خورشید هنوز یک ستاره است

کتاب «خورشید هنوز یک ستاره است» رمان جدید و فوق العاده از «نیکولا یون»، پرفروشترین کتاب نیویورک تایمز، در این رمان، همگام با عاشق شدن ناتاشا و دنیل شما هم عاشق می شوید. این کتاب به همت «فاطمه خسروی» ترجمه و توسط انتشارات «نون» ترجمه شده است.

ادامه مطلبShow less
موجود شد خبرم کن!
مرجع:
61543
نام برند:
صنایع دستی آقاجانی

گلاب پاش فیروزه کوبی آقاجانی ساخته شده از بهترین فیروزه نیشابور و مس تولید صنایع دستی آقاجانی است. این گلاب پاش فیروزه کوب دارای استاندارد ملی ایران و گارانتی 10 ساله ی تولید کننده است. ارتفاع این محصول 53 سانتی متر است. لازم به ذکر است از آنجا که تمامی مراحل تولید گلاب پاش فیروزه کوبی آقاجانی با دست انجام می شود احتمال چند سانتی متر تفاوت در تمامی محصولات وجود دارد.

صنایع دستی آقاجانی

آجیل خوری مس و خاتم کاری کد K064 با ارتفاع 16 سانتی متری یکی از محصولات تولید صنایع دستی آقاجانی است که در ساخت و تولید آن از بهترین مواد اولیه استفاده شده است. این آجیل خوری مس و خاتم دارای استاندارد ملی ایران و گواهینامه کیفیت جهانی ISO9001:2015 می باشد. خاتم کاری یکی از زیباترین و مشهورترین صنایع دستی اصفهان است.

صنایع دستی آقاجانی

گلدان مسی فیروزه کوب تولید صنایع دستی آقاجانی از بهترین فیروزه نیشابور و مس توسط هنرمندان اصفهانی ساخته شده است. این «گلدان فیروزه کوبی» دارای گواهینامه جهانی iso9001:2015 و استاندارد ملی ایران است و همچنین دارای کارت ضمانت 10 ساله صنایع دستی آقاجانی است.

توضیحات

معرفی کتاب خورشید هنوز یک ستاره است

رمان جدید و فوق العاده از نیکولا یون، پر فروشترین کتاب نیویورک تایمز؛ در این رمان، همگام با عاشق شدن ناتاشا و دنیل شما هم عاشق می شوید. ناتاشا: من دختری هستم که به علوم و حقایق معتقدم نه به سرنوشت یا رویاهایی که هرگز به حقیقت نمی پیوندد. من اصلا از آن دسته دخترانی نیستم که پسر بانکی را در شلوغی نیورک ملاقات کنند و عاشقش شوند. حتی وقتی خانواده تبعید شده ام 12 ساعت با جامائیکا فاصله دارند. چنین عاشق شدنی حکایت من نخواهد بود...

*** خرید کتاب خورشید هنوز یک ستاره است ***

قسمتی از کتاب خورشید هنوز یک ستاره است

دنیل
نوجوان تقدیر را می پذیرد و با کلیشه دکترشدن موافقت می کند. تقصیر چارلی بود که تابستان من (البته الان که پاییز است) به تابستانی احمقانه و مسخره تبدیل شد. برادر بزرگترم، چارلز جائه ون بائه، مشهور به چارلی، بچه بزرگ پدرم بود (که از قضا پدرم هم خودش بچه بزرگ خانواده اش بود). چارلی را با اردنگی از دانشگاه هاروارد بیرون انداختند؛ دانشگاهی که به گفته مادرم، بهترین دانشگاه بود البته فقط زمانی که نامه پذیرش چارلی از راه رسید.
اخراج چارلی باعث تعجب پدر و مادرم و تمام دوستانشان و کل اجتماع خاله زنک گرهای منطقه فلاشینگ نیویورک شد. حالا چارلی از بهترین دانشگاه اخراج شده بود و تمام تابستان سگرمه های مادرم درهم بود؛ اخراجی که نه کاملا باورش کرد و نه حتی توانست درکش کند!

- چرا این قدر نمره هات بد هستن؟ اخراجت کردن؟! چرا این کار رو کردن؟ چرا نگهت نداشتن تا بیشتر درس بخونی؟!

پدرم می گوید: «اخراجش نکردن. لازم بوده از اونجا بیاد بیرون. اینکه اسمش اخراج نیست.» چارلی با غرولند می گوید: «موقتیه... فقط دو ترمه.»
تحت تأثیر این سیل وحشتنا تعجب و خجالت و نومیدی پدر و مادرم، حتی من هم تقریبا برای چارلی ناراحت هستم؛ البته تقریبا.

ناتاشا
مادرم می گوید دیگر وقتش رسیده که از کارهایم دست بردارم؛ چون بی فایده هستند. او نگران است، صدایش گرفته تر از حالت عادی به نظر می رسد و پشت هر حرفش یک سؤال وجود دارد.

- ناتاشا، فکر نمی کنی دیگه وقتشه دست برداری؟ فکر نمی کنی بی فایده است؟

سیلاب اول بی فایده را با تأکید و کشیدگی بیشتری بیان می کند. پدرم حرفی نمی زند. او از روی عصبانیت یا حتی ناتوانی ساکت است. هرچند مطمئن نیستم که کدام حالت بیشتر درباره او صادق است. اخمهای او طوری درهم است که حتی نمی توان چهره اش را با حسی دیگر تصور کرد. اگر فقط چند ماه پیش بود، از دیدنش عصبانی میشدم؛ اما حالا دیگر اهمیتی ندارد. در هر حال، تقصير اوست که همه در این مخمصه گرفتار شده ایم. برادر نه ساله ام پیتر، تنها کسی است که در این اوضاع به هم ریخته خوشحال است. دقیقا همین الان دارد چمدانش را می بندد و آهنگ نه زن، نه گریه باب مارلی را گوش می کند. او به این آهنگ میگوید: «آهنگ بسته بندی اولد اسکول» (ع). پیتر اینجا در آمریکا به دنیا آمده است. با وجود این میگوید که میخواهد در جامائیکا زندگی کند. او همیشه خجالتی بوده و پیدا کردن دوست برایش کار سختی است. به گمانم، پیتر تصور می کند جامائیکا بهشت است و آنجا همه چیز یکجورهایی برایش بهتر خواهد بود.
هر چهار نفر ما در اتاق نشیمن آپارتمان یک خوابه مان هستیم. اتاق نشیمن خودش یک اتاق خواب به حساب می آید که من و پیتر با هم از آن استفاده می کنیم. دو کاناپه تختخواب شوی کوچک داریم که شبها بازش می کنیم و پرده آبی روشنی که آن را وسط اتاق کشیده ایم تا هرکدام فضای خصوصی خودمان را داشته باشیم. الان پرده کنار است و شما میتوانید همزمان هر دو نیمه اتاق را ببینید.

*** خرید کتاب خورشید هنوز یک ستاره است ***

حدس زدن درباره اینکه کدام یک از ما میخواهد برود و کدام یک میخواهد بماند چندان سخت نیست. طرف من زندگی همچنان جریان دارد. کتابهایم روی قفسه کوچک ایکیایم قرار دارند و عکس مورد علاقه ام، که تصویر من و بهترین دوستم بو است، همچنان روی میزم جا خوش کرده است. ما در این عکس در آزمایشگاه فیزیک هستیم و با عینک ایمنی و لبهای غنچه شده جلوی دوربین ژست گرفته ایم. عینک ایمنی فکر من بود؛ اما غنچه کردن لب فکر بو؛ حتی هنوز یک تکه لباس هم از کمدم برنداشتم؛ حتی پوستر نقشه ستاره ناسا را هم از دیوار نکندم. این پوستر خیلی بزرگ در واقع هشت پوستر است و من آنها را به یکدیگر چسبانده ام که تمام ستارگان اصلی، صورتهای فلکی و اجزای راه شیری نیمکره شمالی را نشان می دهند. این نقشه دستورالعمل پیداکردن ستاره قطبی را هم دارد و اگر گم شوید، شما را با کمک ستارگان هدایت میکند.
لوله های پوستری که برای بسته بندی خریده بودم نیز همان طور بازنشده به دیوار تکیه داده اند.
اما طرف پیتر تقریبا تمام سطوح خالی هستند. او قبلا بیشتر خرت و پرت هایش را در جعبه ها و چمدان ها جمع و جور کرده است.

حق با مادرم است، کارهای من بی فایده اند. من همچنان دودستی به هدفونم، کتاب فیزیکم و چندتا کتاب قصه مصور چسبیده ام. اگر وقت داشتم، شاید می توانستم تکالیفم را هم انجام دهم و کتابم را بخوانم.
پیتر سرش را تکان می دهد و می گوید: «چرا اون رو با خودت میاری؟» منظورش کتاب فیزیک است.

- ما داریم میریم تاشا. دیگه نمیخواد تکالیفت رو تحویل بدی.

پیتر تازه قدرت شگرف گوشه وکنایه زدن را کشف کرده است و در هر فرصتی، از آن استفاده می کند. زحمت جواب دادن به پیتر را به خودم نمیدهم؛ فقط هدفونم را میگذارم و به طرف در میروم و به مادر می گویم: «زود برمی گردم.»

مادرم زیر لب غر می زند و رویش را برمی گرداند. به خودم می گویم: «مادرم که از دست من ناراحت نیست؛ چون این روزها فقط بهم می گوید: تاشا، میدونی این تو نیستی که من از دستش ناراحتم.» به ساختمان خدمات مهاجرت و شهروندی ایالات متحده در مرکز منهتن می روم تا ببینم کسی پیدا میشود به من کمک کند یا نه. ما مهاجران غیرقانونی هستیم و امشب باید از اینجا برویم...

*** خرید کتاب خورشید هنوز یک ستاره است ***

ادامه مطلبShow less
جزئیات محصول
61543

مشخصات

عنوان کتاب
خورشید هنوز یک ستاره است
نویسنده
نیکولا یون
مترجم
فاطمه خسروی
ناشر
نون
تعداد صفحات
352
وزن
335
زبان کتاب
فارسی
سال چاپ
1396
نوبت چاپ
1
قطع
رقعی
شابک
9786007141946
دیدگاه کاربران(1)
رتبه‌بندی کلی
5
1 نظرات
کیفیت چاپ
(5)
رمانی جذاب از نیکولا یون، یکی از بهترین آثار نویسنده همین کتابه

افزودن نظر جدید

  • بسته بندی و ارسال:
  • محتوای کتاب:
  • کیفیت ترجمه:
  • کیفیت چاپ:
این کالا را با استفاده از کلمات کوتاه و ساده توضیح دهید.
برچسب های محصول
You may also like
قطره

کتاب وقتی نیچه گریست اثر اروین یالوم ترجمه سپیده حبیب به کوشش نشر قطره چاپ و منتشر شده است.

کتاب وقتی نیچه گریست آمیزه ای است از واقعیت و خیال، جلوه ای از عشق، تقدیر و اراده در وینِ خردگرایِ سده یِ نوزدهم و در آستانه ی زایش دانش روانکاوی.

فریدریش نیچه، بزرگترین فیلسوف اروپا. یوزف بویر، از پایه گذاران روانکاری... دانشجوی پزشکی جوانی به نام زیگموند فروید همه اجزایی هستند که در ساختار رمان «وقتی نیچه گریست» در هم تنیده می شوند تا حماسه ی فراموش نشدنی رابطه ی خیالی میان بیماری خارق العاده و درمانگری استثنایی را بیافرینند. ابتدای رمان، لو سالومه، این زن دست نیافتنی، از برویر می خواهد تا با استفاده از روش آزمایشی درمان با سخن گفتن، به بیری نیچه ی ناامید و در خطر خودکشی بشتابد. در این رمان جذاب دو مرد برجسته و اسرار آمیز تاریخ تا ژرفای وسواس های خویش پیش می روند و در این راه به نیروی رهایی بخش دوستی دست می یابند.

دکتر اروین یالوم استاد روانپزشکی دانشگاه استنفورد، گروه درمانگر روان درمانگر اگزیستانسیال، در خلال این رمان آموزشی، به توصیف درمان های رایج برای وسواس فکری که هر دو شخصیت داستان به نوعی گرفتار آن اند، می پردازد؛ ولی درنهایت روش روان درمانی اگزيستانسيال و رابطه ی پزشک- بیمار است که کتاب بیش از هر چیز در پی معرفی آن است.

دکتر سپیده حبیب، مترجم این کتاب، روانپزشک است و با یادداشت های متعدد خود درباره ی مفاهیم تخصصی روانشناسی، روانپزشکی و پزشکی درک این اثر برجسته را برای خوانندگان غیرمتخصص در این زمینه بسیار آسان کرده است.

نیستان

رمان چشمان تاریکی نوشته ی دین کونتز توسط خانم ناهید هاشمیان ترجمه و به کوشش نشر نیستان چاپ و منتشر شده است.

در بخشی از رمان چشمان تاریکی دین کونتز می خوانیم:

باید به ۲۰ ماه قبل برگردیم. موقعی که یک دانشمند چینی به نام لی چن در حالی که یک دیسکت حاوی اطلاعات سلاح های بیولوژیکی و خطرناک چین در دهه اخیر را داشت، در آمریکا مبتلا شد. آنها آن را ووهان ۴۰۰ نامیدند چون از آزمایشگاه RDNA شهر ووهان خارج شده بود و چهارصدمین میکروارگانیسم دست ساز در مرکز تحقيقات آنجا بود. ووهان ۴۰۰ یک سلاح بی نقص بود. فقط انسان را تحت تاثیر قرار می داد و توسط حیوانات منتقل نمی شد. مانند سیفلیس در خارج از بدن بیشتر از یک دقیقه زنده نمی ماند. یعنی نمی توانست به طور دائم اشیا یا مکانی را مانند سیاه زخم یا سایر میکروارگانیسم های کشنده، آلوده کند. با مرگ میزبان، نابود می شد و نمی توانست در دمای کمتر از ۳۰ درجه سانتی گراد زنده بماند. این همه مزیت در یک سلاح خیلی جالب بود...

سخن

رمان یکی نبود (2 جلدی) نوشته ی عاطفه منجزی به کوشش انتشارات سخن چاپ و منتشر شده است.

همه وجودش بی دریغ کسی را می طلبید تا برای همه ی عمر زنجیدگی های جان خسته اش را در کنار او به فراموشی بسپارد. کسی که به وقتش بتواند برای او نقش مادر، همسر، دوست، مردم و هزار نقش رنگارنگ دیگر را بازی کند. کسی که جسم و روحش را به شما آرامشی بکشاند که خدا برای هر جفتی نوید داده بود... کسی که با او مدارا کند. با اویی که درد تنهایی کشیده بود... درد یتیمی درد غریبی در بین قربا... دلش مداوایی عاشقانه می خواست ... مداوایی صمیمانه و پر از عطوفت... و شیرزاد آن کسی بود که می توانست همه ی این ها را مثل گنج گران بهایی به او هدیه دهد... پتانسیلش را داشت.

سخن

رمان شب چراغ (2جلدی) اثری است با همکاری عاطفه منجزی و م بهارلویی و به کوشش انتشارات سخن چاپ و منتشر شده است.

خودش هم نمی دانست قصد کرده انتقام چه چیز را از سوگل بگیرد...انتقام تقاضایی که برای طرزنامیدنش توسط او داشت و تاکیدی که بر خانم زاهد کرده بود یا انتقام دست های استادی که روی شانه های ظریف او نشسته بود؟! دلیلش هر چه بود، این انتقام برای خودش هم گران تمام شده بود؛ این چند روز بدترین روزهای عمرش را گذرانده بود، اما راه دیگری جز همین راهی که می رفت بلد نبود! بالاخره سرو کله ی سوگل از پشت شیشه ی اتاق تشریح پیدا شد. وقتی نگاهش به سوگل افتاد و خیالش راحت شد که آمده، توانست با خیال راحت نفسی تازه کند و با حضورذهن بیشتری به ادامه ی تدریسش برسد. گاهی لجاجت، بزرگترین انگیزه ها را به او می داد.

یوپا

رمان گناهکار (2جلدی) نوشته ی فرشته تات شهدوست به کوشش انتشارات یوپا چاپ و منتشر شده است.

غرور، تعصب و گناه داستانی می سازند که فضای سیاه و سفیدش در برگیرنده ی لحظاتی تکان دهنده است که هم تن را به لرزه می اندازد و هم تا پایان ماجرا، خواننده را با خود می کشاند.

ذهن آویز

رمان مجنون تر از فرهاد (2جلدی) نوشته ی م بهارلویی به کوشش انتشارات ذهن آویز چاپ و منتشر شده است.

بالاخره اشکم سرازیر شد. سرم را بلند کردم و گفتم: تو اگه بری، من بعد تو یه مرده می شم. مرده ای که تنها تفاوتش با بقیه مرده ها اینه که نفس می کشه. یادته میگفتی بغض نشکنم رو می شکنی؟ از حالا به بعد دیگه خیلی راحت این بغض شکسته می شه! تو بگو محراب، من بعد تو چه کار کنم؟ کاش می فهمیدی این پری که مقابلت ایستاده مثل بچه ای که از دست مامانش کتک خورده، مشتاقانه منتظره به آغوش همونی پناه ببره که از دستش کتک خورده!

یوپا

کتاب این یک فرشته است (براساس سرگذشت واقعی ملیکا کانطوری) نوشته ی محدثه رجبی توسط انتشارات یوپا چاپ و منتشر شده است.

کتاب این یک فرشته است داستان دخترانگی های بی پایانی است که با تلخ ترین حالت ممکن پایان یافته است. این یک فرشته است داستان عشق است... داستان لبخندهای زیبایی که صورت پرنشاط دختری به نام ملیکا را مزین می کند و عشق را در رگ های او به جریان در می آورد.

این یک فرشته است روایت پاکی و مهربانی دختری است که آفریده شده ای است برای صداق و فرشته بودن!

گاهی اوقات چیزهایی به چشم می بینم که ممکن روزی حتی در خواب و پشت پلک های بسته هم تصوری از آنها نداشته باشیم. همان آرامش قبل از طوفان که در اوج خوشبختی، شادی و آرامشِ مطلق به سراغمان می آید و دردی می شود بی درمان... مثل دیدن عزیزی روی تخت بیمارستان...! دردی خانمان سوز که حاضری جانت را فدا کنی تنها برای این که بلا از سر عزیزترین فرد زندگیت بگذرد تا نفس راحت بکشی و خدا را شکر کنی!

ملیکا فرشته ای است که همواره نگاه گرم پدر مهربان  دلسوزش و لبخند توام با نگرانی و عشق مادر عاشقش را بخود به همراه دارد و اما ... سایه نحس بیماری بی رحمانه پرده ای از غم را بر روی چشمان عسلی و همیشه امیدوارش می اندازد.

فرشته ی قصه ی ما اسطوره ای است از صبر و مقاومت که در سخت ترین لحظات زندگی اش با لبخند پر از آرامشش، غم را از قلب های عزیزانش دور می کند و نقطه شروع از زمانی است که ملیکای فرشته قصد دارد با سختی های زندگی مبارزه کند...

نگاه

کتاب پول و زندگی نوشته ی امیل زولا توسط علی اکبر معصوم بیگی ترجمه و به کوشش نشر نگاه چاپ و منتشر شده است.

پول، هجدهمین رمان از سلسله داستان های مشهور روگند ماکار، به توصیف محافل سفته بازان، سوداگران و بورس بازان پاریس می پردازد. آریستید ساکاره قهرمان کتاب و برادر روگن، وزیر قدرتمند، سوداگر بی وجدان و ورشکسته ای است که برای بار دوم به تجارت روی می آورد. بانک انیورسال را تاسیس می کند تا از سراسر خاورمیانه بهره کشی کند و برای توفیق در نقشه های بلند پروازانه اش از قربانی کردن نزدیک ترین کسان خود نیز پروا ندارد. او بنده و کارگزار پول است برای او زندگی و عشق و تمدن بشری فقط در پول خلاصه می شود.

رمان قدرتمند پول و زندگی، که شرارت ها و پلیدی هایی را برملا می سازد که پرستش بت پول در جهان مدرن می تواند در پی داشته باشد، به طرزی درخشان زندگی پر جلال و جبروت پاریس را در اواخر سده ی نوزدهم وصف می کند و شخصیت هایی را به صحنه می آورد که در رنگارنگی و غنا کم نظیراند.

قطره

کتاب درمان شوپنهاور نوشته اروین یالوم توسط خانم سپیده حبیب ترجمه و به کوشش نشر قطره چاپ و منتشر شده است.

اروین یالوم در کتاب درمان شوپنهاور تصور می کند فیلسوف معاصری به نام فیلیپ که فردی منزوی و به نوعی رونوشت شوپنهاور است، به یکی از گروه های درمانی روان درمانگر مشهوری به نام جولیوس وارد می شود که خود به دلیل رویارویی ناگهانی با سرطان و مرگ خویش، به مرور دوباره ی زندگی و کارش نشسته است. فیلیپ آرزو دارد با به کارگیری اندیشه های شوپنهاور، به یک مشاور فلسفی بدل شود و برای این منظور نیازمند سرپرستی جولیوس است. ولی جولیوس می خواهد به کمک اعضای گروه به فیلیپ/ شوپنهاور بقبولاند که این ارتباط انسانی است که به زندگی معنا می بخشد؛ کاری که هیچ کس برای شوپنهاور تاریخی نکرد.

اروین یالوم - استاد بازنشسته ی روانپزشکی دانشگاه استنفورد، روان درمانگر اگزیستانسیال و گروه درمانگر در کتاب درمان شوپنهاور نیز همچون رمان وقتی نیچه گریست با زبان سحرانگیز داستان، به معرفی اندیشه های پیچیده ی فلسفی و توصیف فنون روان درمانی و گروه درمانی می پردازد.

شادان

رمان نسل عاشقان از ر اعتمادی یکی از بهترین نویسندگان رمان های ایرانی به کوشش انتشارات شادان چاپ و منتشر شده است.

امروز که به تمامی آن سالها نگاه می کنم می بینم زندگی نسل ما، تاریخ این دیار است و به راستی هرکدام عمری تجربه بوده اند... از کودکی چون بزرگسالان زندگی کردیم و چون به بزرگسالی رسیدیم مسئولیتی فراتر از توان بردوش کشیدیم . اما امیدوارم که فرزندان امروز از شنیدن قصه ی نسل ما... تجربه ای نو بیاموزند و ما را باور کنند: نسلی که نسل عشق بود و مهر...

فهرست

یک حساب کاربری رایگان برای ذخیره آیتم‌های محبوب ایجاد کنید.

ورود به سیستم

یک حساب کاربری رایگان برای استفاده از لیست علاقه مندی ها ایجاد کنید.

ورود به سیستم