توضیحات
قسمتی از کتاب شاه کلید ثروت
من بخش هنگفت تر دارایی و ثروتم را که در برگیرنده ی فلسفه ی موفقیت فردی است و همه ی ثروتم را از طریق آن به دست آورده ام، به عنوان میراث به مردم آمریکا تقدیم میکنم.
این شروع آخرین وصیت نامه ی ثروتمندترین مردی بود که ثروتمندترین کشور روی زمین عرضه کرد. و حالا شروع مقدمه ی حکایتی را رقم می زند که می تواند بزرگ ترین نقطه ی عطف برای کسانی باشد که آن را می خوانند.
کتاب شاه کلید ثروت در اواخر پاییز سال ۱۹۰۸ شکل گرفت، زمانی که اندرو کارنگی مرد مورد اعتمادش را فرا خواند، مردی که او به صداقت و قضاوتش احترام می گذاشت. آقای کارنگی می خواست بخش هنگفت تر دارایی و علم و دانش خود را به اطلاع مردم آمریکا برساند.
کتاب شاه کلید ثروت از آن رو نوشته شده است که بدانید حق دارید در این ثروت بزرگ سهیم شوید. هدف این است که به شما آگاهی لازم داده شود تا بدانید در چه شرایطی می توانید این کار را بکنید.
مبادا مانند خیلی ها بگویید شرایطی که تحت آن می خواهید در این مهم سهیم شوید به قدری سخت و بی انعطاف است که نمی گذارد شما کاری صورت دهید. اجازه بدهید خیالتان را راحت کنم هر کسی که به میزان متوسط هوش داشته باشد می تواند به این مهم دست یابد. جایی برای امیدواری کاذب وجود ندارد.
برای اینکه بدانید آیا این قولی را که به آن احتیاج دارید یا طالبش هستید به شما می دهد یا نه، توضیح می دهیم که این قول بر چه اصول و اساسی استوار است:
توصیف شفاف و روشن فرمولی که بر اساس آن بتوانید از کتاب شاه کلید ثروت بیشترین فایده را ببرید، کلیدی که باید درهای حل همه ی مسائل شما را بگشاید، به شما کمک کند که شکست ها و ناکامی های گذشته ی خود را فراموش کنید و بتوانید به دوازده ثروت هنگفت، از جمله امنیت اقتصادی برسید.
فهرستی که اندرو کارنگی برای رسیدن به ثروتی کلان برای آنان که صلاحیت دریافتش را دارند، ارائه داد.
توصیفی درباره ی ابزار و وسایلی که به کمک آن می توانید از تحصیلات، تجارب و مهارت های فنی کسانی که به همکاری شان برای رسیدن به هدف های مهم زندگی خود احتیاج دارید، استفاده کنید.
امتیاز استفاده از فلسفه ی موفقیت نشئت گرفته از تجربه ی زندگی پانصد مرد موفق، از جمله هنری فورد، توماس ادیسون، ویلیام ریگلی، سایروس کورتیس، اوگدن آرمور، البرت هيوبارد، چارلز شواب، اف. دبليو وول ورث، فرانک وندرلیپ، ادوارد بوک، دكتر الكساندر گراهام بل، کلارنس دارو و لوتر برینک.
برنامه ای قطعی که به کمک آن هر کسی که برای دستمزد یا حقوق کار می کند می تواند به درآمد بالاتری دست یابد با رضایت کامل و همکاری صادقانه ی کارفرما.
برنامه ای قطعی که به کمک آن هر کسی که برای دیگران کار می کند می تواند حرفه و تجارتی را برای خود شروع کند و به موفقیت برسد.
برنامه ای قطعی که به کمک آن هر تاجری می تواند مشتریان خود را دائمی کند و بعد با همکاری آنان مشتریان جدیدی پیدا کند و آنها را هم به جمع مشتریان دائمی خود بیفزاید.
برنامه ای قطعی که به کمک آن همه ی فروشندگان بیمه ی عمر می توانند مشتریان خود را به کسانی تبدیل کنند که برای شان تولید مشتریان جدید کنند.
برنامه ای قطعی که به کمک آن هر کارفرمایی می تواند کارکنان خود را به دوستان شخصی خود تبدیل کند تا با همیاری آنها تجارتش سودمندتر شود و به او و به کارکنانش سود بیشتری برساند.
اولین توصیه ی ما این است که کتاب شاه کلید ثروت را دو بار بخوانید، سطر به سطر، و بعد در حین خواندن آن فکر کنید.
هیچ رویدادی بدون وجود یک علت قطعی صورت خارجی پیدا نمی کند.
هرگز اتفاقی نبود که ایالات متحده به ثروتمندترین کشور جهان تبدیل شد. اینجا سرزمین فراوانی است، آن هم به دلیل عللی که به خوبی تعریف شده اند.
میل به زیاد داشتن ممکن است خودخواهانه باشد اما همه می دانیم که این میلی طبیعی است. وقتی اندرو کارنگی تصمیم گرفت ثروت هنگفت خود را صرف کارهای خیریه کند از این مهم اطلاع داشت. او ثروت کلان خود را به طور مشروط به دیگران داد و شرایطی وضع کرد که هر کسی می خواست از آن استفاده کند می بایست خود را با این شرایط سازگار می کرد.
آقای کارنگی روشی جدید و شرافتمندانه برای توزیع ثروتش برگزید. او خوب از این نقطه ضعف انسان ها مطلع بود که می خواهند بدون زحمت به جایی برسند. می دانست که آدمیزاد از گذشته های دور تاکنون دنبال زمینی می گشته است که در آن شیر و عسل جاری باشد.
او در ضمن می دانست ثروت، به هر نوع و شکلی که وجود داشته باشد، بدون رعایت نکاتی می تواند به دریافت کننده ی آن بیش از حدی که سود می رساند، ضرر بزند. از این رو، او برای دریافت کنندگان ثروتش شرط و شروطی قائل شد تا آنها را از خطر دریافت چیزی بدون اینکه زحمتی کشیده باشند، نجات دهد.
نقطه ی مقابل این موقعیت، مهاجرت مردم از بریتانیا به دنیای جدید بود. آنها نه تنها به امید یافتن سرزمین های حاصلخیز مهاجرت کردند، بلکه دنبال سرزمینی بودند که به آنها فرصت بدهد از قوه ی ابتکار خود استفاده کنند، در نوع مذهب و عبادت آزادی عمل داشته باشند و بتوانند حرفشان را بزنند. و این گونه بود که توانستند در تاریخ مدرن قدم های برجسته بردارند.
آنها سرزمین وفور و فراوانی ایجاد کردند. فراوانی حاصل تلاش های آنها بود زیرا تلاش هایشان مبتنی بر فلسفه ای درست و سالم بود. هدفی سازنده را دنبال می کردند که اندرو کارنگی قرن ها بعد متوجه آن شد و نه تنها از آنها به سود خود استفاده کرد، بلکه برای مردم امروز قوانین ساده ای به ارمغان آورد یک شاه کلید که آنها هم به وسیله ی آن به ثروت برسند.
در نتیجه ی زحمات آنان و به دلیل سال ها تلاش و ممارست، تمدنی خلق شد که قبل از آن هرگز در تاریخ دیده نشده بود، فرهنگی فراتر از بزرگ ترین فرهنگ های تمام طول تاریخ. سطحی از زندگی که انسان قبلا نظیرش را ندیده بود. همه ی این امتیازات حاصل بنیادی مستحکم بود. ایجاد یک دموکراسی جدید، چیزی جدید در زیر آفتاب.
چنین تمدنی هرگز در طول تاریخ بشر دیده نشده بود. در تاریخ بشر بارها پیش آمده که اعتلای تمدن پیام آور دورانی درخشان باشد، اما این تمدن ها تنها به درصد به نسبت کمی از مردم محدود می شده است.
تفاوت میان هر یک از این دوران مربوط به گذشته های دور و زمان حال که ما در دنیای جدید از آن بهره داریم، در این حقیقت نهفته است که توده های مردم در گذشته تحت حکومت حکام جبار زندگی می کردند حال آنکه امروز ما از چنان سطحی از زندگی برخورداریم که حتی سلاطین آن دوران از آن بی اطلاع بودند.
بنابراین ما مبين تفاوت میان دوره های فرهنگی گذشته و فرهنگ امروزی هستیم. ببینید مردم امروز چگونه زندگی می کنند. تحصیل رایگان، سرگرمی های مجانی، رادیو، اتومبیل، هواپیما، شبکه ی بزرگراه ها، وسایل ارتباطی پیشرفته، آزادی در شيوه ی عبادت. اینها و هزاران امتیاز دیگر که روستاییان سال های قبل از آن محروم بودند، امروزه در اختیار همه ی مردم قرار دارد.
این تفاوت که ناشی از تفاوت اصولی در انگیزه ها و اهداف دیگر است به دلیل نوع زندگی مردم ایجاد شده که در دنیای کهن و در اروپا هرگز سابقه نداشته است.
در آمریکا زنان و مردان آزاد بوده اند که به مبنای وجدان خود عمل کنند. آنها آزادی عمل داشته اند که عبادت کنند، آزادی سخن گفتن داشته اند، آزادی مطبوعاتی داشته اند، می توانسته اند آزادانه انتخاب های سیاسی کنند، از حمایت دولتی برخوردار بوده اند که به آنان اطمینان می داده است از بازده سعی و تلاش آنها حراست می کند.
این موفقیت ها ناشی از این حقیقت بوده که زندگی، آزادی و جستجوی خوشبختی پایه و اساس پیشرفت این جمهوری جوان بوده است.
وقتی کارگران توانستند از ابتکارات شخصی خود استفاده کنند و ابتدا به صورت انفرادی و بعد گروهی در کارها مشارکت کردند، کم کم به هنر فروشندگی پی بردند، رقابت را آموختند، دانستند که قوه ی ابتکار فردی چه اهمیتی دارد. آنها آموختند تولیداتشان باید از صداقت بهره داشته باشد تا موید آنچه برایش تبلیغ می کنند، باشد.
همه ی این عوامل سبب شدند که حجم تولید افزایش یابد و از میزان هزینه ها کاسته شود. کم کم کسانی که مایل بودند کالاهای آمریکایی مصرف کنند بیش از کسانی شدند که در تولید آنها دست داشتند.
در توصیف کتاب شاه کلید ثروت درباره ی راه رسیدن به ثروت، خواننده باید بخشی از داستان را با اندیشه های خود تکمیل کند و حرف های ما را با تجربیات خود مقایسه کند. لازمه ی این کار این است که خواننده تصویر واضحی از سابقه و تاریخچه ی منبع ثروت در آمریکا داشته باشد.
ما با نظام اجتماعی جدیدی روبه رو هستیم. می توانیم از ماهیت آن سر در بیاوریم و پیش بینی کنیم که این نظام ما را به کجا می برد.
درباره ی یک موضوع مطمئن هستیم؛ ما آنچه را دیکتاتورهای اروپایی به عنوان یک نظم جدید به مردم خود تحمیل می کنند، نمی خواهیم. ما از آزادی برخوردار بوده ایم که بتوانیم از قوه ی ابتکار شخصی خود استفاده کنیم و حالا حاضر و مایل نیستیم که این امتیازات را از دست بدهیم.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.