جستجو کردن
تخفیف!

پینگ قورباغه ای در جستجوی برکه ای تازه

«کتاب پینگ یا قورباغه ای در جستجوی برکه ای تازه» نوشته «استورات ایوری گلد» حکایتی است درباره ی انطباق با تغییر و غلبه بر موانع این کتاب به اهتمام «مهران اره چی و محمدعلی عزیزی» ترجمه و توسط انتشارات رویای سبز چاپ و منتشر شده است.

شما را به مطالعه قسمتی از کتاب پینگ قورباغه ای در جستجوی برکه ای تازه دعوت می کنیم.

قیمت اصلی 5,000 تومان بود.قیمت فعلی 4,750 تومان است.

توضیحات

قسمتی از کتاب پینگ قورباغه ای در جستجوی برکه ای تازه

در بخشی از کتاب پینگ می خوانیم:

آنچه اهمیت دارد باور شما به واقعی و حقیقی بودن داستان زیر است:

من شخصا از همان اول دچار شک و تردید بودم و همه دچار شک و تردید می شوند زمانی که می فهمند تجارت توصیف شده در این صفحات در واقع سفر متحولانه ی یکی از پایدارترین و پراستقامت ترین موجودات برکه است. یک قورباغه.

شما خواننده ی کتاب پینگ که هم اکنون شگفت زده شده اید لطفا كتاب را به کنار نگذارید این کتاب به شما مطالب مهمی را می آموزد. با وجود بسیاری از حوادث ناگوار و تلخ در کره ی زمین، رخدادهای مثبتی هم اتفاق می افتند و یکی از این رخدادهای مثبت وجود داستان هایی است که هنوز روح انسان را پر از شوق و شعف می کنند و این یکی از همان داستانهاست.

سالها پیش از به دنیا آمدن ما، سالها پیش از وجود وای فای، ویدئو، اینترنت، DVD و سال ها پیش از تلویزیون، سینما، رادیو و حتی کتاب، داستان هایی سرگرم کننده، انگیزشی و الهام بخش روایت می شد. برخی از داستانها طی قرنها با هدف ایجاد آرامش و شاید قبل از خواب برای شنونده ها نقل میشد. با این همه، داستان ما روایت یک سفر است و هدف بیداری درونی و نشان دادن این واقعیت که هدف واقعی از سفر زندگی به مراتب پرمعناتر از سفر برای بقاست. بیان این داستان به معنای دعوت از شما برای بهره گیری از فرصت های زندگی از طریق اقدامات قهرمانانه همچون شخصیت اصلی داستان یعنی «پینگ قورباغه» و آشکار ساختن بینش و نگرش های اوست.

من برای بازبینی این داستان با چندین نفر از جمله ساکنان آسیا، کشورهای غربی، معلمان برمه ای، راهبان تبتی، استادان ذن و فیلسوفان چینی مصاحبه کردم و پیش از چاپ کتاب پینگ، دفتر یادداشتم را پر کردم. برای انجام برخی مصاحبه ها به کشورهای ژاپن و چین سفر کردم و سایر مصاحبه ها را با افراد فرزانه و خردمند را در همین جا یعنی ایالات متحده انجام دادم. اما افسوس که فقط تعداد محدودی داستان شگفت انگیز «پینگ» را میدانستند و تعداد اندکی توانایی بازگویی این داستان را از آغاز تا انتها داشتند. در هر حال، این قصه در سالهای خیلی دور اتفاق افتاد.

اما این داستان مرا مجذوب خود کرده بود و من هنوز امیدوار بودم. بنابراین، ماهها را به پژوهش و تحقیق پرداختم تا زمانی که در نهایت به لطف پروردگار توانستم مثبت و منفی را از واقعیت ها به دست آورم و بدین نحو می توانم سند و شرح معتبری از این داستان را در اختیار شما قرار دهم و قضاوت درباره ی اهمیت و ارزش تلاشهای من به عهده ی شماست. به هر حال، اگر تاریخ به ما چیزی آموخته است، به دلیل وجود برخی از داستانهاست و برخی از داستان برای باور و اعتماد مردم نقل می شوند و داستان پینگ قورباغه، خب، این داستان برای همیشه است.

معنادارترین سفر، سفر به درون خود است

روزی روزگاری …
آن روز برکه عمیق نبود. در واقع مدتها کم عمق بود. اما بیشتر ساکنان برکه به این موضوع اهمیتی نمی دادند، اوضاع به همین شکل بود.

برای مثال، لاک پشت ها تا زمانی که آب کافی برای شنا داشتند، کاملا راضی و خشنود بودند. آنها حتی دوست داشتند تا با قرار گرفتن در سطح آب، حمام آفتاب بگیرند. برای ماهیخوارهای بزرگ هم اوضاع عالی بود. کم عمق بودن آب باعث می شد تا به آسانی صید کنند. ماهی ها هم از اوضاع شکایتی نداشتند. با نزدیک تر بودن به سطح آب می توانستند، خیلی راحت اندک خوراک شناور در آب را به دست بیاورند.

در واقع، ساکنان برکه از گردش در آب راضی بودند و هرگز از اوضاع شکایت نمی کردند. بیشتر آنها روزهای عادی خود را صرف زندگی عادی بدون هیچ گونه ترشرویی و بدخلقی می کردند. بیشتر آنها، اما نه همه.

پینگ یک قورباغه بود اما پیش از هر چیز غرور را به ارث برده بود هرچند از نیاکان خود خاطره ای در ذهن نداشت. مثلا نمی دانست که در چین باستان مردم باور داشتند که قورباغه ها از ماه می آیند و از تخمهایی بیرون می آیند که با بارش باران نقره ای از آسمان به زمین می افتند. آه، او می توانست به دوران اول زندگی خود بازگردد، نخستین روزهای زندگی در برکه را به یاد آورد، پیش از در آوردن دست و پا را به یاد آورد که گردش شادمانه در عمق آب چگونه بود.

با گذشت زمان، هیچ چیز بیشتر از جهیدن او را خوشحال نمی کرد. پینگ، عالی ترین موجود جهنده و با توانایی پرش تا مسافتی دور بود. پینگ با یک جهش بلند رکورد بی همتایی را کسب کرده بود. پینگ به حدی در این زمینه بااستعداد بود که همه ی ساکنان برکه دست از کارشان می کشیدند تا پرش او را تماشا کنند. آنها افتخار می کردند که شاهد چنین عظمت و شکوهی باشند.

پینگ اصلا به این موضوع فکر نمی کرد. او فقط می دانست که پرش بلند، یک تفریح است و اینکه در حال حاضر متأسفانه هیچ کس نمی توانست در برکه به خوبی بپرد، به خصوص که تقریبأ دیگر آبی وجود نداشت.

و این ما را بدان نکته می رساند که برای برخورداری از زندگی باشکوه و فراتر از حد امکانات خود باید از دو مزیت برخوردار باشید:

نخست، برخورداری از اشتیاق قوی برای زندگی بهینه و دوم اراده و تمایل به بهره گیری از فرصت های روزمره …

پینگ از هر دوی اینها برخوردار بود.

او فقط از آب محروم بود. و پینگ به آب نیاز داشت تا در آن بپرد.

اینجا باید اضافه کنم که برکه همواره از آب چشمه تغذیه می شد و با این همه من ضمن تحقيق خود، هیچ سرنخی را پیدا نکردم که نشان دهد چه عاملی مسیر چشمه را تغییر داده بود. من دریافتم که ماندن در همان مکان قدیمی برای دیگران مشکلی ایجاد نمی کرد اما برای پینگ اصلا خوب نبود.

پینگ آه می کشید و غصه می خورد. او مشتاقانه در آرزوی عمیق شدن و وسعت برکه مثل گذشته بود. در ایام گذشته، پینگ از مشاهده رنگ های بهشتی و استنشاق رایحه ی سرمست کننده شکوفه های گل سوسن آبی و زنبق سطح آب لذت برده بود. چه کسی می توانست با ریتم آرام خم شدن ساقه های نی با وزیدن باد ملایم مخالفت کند. این منظره ی آب چنان شادی درونی را برایش به ارمغان آورده بود اما حالا دیگر هیچ چیزی وجود نداشت و چیزی که به جا مانده بود آنها برای روح پینگ ثمری نداشت و او را راضی نمی کرد.

تائیست کهن چوانگ تزو نوشت: «اجازه بدهید همه ی عناصر در مسیر طبیعی خود قرار بگیرند تا اینکه طبعیت راضی باشد.»

بدیھی است که دوزیستان نمی توانند این مطلب را بخوانند اما اگر قورباغه باشید، آنچه که انجام می دهید و هر آنچه در روز مشاهده می کنید به شما نشان می دهد که همه ی موجودات زنده در چرخه ی منظم طبیعت جایگاه خود را دارند و هریک از آنها مسیر سرنوشت خود را طی می کند. بی شک، پینگ شور زندگی را در قلب خود حس می کرد و می دانست که بیش از هر چیز خواهان زندگی مطابق با سرشت و طبیعت واقعی اش است.

باور پینگ به استعدادهای ذاتی و قابلیت های منحصر به فردش آن چنان قوی بود که روزها را به نشستن در لبه ی برکه و رؤیاپردازی می گذراند؛ رؤیای بزرگ تبدیل شدن به بهترین ماهیت وجودی خود.

اما افسوس که با وسعت یافتن رؤیاهای پینگ، برکه کوچکتر می شد تا زمانی که در آن روز شگفت انگیز برکه، دیگر برکه نبود و محیط آرام و حاشیه ی امنی که پینگ مدتها از آن لذت برده بود ناگهان محو شد. هیچ چیز باقی نماند.

البته بیان این موضوع اغراق آمیز است. در بستر برکه، شاخه های باریک، سنگریزه و استخوان های موجودات نگون بخت و بقایای اشیاء مختلف قرار داشت و همه جا پر از گل و لای بود و فقط اینها باقی مانده بود. پینگ روزها را روی گل و لای می نشست و شبها روی همان گل و لای می خوابید. اما او بی خواب بود. زمانی که ترس در وجودتان رخنه کرده باشد، مشکل بتوانید به آرامش برسید و پینگ ترسیده بود خیلی هم ترسیده بود.

تغییر یا به عبارتی تغییر واقعی نامعین و بی ثبات است. زمانی که تغییر اتفاق می افتد، می تواند نوعی ترس را ایجاد کند که حتی با اعتماد به نفس ترین قورباغه ها را تحت سیطره ی خود می گیرد. ترس می تواند احساس سردرگمی، تردید، خشم، اضطراب و ناامیدی را القا کند. ترس از تغییر می تواند وجود شما را به تسخیر خود در آورد؛ و آن چنان قدرتی دارد که فلج تان می کند.

اما فقط زمانی که شما به آن اجازه ی ورود بدهید.

ترس از تغییر، ترس از ریسک کردن، مورد تمسخر قرار گرفتن و یا عدم تأیید اهداف و رؤیاهایتان توسط اطرافیان، اینها دشمنان عزم راسخ، اهداف و تغییر پذیری هستند. اما حتی دشمنان هم دشمن هایی دارند و دشمن ترس، شهامت است. شهامت به معنای نترسیدن نیست بلکه اقدام با وجودی که ترس دارید. درک این واقعیت ساده برای برخی زمانبر است. برای بسیاری از مردم این امر هرگز محقق نمی شود در مورد پینگ، این موضوع حدود یک هفته ی بعد اتفاق افتاد. به مرور زمان، پینگ دچار احساساتی شد که هرگز در گذشته تجربه نکرده بود. او گیج، سردرگم و نامطمئن بود.

او با یادآوری خاطرات خوش گذشته و برکه ی عمیق، در افکار خود غوطه ور می شد. خاطرات به ذهنش هجوم آورده بود. برکه تنها مأوای شناخته شده برای او بود و تنها مکانی بود که از کودکی می شناخت.

اما چه کسی می تواند حدس بزند که دنیای شما دقیقا در چه لحظه ای رو به تحول است زمانی که ناگهان، بنا به مشیت الهی عزم به رفتن می نمایید یا تصمیم بر ماندن. هوشیاری در زمان انتخاب، بیداری برای تغییر و تحول است.

زمانی که پینگ در میان انبوه گل و لای نشسته بود و به گزینه های پیش روی خود می اندیشید، مهمترین اندیشه ی الهام بخش زندگی به ذهنش خطور کرد. زندگی او متعلق به خودش بود و باید آگاهانه و هدفمند آن را اداره می کرد.

پینگ به انتخاب خود گذشته را کنار گذاشت، به آینده پرداخت و ایده های نو و عالی را برای زندگی اش متصور شد. روز هفتم و دقيقا پنج دقیقه به غروب خورشید مانده بود که پینگ آخرین بار به منزلگه محبوب خود نظری افکند و تمام خاطرات باشکوه و ماجراجویی های گذشته را دور ریخت و بزرگترین جهش برای بزرگترین سفر مخاطره انگیز زندگی اش را انجام داد…

توضیحات تکمیلی

وزن100 کیلوگرم

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

.فقط مشتریانی که این محصول را خریداری کرده اند و وارد سیستم شده اند میتوانند برای این محصول دیدگاه(نظر) ارسال کنند.