توضیحات
در زندگـــی هـــر فـــردی، دو روز بـــزرگ وجـــود دارد: روزی که متولد می شـــود و روزی که می فهمد چرا متولد شده است. (ویلیام بارسلی)
قسمتی از کتاب رسالت روح
سپاسگزارم که کتاب رسالت روح را برای مطالعه انتخاب کردید. در حین ورق زدن و خواندن این کتاب، شاید از خود بپرسید که آیا می توانید جواب سؤالات خود را در همین صفحات بیابید؟ آیا این کتاب می تواند شما را در مسیر صحیحی قرار دهد تا حقیقت وجودی خود و آرامش موجود در آن حقیقت را پیدا کنید؟ از آنجاییکه من فقط با حقایق سر و کار دارم (چیزی که اغلب شما را می ترساند)، شاید با خود فکر کنید که آیا خواندن این کتاب را ادامه خواهید داد یا خیر. می خواهم بگویم اگر یافتن پاسخ سؤالات خود را در صفحات این کتاب بعید می دانید، باز هم خواندن کتاب را ادامه دهید.
شاید شما هم مانند بسیاری از افرادی که روی این کره ی خاکی زندگی می کنند، از خود بپرسید که هدف از این زندگی چیست؟ من برای چه هدفی به این دنیا آمده ام؟ آیا من واقعاً همان کسی هستم که فکر می کنم؟ آیا من واقعاً همان کسی هستم که دیگران فکر می کنند؟ اگر به تناسخ اعتقاد دارید (در این کتاب، به شرح نظریه ی تناسخ خواهم پرداخت)، شاید فکر کنید که دلیل حضور شما در این دنیا، مجازات شدن برای فرا نگرفتن درس های زندگی های گذشته است. شاید فکر کنید که در زندگی های گذشته، انسان شرور و پلیدی بودید و حالا زمان تسویه حساب است. مطمئنم که یکی از سؤالات شما این است که آیا هدف زندگی من، بیدار شدن در ساعت پنج صبح برای رسیدن به متروی شلوغ یا گیر کردن در ترافیک صرفاً جهت داشتن شغلیست که هیچکس قدر زحماتم را نمی داند! اکثر افراد، به زمانی فکر می کنند که شغل فعلی آنها توسط یک برنامه ی نرم افزاری انجام شود ( و چنین اتفاقی میتواند خیلی زودتر از حد تصورتان روی دهد) و صدای کسانی را می شنوم که روابطی را مورد ارزیابی مجدد قرار می دهند که در راستای هدف زندگی آنها نیستند. چنین روابطی، انرژی را از شما و روحتان گرفته و شما را تبدیل به یک باطری خالی و بدون شارژ می کند. مدام به دنبال راهی برای فرار از چنین روابطی هستید اما به خود روغ می گویید و خودتان را برای بقا در آن رابطه متقاعد می کنید. حقیقت چنین روابطی، دروغ است.
اگر شما هم شرایطی مشابه موارد ذکر شده را تجربه می کنید، به خواندن این کتاب ادامه دهید!
شاید قبلاً در زمینه ی روح، مطالعات اینترنتی داشته اید و یا در کتابفروشی و کتابخانه، کتاب های مذهبی و معنوی درمورد رسالت روح را دیده یا خوانده اید. شاید برخی از شما، تحت تأثیر حرفه ی من (مدیوم معنوی)، این کتاب را فقط برای آشنایی با ارواح انتخاب کرده اید و شاید هم به دلیل خواندن اولین کتابم، مدیوم خوشحال: درس های زندگی از دنیایی دیگر، علاقه مند به خواندن این کتاب شده اید. من در کتاب اولم، درباره ی داستان دریافتن، پذیرش و درک موهبت های معنوی درونم صحبت کردم که مرا به سوی کشف رسالت روحم سوق داد.
در کتاب مدیوم خوشحال، درمورد نحوه ی آشنایی با استادان معنوی بسیاری صحبت کردم. یکی از چیزهایی که از استادان معنوی ام یاد گرفتم این بود که صرف نظر از ایمان و اعتقاداتتان، جهان معنوی، خارج از تمایزهای آن، فراتر از اعتقادات شما بوده و بی سرو صدا، در موازات زندگی شما وجود دارد. این استادان و پیام آورانی که آشناییام با بسیاری از آنها به بیش از بیست سال قبل برمی گردد، حکمت و آگاهی ارزشمندی را بازگو می کنند که مدتها پیش جمع آوری کرده اند. آنها به من کمک کردند تا رموز جهان هستی را درک کنم، رموزی ناشناس؛ آنها سؤالاتی که از زمان کودکی در ذهنم شکل گرفته بودند را نیز بی پاسخ نگذاشتند.
من حکمت و دانش این استادان را، هم روی این کره ی خاکی و هم در عالم ارواح (عالم معنا) به عنوان رهبران معنوی که هنگام پذیرا بودنِ قلبم بر سر راهم قرار گرفتند، مورد بررسی قرار دادم. همانطور که انتظار می رود، برخی از تعالیم، با روح من همخوانی نداشتند. بنابراین، هر آنچه که نیاز داشتم را یاد گرفتم و بقیه را رها کردم. هدف من از نوشتن این کتاب، متقاعد کردن شما درمورد موضوعی خاص و رهبر معنوی شدن نیست. هدف من، بیدار کردن رهبر معنوی است که در درون همه ی شما نهفته است. بنابراین، در خلال آموزه های این کتاب، تنها چیزهایی که روحتان بدان نیاز دارد را بیاموزید و بقیه را نادیده بگیرید.
در کتاب رسالت روح، مراحل ضروری برای شناخت خودتان و شناخت خداوند از طریق خودتان را ارائه خواهم داد. من به شما کمک خواهم کرد تا اشتیاق سوزان که همان رسالت روح شماست را بشناسید و با هدفی که به آن افتخار می کنید، زندگی کنید. همچنین، درمورد راهنمای روحی جدیدی برایتان خواهم گفت که اخیراً وقتی اصلاً انتظارش را نداشتم، ظاهر شد. او یکی از کسانیست که مرا در نوشتن این کتاب یاری کرد و مطالب ارزنده ای را در اختیارم قرار داد.
فرقی نمی کند در چه جایگاهی باشید، یک هنرمند مشهور، یک مادر خانه دار یا یک پدر بازنشسته، یک کارگر ساختمان، یک جراح، یک کتابدار، یک استاد فیزیک، یک دانش آموز، یا هرچیز دیگری: کتابی را در دست دارید که برای کمک به شما طراحی شده است. فارغ از شغل، تحصیلات، درآمد، مذهب یا ملیتی که دارید، من و همه ی شما، یک روح واحد داریم و همه ی نیازها و خواسته هایمان در اصل یکسان هستند.
همانند دوروتی در شهر اُز، هر یک از ما آرزو داریم که راه “خانه مان” را پیدا کنیم، جاییکه دوستش داریم و در آن، احساس امنیت می کنیم. ما معمولاً نمی دانیم راه خانه از کدام طرف است. در این میان، دوستانی با فکر، قلب و شجاعت پیدا می کنیم. این دوستان هم در پیِ یافتن راه خانه هستند. و همگی با هم، در جادهی زرد آجریِ زندگی پرسه می زنیم. البته، در این جاده، هم جادوگران خوب (راهنمای ماورایی) وجود دارند و هم جادوگران بد (شرارت و نزول). میمون هایی که ما را در این جاده می ترسانند را هم نباید فراموش کرد. جهان، موانع بیشماری دارد که سعی دارند ما را از یافتن راه خانه غافل کنند. چیزی که ما از درک آن عاجز می مانیم این است که برای یافتن راه خانه، به راه طلایینیازی نداریم. لازم نیست اینقدر از راه خانه دور شویم. خانهای که ما به دنبال آن هستیم، همینجاست، درون خومان و با انرژی و هدف می تپد. و این هدف، این اشتیاق سوزان، همان چیزیست که قرار است در زندگیمان، آنرا به انجام برسانیم. همان چیزی که در کنار سایر جزئیات زندگیمان، روی چیزی که من آنرا طرح جامع یا طرح الهی می نامم، نوشته می شود.
طبیعتاً، می پرسید این طرح جامع کجاست و چرا به آن دسترسی ندارید. پاسخ این است که شما به آن دسترسی دارید. طرح جامع، توسط هوش برتر و خالق همه ی موجودات نگهداری می شود. همه ی ما جرقه ای از این انرژی الهی هستیم که ممکن است آنرا عشق، خدا، کائنات خود برتر، نیروی برتر، خرد لایتناهی، نور، روح الهی، یا منبع بنامیم. محبوب ترین و رایج ترین نام این انرژی، خداست. همه ی این نام ها برای اشاره به این انرژی در این کتاب به کار می روند. نیروی خدا، فراگیر بوده و یک منبع انرژی برتر است. خداوند نه زن است نه مرد؛ با هر نامی که او را بشناسیم، در اصل به یک چیز واحد که به همه ی ما مربوط است، اشاره می کنیم. ارتباط لایتناهی با این انرژی، روشنایی درون ماست. این ارتباط، همانند سیم ها و قطعه های کوچک موجود در هارد درایو یک کامپیوتر، در دی ان اِی ما وجود دارد. همانند اینترنت بی سیم، با استفاده از سمت راست مغز، و از طریق قلبمان، قادر به برقراری ارتباط فوری با این انرژی هستیم. او همیشه حاضر است، همه ی چیزهایی که از بدو تولدمان فراموش کرده ایم را به خاطر دارد و فراتر از منطق، زمان و مکان است.
به یاد داشته باشید که دوروتی متوجه شد جادوگر، فریب و توهمی بیش نیست و قدرتی برای کمک به او ندارد. او فهمید که راه خانه را فقط خودش می تواند پیدا می کند. دوروتی اطلاعاتی داشت که فراموش کرده بود و باید به خاطر می آورد: هیچ جا مثل خانه نیست (مضمون این داستان، مرا درمورد روشن بینی نویسنده ی این داستان به حیرت وا می دارد).
وقتی از طرح جامع استفاده کنید و با دانش الهی نیروی برتر همراستا شوید، می توانید به طور انفرادی متحول شوید درحالیکه تحول شما به تحول همه ی بشریت کمک می کند. در این سفر، همگی باهم می توانیم بر موانع قضاوت و ترس که ما را از یکدیگر جدا می کنند، غلبه کنیم. این دو نیرو، محرک همه ی احساسات منفی از جمله تنفر، خشم و جنگ می باشند. با ایمان، شجاعت و دانش نیروی برتر، می توانیم همگی باهم به سوی آرامش، مهربانی و عشق برویم.
در این کتاب، می خواهم به شما کمک کنم تا بفهمید واقعاً که هستید و چرا در این برهه از زمان، روی این کره ی خاکی حضور دارید.
درست مانند در دست گرفتن نقشه ی گنج، این کتاب شما را برای کشف کردن رسالت روحتان هدایت می کند. حقایق معنوی درمورد روح، قوانین معنوی حاکم بر روح و مطالبی فراتر از اینها در انتظار شما هستند.
من روحی هستم که تصمیم گرفته ام در این برهه از تاریخ حلول یابم (در کالبد فیزیکی مُتِجَسِم شوم). رسالت من، نشان دادن عالی ترین و خالص ترین تجلی انرژی روح منحصر به فردم است؛ رسالت من، یاد گرفتن، یاد دادن، خلق کردن، و عشق ورزیدن است. رسالت شما هم با رسالت من در ارتباط است. بسیار سپاسگزارم که اجازه می دهید در زندگیتان حضور یابم و ابزاری را به شما ارائه دهم که برای یافتن پاسخ سؤالاتتان بدان نیاز دارید.
قبل از اینکه شروع به خواندن این کتاب کنید، یک ماژیک هایلایتر بردارید و در گوشه ای دنج بنشینید. کفشها، کُت، ساعت و هر چیزی که به بدنتان فشار وارد می کند را از بدنتان خارج کنید. فقط به خودتان و فضایی که در آن قرار دارید، توجه کنید. شلوغی های اطرافتان را فراموش کنید. وانمود کنید از کُره ی دیگری آمده اید و هیج تصوری درباره ی چگونگیِ زندگی روی این کره ی خاکی ندارید. وانمود کنید آموزه های محدودکننده ای که روح ما را به چیزهایی مانند مذهب، جایگاه اجتماعی و اقتصادی و انتظارات مبتنی بر جنسیت تقسیم بندی می کنند را هرگز فرا نگرفته اید. روح ما می خواهد مانند یک عقاب اوج بگیرد. درواقع، می خواهم تمامی پنداره های خود را درمورد زندگی و مرگ کنار بگذارید و با ذهنی خالی، گشوده و به دور از شک و تردید، ایگو (نَفس)، ترس و آشفتگی ادامه دهید. اینها چیزهایی هستند که باعث ایجاد پارازیت و هرج و مرج در ذهنتان شده و شما را از انرژی های خوبی مانند عشق و نیروهای الهی که در اطرافتان هستند، دور می کنند.
وقتی ذهن و قلب خود را باز کنید، از جریانی که وارد فضای خالی شده ی ذهنتان میشود، حیرت می کنید. چیزی که قرار است بفهمید، همان چیزیست که در عمق وجودتان نهفته است و از قبل، همه ی آن حقایق را میدانید اما دچار یک فراموشی اختیاری شده اید.
وقتی این حقایق در شما نفوذ کنند، می توانید چرخه های منفی جاری در زندگیتان را بشکنید؛ می توانید متوجه عنوان ها و نقش های زودگذر و نامرتبطی شوید که برای خود خلق کرده اید یا برای شما ایجاد شده اند و باعث به وجود آمدن حس تفاوت، عدم تعلق و عدم پذیرش می شوند. اگر به ندای درون گوش کنید، خواهید شنید که به شما می گوید دقیقاً همانجایی هستید که قرار است باشید:همینجا و همین حالا. و خیلی زود متوجه می شوید که چرا متولد شدید و چرا به حیات خود ادامه می دهید.
زمانی که دنیای سیاه و سفید دوروتی به دنیای رنگی تبدیل شد را به خاطر دارید؟ این یکی از لحظه های مورد علاقه ی من در داستان جادوگر شهر اُز است چراکه مرا یاد چیزی می اندازد که هر روز در آموزه هایم مشاهده می کنم. کسانی که فکر می کردند زندگی یک طرفه و بی رنگ و روحی دارند، ناگهان احساس می کنند چشم هایشان باز شده و می توانند تمام زیبایی ها و رنگ های دل انگیز جهان را ببینند. از صمیم قلب امیداوارم که این کتاب باعث شود تا همه ی رنگه ای زنده و قوی که همیشه در اطرافتان هستند اما در پس دیدتان مخفی مانده اند را ببینید.
حالا هدف (خودساخته) زندگی خود را فراموش کنید و برای کشف رسالت روحتان، با من همراه باشید. این کتاب از زبان من است، یک حقیقت است؛ این کتاب، من هستم، و این کتاب، شما هستید. (با عشق و آرامش-کیم روسو)
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.