گلاب پاش فیروزه کوبی آقاجانی ساخته شده از بهترین فیروزه نیشابور و مس تولید صنایع دستی آقاجانی است. این گلاب پاش فیروزه کوب دارای استاندارد ملی ایران و گارانتی 10 ساله ی تولید کننده است. ارتفاع این محصول 53 سانتی متر است. لازم به ذکر است از آنجا که تمامی مراحل تولید گلاب پاش فیروزه کوبی آقاجانی با دست انجام می شود احتمال چند سانتی متر تفاوت در تمامی محصولات وجود دارد.
کتاب این سه زن نوشته ی مسعود بهنود سرگذشت مریم فیروز، اشرف پهلوی و ایران تیمورتاش را به تصویر می کشد این کتاب به کوشش نشر علم چاپ و منتشر شده است.
با ما در سایت خرید کتاب با تخفیف بوکالا با مطالعه ی معرفی کتاب این سه زن همراه شوید.
معرفی کتاب این سه زن مسعود بهنود
کتاب این سه زن تاریخ نیست. رمان هم نیست. شاید یک روایت تاریخی بتواند باشد، شاید. فكر اولیه آن حدود بیست سال پیش در سرم آمد. نه به این شکل، بلکه فقط به قصد نوشتن سرگذشت ایران تیمورتاش. و آن هم در شبی که به اتفاق پروانه و بزرگ حائری و هرمز فرزین در پاریس، درآن آپارتمان قدیمی به دیدار زنی رفتم که از بچگی درباره او شنیده بودم. وقتی او را در میان تصاویر پدرش دیدم و هنوز پس از چهل سال که از قتل تیمورتاش می گذشت در گفتگوی او، به سرم افتاد. داستان زندگی این زن را بنویسم. رژیم پهلوی سرکار بود و نمی شد. بار دیگر، در زمان جنگ که ایران به ایران آمده بود، خیالم را باز گفتم. دو سه باری پای خاطره گویی هایش نشستم. ولی رفت که با مدارک و عکس و اسناد برگردد و برنگشت. یادداشتها را در قفسه ی کارهای ناتمام گذاشتم.
از دیگر سو، در همه ی این سالها که با تاریخ، روزگار می گذرانم، بارها قصد آن داشتم که درباره فرمانفرما بنویسم. جز آن که نوشتن درباره رضاخان ماکسیم که شاه شد هم سالهاست در سرم بوده است. اما اعتراف می کنم که نوشتن درباره خانم مریم فیروز همین اواخر، و بعد از آن که کتاب خاطرات کیانوری را خواندم به سرم افتاد. فکر به هم پیوستن قصه این سه زن (مریم فیروز، ایران تیمورتاش و اشرف پهلوی) سال پیش و ضمن گفتگو با یکی از نوادگان ناصرالدین شاه، جرقه زد. چون دست بر قلم رفت، لازم آمد که پدران این سه زن را نیز بشناسانم. و این کاری دشوار بود، چرا که قصد روایت داشتم و روایت نه قهرمان پروری می طلبد و نه تحقیر و دشنام. و در حالی که اینها همه - سه زن و پدرانشان - معاصران ما هستند و حب و بعض درباره آنها ساری و جاری، کار آسان نبود. به ویژه که سفید و سیاه کردن و مطلق کردن، از تکنیک های متداول ماست. و آنها که در کار فیلم سازی هستند خوب می دانند، ساختن فیلمی درباره سی چهل سال گذشته چقدر دشوار است و ساختن از گذشته های دور چندان سخت نیست. اینها همه وقایعی است که نیمی از جمعیت ما آن را در خاطر دارند و تکلیف خود را نسبت به این وقایع و آدم های دخیل در آن معین کرده اند. خوب یا بد. و پا گذاشتن در این وادی رفتن به جنگ باورها و مطلق هاست.
اما، ورای این ها، کتاب این سه زن بدان می ماند که عکسی شلوغ و پر نفر را برداشته ام و در آن سه تن را بزرگ کرده، زیر ذره بین نهاده ام. تصویر آن سه زن را. آنها در حالی که هیچ شباهتی به یکدیگر نمی برند، از جهاتی شبیه به یکدیگرند. هرسه پدری داشته اند که به او می بالیدند، و هرسه در خیال آن بوده اند که داد پدر را بستانند و هرسه بیش از - برادران خود بدین کار موفق شدند. و این همه در یک مقطع تاریخی رخ داد. پس دو تن آنها، لامحاله در مقابل آن دیگری قرار گرفتند. یکی (ایران تیمورتاش) هفت تیر برداشت و تا انتقام خون پدر را از قاتلان نگرفت آرام ننشست. آن دیگری (مریم فیروز) علیرغم خاستگاه طبقاتی خود توده ای شد و ماند. بی آن که از کمونیسم چیز زیادی بخواند و بداند، این راه را برای انتقام گیری از پهلوی ها، برگزید. و آن سومی (اشرف پهلوی) که در مقابل این ها قرار گرفت در شهریور ۲۰ از اصفهان به تهران آشوب زده برگشت، تا ارثیه پدر را که سلطنت بود حفظ کند و خود را در این کار محکم تر از برادر دوقلویش می دید. و بود.
مقطعی که این هرسه مستقل و رها شدند، شهریور ۲۰ بود. رضاشاه برای هرسه آنها قفس ساخته بود و رژیم اختناق آور او، این هرسه (حتی دخترش را) به نوعی در حبس کرده بود و با سقوط وی هرسه بال گشودند. رقابت ها و کین خواهی های این سه زن، برتاریخ ایران اثرها نهاد. قربانی ها گرفت از پزشک احمدی، آیرم، محمد مسعود، احمد دهقان و ... هرسه آنها برادران و کسانی داشتند که از رفتار بازشان می داشتند. و هرسه اهل خطر بودند.
در زمانی که کتاب این سه زن نوشته می شود از آن میان، ایران تیمورتاش درگذشته و آن دو دیگر زنده اند. و این دو که زنده اند خاطراتی نوشته اند که هرکدام به دلیلی دربرگیرنده همه داستان زندگیشان نیست. و همه آن چیزی را نمی گویند که گفتنی است.
کوشش نویسنده برای بازگویی حقایق - به دور از جهت گیری ها - او را، در جاهایی به جنگ با باورها می برد. چنان که در سرگذشت رضاشاه، و با آن چه دوستان یا دشمنان آنان نوشته اند در تضاد قرار می دهد. از همین رو نویسنده باید آماده شنیدن انتقادها باشد که هست.
چگونه می توان ادعا کرد که نوشته ای چنین، خالی از خطاست؟ دست کم، نویسنده این روایت، چنین تصوری ندارد. این قدر هست که به بهانه نقل این روایت، بار دیگر تاریخ معاصر ایران ورقی می خورد، نوشته و خوانده می شود، به فکر می اندازد و خوانندگان را فرصت می دهد تا در آینه عبرت نگاهی به گذشته های نه چندان دور بیندازند. همین مرا بس. (تهران - تابستان ۷۴- مسعود بهنود)
*** خرید کتاب این سه زن مسعود بهنود ***
مشخصات
- عنوان اصلی کتاب
- این سه زن (مریم فیروز،اشرف پهلوی،ایران تیمورتاش)
- نویسنده
- مسعود بهنود
- ناشر
- علم
- تعداد صفحات
- 464
- وزن
- 591 گرم
- زبان کتاب
- فارسی
- سال چاپ
- 1398
- نوبت چاپ
- 16
- قطع
- رقعی
- شابک
- 9789645989079
- مشخصات تکمیلی
- سرگذشتنامه شاهدخت ایران،اشرف پهلوی،1298،مریم فیروز،1293،ایران تیمور تاش،تاریخ پهلوی 1320-1357
افزودن نظر جدید