توضیحات
معرفی کتاب فراتر از بودن
در رمان فراتر از بودن، نویسنده پس از مرگ همسرش، با بکارگیری توصیفات فوق العاده اش دست به نگارش این کتاب زده است.
جملات کریستین بوبن
مرگ مانند زندگی، ضرب آهنگ ها، فصل ها و نمو خودش را دارد. امروز ما در آستانه بهار هستیم. فردا، سوسن ها و درخت های گیلاس جشن خود را برپا خواهند کرد. ژیلسن وقتی من رویم را برمیگردانم که تو را در مرگ تازه ات ببینم هرچند کلمه برگشتن کلمه مناسبی نیست زیرا تو همیشه پیش تر از من بودی. تو را در این موسم آخرین یخ بندان و اولین شکوفه های سفید، به صورت زن جوانی می بینم که زیر رگبار باران قهقهه می زند. دلم برای خنده ات تنگ شده است. در فقدان یا می توان پوسید، یا می توان به اوج زندگی دست یافت. در پاییز و زمستان پس از مرگت، من باغچه ی کوچک جوهر را برای کشت آماده کردم. برای ورود به این باغچه دو دروازه وجود دارد در آواز و در داستان. آواز را من سروده ام ولی در مورد داستان من فقط راوی آن هستم. من آن را به فرزندانت، به پرندگان بهشتی ات، به سه زندگی ابدیت تقدیم میکنم: گائل، هلن و کلمانس. من آن ها را به کاوش خاک این کتاب دعوت میکنم تا در آن روشنایی را بیابند که متعلق به هیچکس نیست. روشنایی که تو برترین سرچشمه آن بودی…
برای آنکه کمی، حتی اگر کمی شده زندگی کرد، دو تولد لازم است. تولد جسم و سپس تولد روح. هر دو تولد مانند کنده شدن هستند.
تولد اول بدن را به این دنیا می افکند و تولد دوم روح را به آسمان می فرستد.
تولد دوم من زمانی بود که تو را دیدم…
*** خرید کتاب فراتر از بودن ***
درباره ی نویسنده کتاب فراتر از بودن کریستین بوبن
کریستین بوبن نویسنده نامدار ادبیات فرانسه در سال 1951 در شهر کروزو متولد شد. او پس از تحصیل در رشته ی فلسفه به نویسندگی روی آورد و تاکنون حدود 30 اثر از او منتشر شده است. آثار بوبن مانند زنجیر به هم پیوسته اند، هریک تصویر دیگری را روشن ساخته و در کنار هم، تابلوی زندگی و افکار نویسنده را شکل می دهند.
برای او تجربه های ساده ی زندگی، کودکی، عشق و تنهایی دست مایه ی خلق آثاری شاعرانه است. بوبن بیش از آنکه به مضامین و کلمات اهمیت دهد به آوا و لحن کلام می پردازد، با این حال نوشته های او سرشار از اندیشه اند. اندیشه ای که از زندگی عاشقانه اش و از عشقش به زندگی سرچشمه می گیرد. برای بوبن نوشتن، سراییدن آواهاست.
دل نوشته ی مترجم کتاب فراتر از بودن
نمی دانم و نمی خواهم بدانم از خواندن این اثر چه حسی به شما دست می دهد، زیرا من هم این کتاب را فقط برای دل خودم ترجمه و منتشر کرده ام و برخلاف بسیاری دیگر از کارهایم، بنا به سفارش یا اهداف حرفه ای نبوده است. چرا که این نوشته برایم یادآور روزهای قشنگی است که دیگر هرگز برایم تکرار نخواهند شد، یادآور روزهایی که با او بودم با او که به گفته ی قسمتی از متن کتاب، با ارزشترین چیز یک عشق را به من هدیه داد: فقدان!
البته دیگر از نبودنش دلگیر نیستم و به آن عادت کرده ام، حتی وقتی خوب به این فقدان فکر می کنم، می بینم که چیزهای زیادی هم از آن یاد گرفته ام.
آری من یاد گرفته ام که هیچ فرقی نمی کند چقدر خوب و وفادار باشم، زیرا همیشه کسانی هستند که لیاقتش را ندارند…
من آموخته ام کسانی را که دوستشان دارم، خیلی زود از دست می دهم و کسانی که بود و نبودشان برایم اهمیتی ندارد، همیشه در کنارم خواهم داشت…
من یاد گرفته ام که باید همیشه، آنهایی که دوستشان دارم را با کلامی عاشقانه و نگاهی ملتمسانه ترک کنم، چون ممکن است دیگر هیچگاه نبینمشان…
صدبار شدم عاشق و مردم صدبار
تابوت خودم به گور بردم صدبار
من غره از این که صد نفر گول زدم
دل غافل از آن که گول خوردم صد بار
*** خرید کتاب فراتر از بودن ***
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.