموعه ای منظم اشاره دارد که قرارگیری هر عنصر در جای خودش به کارکرد صحیح و بدون خطا می انجامد. به منظومه ی شمسی فکر کنید و ببینید خورشید و سیاره ها با چه نظم و انتظامی به طور هدفمند و بدون هیچ اختلالی حرکت می کنند.
منظومه ی نظام مند یک اصطلاح کلی است که برای توصیف روش گزینش افراد از یک گروهِ گردآوری شده به کار می رود. این گروه، در فضایی قرار گرفته و به عنوان نماینده، در جای اعضا یا بخشی از یک سیستم قرار می گیرند. یک منظومه خانواده راهی برای متصور ساختن سیستم غالب درون یک خانواده بوده و به عنوان یک ابزارِ درمانی در روان درمانیِ پدیدارشناختی به کار می رود. دلیل استفاده از واژه ی «پدیده» این است که یک منظومه، مستلزمِ به نمایش گذاشتن رفتار و تجربه کردن اثراتی است که علل آن بطور فیزیکی قابل اندازه گیری نبوده و به ندرت کمّی (عددی) می باشند. به علاوه، هر منظومه منحصر به فرد بوده و قابل تکرار نیست. بنابراین، منظومه ی نظام مند، روش عِلمی محسوب نمی شود چرا که علم می گوید تاثیر، قابل پیش بینی و قابل تکرار است؛ و این همان چیزی ا ست که در منظومه اتفاق نمی افتد.
در یک منظومه خانواده، قرارگیری ادراکی نمایندگان، نگرش درونی مُراجع نسبت به روابط خانوادگی و وابستگی های متقابل را آشکار می سازد. همانند بازیگران روی صحنه، نمایندگان در منظومه، اختلافات ظریف در رابطه که باعث اختلال در عملکرد سیستم بوده و مانع پیشرفت افراد شده اند را نشان می دهند. مُراجع می تواند (به لطف نمایندگان و با مشاهده آنها در منظومه خانواده) تعارض خود و ارتباطات درونی خود را از چشم انداز بیرونی دیده و از بیرونِ خود به مسئله بنگرد. این امر، شناسایی عناصر مزاحم یا غایب را آسان تر کرده و حتی می تواند راه گشا باشد. یک منظومه خانواده برای آشکار ساختن ارتباطات و راه گشایی در شرایط بحرانی زندگی از قدرت ادراک استفاده می کند.
یک منظومه خانواده چگونه برگزار می شود؟
در شروع مراسم، درمانگر، افرادی با مشکلی خاص را در یک گروه حداکثر بیست نفره دور هم جمع می کند. افراد در این گروه به طور دایره وار می نشینند. در مرحله ی اول، درمانگر از فردی که مسئله را مطرح کرده است (مُراجع) می خواهد مشکل خود را تعریف کرده و آن را در بستر خانوادگی خود و حتی در طول دو یا سه نسل عقب تر واکاوی کند. درمانگر از مُراجع می خواهد تا در مورد هر گونه بداقبالی پیش آمده در خانواده، روابط او با پدر و مادر (درصورتیکه والدین در قید حیات باشند) و روابط او با اعضای طرد شده ی خانواده (در صورت ارتکاب جرم، خشونت یا هر رفتار ناخوشایندی) صحبت کند. سپس، درمانگر افرادی را از گروه انتخاب می کند و از آنها می خواهد هر کدام نقش یکی از اعضای خانواده ی مُراجع را به عهده بگیرند. تمرین با تمرکز چند نماینده بر اعضایی که به طور مستقیم در مشکل دخیل هستند آغاز می شود. در مرحله ی دوم که نمایندگان در نقش های خود فرو می روند، ادراک نماینده (پدیده ای که مختص منظومه بوده و نتیجه ی قطعی دارد) رخ می دهد: حالا نمایندگان همانند افرادی که نقش آنها را به عهده دارند حس و عمل می کنند و حتی گاهی الگوهای رفتاریِ یکسان نشان می دهند. هنوز هیچ توضیحی برای چرایی و چگونگی این رخداد وجود ندارد اما این رخداد باعث آشکار شدن اختلافات در روابط و ارتباطات داخلی در موقعیت ها می گردد. در مرحله ی سوم، درمانگر به تدریج نقش های شرکت کنندگان را تغییر می دهد تا نظم را به سیستم بیاورد. در طول این مرحله، شرکت کنندگان با هدایت درمانگر موقعیت های خود را تغییر می دهند و ساختاری برای حل و فصل مسئله تشکیل می دهند. در این حل مسئله ی شفابخش، نمایندگان در مکانی می ایستند که عشق اولیه جریان یابد. موانع برطرف می شوند و منظومه ی نمایندگان که این راه حل شفابخش را پیدا کرده اند، حس آرامش، قوت، تسکین و امیدواری کامل را به شرکت کنندگان منتقل می کنند. با ایجاد این ساختار، مُراجع (که در کنار درمانگر ایستاده و ناظر بر وقایع است) جای ایفاکننده ی نقش خود یا همان نماینده را می گیرد. حالا مُراجع، همان وضعیت مصالحه آمیزی که هدف تمرین بوده است را تجربه می کند. در نهایت، تمرین با مراسم کوچک (مانند تعظیم کردن و دست دادن) و جملات شفابخش (سپاسگزارم و دوستت دارم) به پایان می رسد.
هدف منظومه خانواده چیست؟
نشان دادن، درک کردن، دریافتن و حس کردن، پیشبرد بهتر قضایا، حصول بینش های انگیزشی، رفع نشانه ها و علت ها.
افراد در موقعیت های مختلف زندگی اغلب احساس می کنند گرفتار شده اند و انرژی آنها تحلیل می رود. آنها بطور ناخودآگاه معنایی در زندگی جستجو می کنند، یک هدف فردی و مجالی برای به انجام رساندن آن. با این حال، آنها به قدری درگیر روزمرگی های خود هستند که نمی توانند هیچ راهی را ببینند. از کجا باید شروع کرد؟ هدف یک منظومه، اول از همه شناسایی نیروهای مخربی است که سیستم را مختل می کنند و دلایل احتمالی مشکلات هستند. مشاهده کردن جایگاهتان در زندگی از بیرون می تواند تمرینی به شدت مهیج و شاید حتی دردناک باشد. اما ممکن است تلنگری باشد برای اینکه کنترل زندگیتان را به دست بگیرید. همانند پاک کردن یک لوله ی مسدود شده، یک منظومه هم می تواند انرژی انباشته شده را آزاد کند. این رفع انسداد انرژی می تواند بینش های بسیار ارزشمندی حاصل کند و به شما جرأت حل مشکلتاتتان را بدهد. با این وجود، یک منظومه مانند یک قرص نیست که بتوانید به راحتی قورتش دهید و سپس بنشینید و کارهای گذشته تان را انجام دهید؛ شما باید فعالانه در صدد تغییر برآیید.
صِرفا حل مشکلاتی که به سرعت ظاهر می شوند مهم نیستند بلکه پرداختن به ریشه ی مسائل (الگوها، ضربه های روحی دوران کودکی و برنامه ریزی اجدادی) نیز حائز اهمیت است. علائم یک مشکل جسمی را در نظر بگیرید: برای مثال، یک التهاب دردناک قابل درمان و تسکین است اما برای شفای آن، باید دلایل التهاب را شناسایی کرد و تغییری در روند موجود (از جمله یک رژیم غذایی متفاوت) اعمال کرد. این امر در مورد زندگی عاطفی ما نیز صدق می کند: ممکن است یک دعوای سنگین و جدی حل شود اما اگر به ترومایی که در دوران کودکی تجربه شده پرداخته نشده و برطرف نگردد، وقتی که زخم قدیمی دوباره باز شود و دکمه ی قرمز فشرده گردد، تروما دوباره خودنمایی کرده و بازگشت مشکل آفرین خواهد داشت. به همین دلیل است که در منظومه خانواده و روش پاکسازی هواوپونوپونو، هم علائم و هم ریشه ی مشکلات بررسی می شوند.
سخن پایانی
بهبود روابط خانوادگی نیازمند شناسایی ریشه مشکلات و رفع آنهاست. منظومه خانواده، به همراه هواوپونوپونو، میتواند راهی برای بازیابی عشق و اتحاد در خانواده باشد. با شناخت عمیقتر از روابط درونی و استفاده از این روشها، میتوان راه حلهای جدیدی برای مشکلات قدیمی پیدا کرد.