توضیحات
قسمتی از کتاب نیروی حقیقی آب
با اینکه اساسا رشته ی تحصیلی من علوم نیست. سال ها است که در مورد آب مطالعه و تحقیق می کنم. من در بخش روابط بین الملل دانشکده ی علوم انسانی دانشگاه یوکاهاماسیتی، در رشته ی روابط آمریکایی های چینی تبار فارغ التحصیل شده ام. سوابق تحصیلی من در زمینه ی علوم انسانی است و در سال ۱۹۸۷، در چهل و سه سالگی، با شگفتی و راز و رمز آب مواجه شدم. آن زمان در کار تجارت بودم و یکی از همکارانم مرا با نوعی آب آشنا کرد که تأثیری معجزه آسا در پادردم داشت. این تجربه مرا شیفته کرد.
شیفتگی من موجب شد تحقیقاتی جدی تر در مورد آب انجام دهم و به مرور زمان متقاعد شدم که آب اطلاعاتی را جذب خود می کند. منظورم از آن نوع اطلاعاتی نیست که ما موقع تماشای تلویزیون با گوش دادن به رادیو با خواندن مجله و روزنامه دریافت می کنیم. منظور من مجموعه ای از عوامل بیرونی است که در جسم و ذهن تأثیر می گذارد. به عنوان مثال، وقتی شما به منظره ای زیبا نگاه کنید، به آرامش خاطر دست می یابید و وقتی به موسیقی و ترانه ای دلنشین گوش دهید، احساس می کنید که دلتان باز شده است. منظور من از کلمه ی اطلاعات، تمام عوامل بیرونی تأثیرگذار در ذهن و جسم است.
من طی سال ها تحقیقات گوناگون نتیجه گرفته ام که کیفیت آب به واسطه ی اطلاعاتی که جذب می کند، دگرگون می شود. متأسفانه منشور علم سنتی استقبالی گرم از این نظریه ی نسبتا افراطی نکرد. لازم بود من گواهی ملموس در این زمینه ارائه دهم.
روزی به طور اتفاقی کتاب روزی که صاعقه زنی خانه دار را تعقیب کرد: اسرار دیگر علوم نوشته ی دیوید سوولد را باز کردم و عنوان یکی از فصل های کتاب نظرم را جلب کرد. آیا بلورهای برف همگی شبیه به هم است؟
در این کتاب آمده بود که میلیون ها سال است هرگز پیش نیامده دو بلور برف شبیه به هم باشد. این را در کودکی یاد گرفته بودم و برایم تازگی نداشت. به هر حال در زمینه ی تحقیقاتم، از خواندن این سطر که چیزی بیش از شعور صرف نبود، به شدت مشعوف شدم.
فکری بکر به ذهنم رسید؛ اگر می گذاشتم آب یخ بزند و بلورهای آن را از نظر می گذراندم چه؟ بی درنگ به محقق جوان گفتم که آزمایش را شروع کند. جزئیات آزمایش متعاقبا در این کتاب خواهد آمد. سرانجام در سپتامبر ۱۹۹۴، بعد از دو ماه کلنجار رفتن، او توانست از بلورهای یخی عکس بگیرد، که تصاویری زیبا و شش ضلعی به دست داد. این اولین عکس هایی بود که تاکنون از بلور آب گرفته شده بود. طبیعتا وقتی برای اولین بار این اکتشاف را در کتابی به نام واقعیت نوسانات موچی منتشر کردم، تصور نمی کردم کار من در دنیا سروصدا کند و موجب تعجب و قدردانی جهانیان شود. خیال می کردم قبلا کسی دیگر هم همچون من به این فکر افتاده بوده و مدتهای مدید از آن استفاده می کرده است. از آن زمان بود که در دام آب افتادم. بعد از موفقیت در عکسبرداری از بلورهای آب در سال ۱۹۹۴، مدت پنج سال مشغول جمع آوری تصاویری از بلورهای آب شدم. در طول این مدت، تعدادی کتاب در زمینه ی تحقیقاتم درباره ی آب و موضوع هدو (انرژی ارتعاشی موجود در تمام اشیا که بعدا به طور مفصل شرح داده خواهد شد) منتشر کردم و تحقیقاتم را در سه همایش فرهنگستانی ارائه دادم. به هر حال در آن همایش ها با کسی برخورد نکردم که تحقیقاتی مشابه تحقیقات من انجام داده باشد
در اواخر سال ۱۹۹۸، تحقیقاتم را در جلسه ی انجمنی علمی که در مورد علم بدن انسان در دانشگاه تنری برگزار شده بود، ارائه دادم. از قضا، دکتر کازئو مورا کمی، محقق نام آور ژن شناسی و پرفسور دانشگاه توکابا بين حضار بود و اولین تعریف و تمجید مقامات بلندپایه ی علمی، از جانب او به عمل آمد.
درنتیجه، تصمیم گرفتم عکس ها را در کتابی به نام پیام های آب چاپ کنم، که همسرم کازوكوه ناشر آن شد. زمان انتشار کتاب ژوئن ۱۹۹۹ در نظر گرفته شد و من به خود جسارت دادم که ترجمه ی انگلیسی آن را هم به کتاب اضافه کنم. توضیحات تصاویر هم به زبان انگیسی و ژاپنی بود که مسیر زندگی ام را دگرگون کرد. توجه عده ی زیادی از خارجی ها به کتاب جلب شد و اکنون کتاب من به بیست و سه زبان ترجمه شده است.
زمان سریع می گذرد. شش سال از آن موقع گذشته است و حالا از سرتاسر جهان مرا دعوت می کنند تا درباره ی آب و هدو سخنرانی کنم علاقه ی مردم به این موضوع و واکنش آنان، به شدت مرا تحت تأثیر قرار می دهد. سه سال پیش بود که روابط عمومی شرکت زیمنس ترتیب مصاحبه ای را با من داد و شنیدم که بعد از آن مصاحبه، شرکت به تولید آب هدو (آبی که انرژی خوب به آن داده می شود) در کافه تریای خود اقدام کرده است.
هر سال برای سخنرانی در برابر حدود هزار نفر درباره ی هدو، به آگزبرگ دعوت می شوم. از سال ۲۰۰۲ به بعد، آنها همایش های علمی خود را هدو می نامند و این کلمه در زبان آلمانی به صورت کلمه ای مستقل در آمده است.
در هلند، افتخار آشنایی با شاهزاده ایرین، خواهر شاهزاده بئاتریس را پیدا کردم، شاهزاده آیرین که خود پیرو مکتب طبیعیون است، از هفت، هشت دانشمند برای تبادل نظر دعوت کرده بود و من نیز به عنوان نماینده ای روشنفکر در ارتباط با آب انتخاب شده بودم. این گفتمان که شامل مباحثه ای با روپرت شلدریک زیست شناس معروف انگلیسی بود، به زبان هلندی منتشر شد.
در آمریکا، در شهرهای متعدد و دو بار هم در دانشگاه هاروارد سخنرانی کرده ام و بارها از من خواسته شده است در کانادا که مردمش علاقه ی زیادی به طبیعت و مسائل زیست محیطی دارند، سخنرانی کنم. در خلال همایش هایم در کانادا، از شهرهای زیادی دیدن کرده ام.
هر چه بیشتر به کشورها سفر می کنم، صدایم بیشتر طنین می افکند. به هر حال هنوز هم خیلی دوست دارم با فردی آشنا شوم که کاری مشابه من انجام داده یا در این زمینه سررشته داشته باشد. آدمی معمولی مثل من، بدون برخورداری از دانشی آنچنانی با هیچ گونه ارتباطی با علوم طبیعی و مذهب، پژوهشگری از آب درآمده است که در سرتاسر دنیا سخنرانی می کند و پشت سر هم کتاب می نویسد…
نقد و بررسی‌ها
هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.