توضیحات
معرفی کتاب قانون شفا اثر کاترین پاندر
شما نیروی شفادهنده دارید؟
یکی از بزرگ ترین رازهایی که می توان از آن آگاه شد این است که شما نیروی شفادهنده دارید؟
شاید فکر کرده باشید «موهبت شفا» مثل یک نیروی خاص است که فقط متعلق به افراد خاص می باشد؛ فکر کنید معنوی ترین و برجسته ترین کار در پزشکی، روان پزشکی، ماساژ طبی و… است، شاید بر این باور باشید که شفا یک چیز مرموز حتی سری است. طی قرن های گذشته واژه شفا با خرافات و کارهای عجیب و غریب همراه بود.
اخیرا درباره شفای روحی چیزهای زیادی می شنویم. شفایی که حاصل اعمال کارهای دینی مثل دعا کردن، گذاشتن دست روی محل درد، دخیل بستن به یک مکان مذهبی، و دیگر امور این چنینی. درباره ی درمان های معجزه آسا و تمام مزایای علمی خوب دیگر بر درمان بیماری ها و دردها تأثیر گذار است، چیزهای زیادی می شنویم.
بیایید در تمام مراحل شفا از خداوند رحمت، عافیت و شفای عاجل بطلبیم، چرا که شفا یافتن همان اعتقاد و ایمان به شفاست. به طور کل شفا یافتن امری الهی و معنوی است. تازگی ها یک خانم بیمار به دکترش گفت به اعتقاد او شفای روحی و معنوی پیدا کرده است، دکتر نیز لبخندزنان گفت «شفای دیگری هم مگر داریم؟»
راز کهن قانون شفا
با وجود روشن فکری های عصر حاضر باز هم اکثر مردم فکر می کنند سلامتی شان به یک منبع بیرونی وابسته است. مثل داروها، پزشکان و…. با اینکه پزشکان و متخصصان بر این نکته اشاره دارند که هدف از همه درمان ها فعال سازی سلامتی از درون آنهاست، اما مردم همچنان باورهای غلطی دارند.
اکثر مردم هنوز از راز کهن قانون شفا مطلع نیستند به اینکه به دست آوردن سلامتی اساس کاری درونی است حالا چه سلامت ذهنی باشد چه جسمی. فرقی نمی کند به هنگام بیماری درمان چقدر موفقیت آمیز باشد، چون فرد علت بیماری اش را نمی داند بارها و بارها مريض و ناخوش احوال می شود، او نمی داند علت بیماری اش افکار و احساسات مریض درباره خودش، دیگران، خالقش و جهانی است که در آن زندگی می کند.
این افکار مریض عرصه را بر او تنگ کرده و در زندگی بر او فشار می آورد و نهایتا منجر به ضعیف شدن و مریضی و از دست دادن راحتی می گردد.
فهمیدن این نکته بسیار جالب است که بدانیم واژه بیماری (یا به عبارتی بیم – آری) یعنی «پلیدی، اشتباه، مخالفت، نادرستی». در واقع همان افکار و احساسات نادرست، غلط، زشت و پلید و ناموافق می باشد که درست در درون شما و در بدن شما قرار گرفته و بدین شکل سلامتی شما را به بازی گرفته است. بقراط حکیم و طبیب یونانی که پدر علم پزشکی شناخته شده است، ۹۰۰ سال پیش از میلاد مسیح این گونه می نویسد: «بشر باید بداند خوشی ها، خنده ها و لذت ها و نیز غم و اندوه، درد، غصه و ترس همگی از مغز و فقط از مغز می آید». یکی از تعالیم محرمانه مصریان باستان این بود که تن دردآلود ناشی از فکر دردآلود است. به نظر می رسد امروزه هنوز هم برای بیشتر مردم همچنان سرپوشیده باقی مانده است.
به عنوان اولین قدم به سوی شفا بیایید عنوان کتاب را بررسی کنیم یعنی: قانون شفا
«قانون» اصلی است که مؤثر و کارآمد واقع می گردد. قانون ضوابط نحوه عمل کردن است. این کلمه معمولا به نظم و ترتیب اشاره دارد. افرادی که دچار بیماری شده اند فقط و فقط به همین احتیاج دارند یعنی نظم و ترتیب در افکار، عواطف، بدن و زندگی شان.
همه ما با دانشمند برجسته و معروف اسحاق نیوتن که قانون طبیعت را کشف کرد اتفاق نظر داریم: یک مجموعه قوانین طبیعی بر جهان فیزیکی حکمفرماست. اما بیایید پا را فراتر بگذاریم: یک مجموعه قوانین روحی، معنوی و ذهنی بالاتری مافوق قوانین فیزیکی زندگی وجود دارد. وقتی ذهن بشر این قوانین روحی، معنوی و ذهنی را به کار می طلبد غالب نتایج معجزه آسایی روی می دهد بعد «غیر ممکن» ممکن و «لاعلاج» قابل علاج می شود و به این ترتیب معجزۂ قانون شفا رخ می دهد. افلاطون می گوید: «سلامت، یعنی یک حالت کلی، یعنی سالم بودن تمام احوالات روحی، معنوی، جسمی، امورات زندگی، سالم بودن امور مالی، سالم بودن روابط تان با دیگران و . . . وقتی که تمامیت زندگی تان سالم باشد، شفای جسمانی تان هم رخ می دهد. بنابراین کسی که این قانون را به کار گیرد در حقیقت مشغول طب پیشگیری است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.