گلاب پاش فیروزه کوبی آقاجانی ساخته شده از بهترین فیروزه نیشابور و مس تولید صنایع دستی آقاجانی است. این گلاب پاش فیروزه کوب دارای استاندارد ملی ایران و گارانتی 10 ساله ی تولید کننده است. ارتفاع این محصول 53 سانتی متر است. لازم به ذکر است از آنجا که تمامی مراحل تولید گلاب پاش فیروزه کوبی آقاجانی با دست انجام می شود احتمال چند سانتی متر تفاوت در تمامی محصولات وجود دارد.
کتاب راز شاد زیستن نوشته ی اندرو متیوس توسط وحید افضلی راد ترجمه و به کوشش انتشارات نیریز چاپ و منتشر شده است. این کتاب یکی از پرفروشترین کتابهای روانشناسی است که به بررسی الگوهای رفتاری شما و روش های تبدیل آنها به الگوها به رفتاری مثبت می پردازد.
شما را در ادامه به مطالعه ی قسمتی از کتاب راز شاد زیستن اندرو متیوس در سایت خرید کتاب با تخفیف بوکالا دعوت می کنیم.
قسمتی از کتاب راز شاد زیستن اندرو متیوس
الگوهای رفتار
بیایید در آغاز به کار ذهن نگاهی بیندازیم. آیا وقتی از خیابان عبور می کنیم، باید به تک تک قدم های خود توجه داشته باشیم؟ آیا وقتی غذا می خوریم، باید برای هضم آن، کاری انجام دهیم؟ آیا وقتی در خواب هستیم، باید نگران ادامه ی تنفس خود باشیم؟ حقیقت این است که ما هیچ یک از این کارها را با ذهن هوشیار خود انجام نمی دهیم. ذهن انسان را می توان به کوه یخی تشبیه کرد که بخش قابل رویت آن همان ضمیر هوشیار و بخش بسیار بزرگتر و پنهان آن، ضمیر ناهوشیار ماست.
ضمیر ناهوشیار، مسئول بخش بزرگی از پیامدها و مسبب همه ی تکرارها در زندگی انسان است.
*** خريد کتاب راز شاد زیستن اندرو متیوس با تخفیف ***
بسیاری از ما واجد الگوهای عود کننده هستیم؛ بدین معنا که تجربه شما با رفتارهای کهنه، مرتب در زندگی ما تکرار می شوند.
به عنوان مثال شخصی را در نظر بگیرید که همیشه با تأخیر به قرارهای خود می رسد. خود من یک همبازی تنیس داشتم که همیشه تاخیر داشت. ما صبح دوشنبه هر هفته رأس ساعت هفت در هيلتون تتیس بازی می کردیم و من مطمئن بودم که همیشه حوالی ساعت هفت و ربع سروکله اش پیدا می شود. البته همیشه برای تأخیرهایش انواع و اقسام بهانه ها را داشت: «پسرم راکتم را گرفته بود و بر تختش گذاشته بود.» هفته ی بعد همان اتفاق دوباره تکرار می شد و این بار او ساعت هفت و نیم از راه می رسید و بهانه اش این بود: «یک لنگه ی كقشم را گم کرده بودم و منتهی بعد سر ساعت هفت و ربع: ماهی قرمز مریض بود و بچه گریه می کرد.» و بهانه های دیگر: باطری ماشین خالی شده بود، برق قطع بود، سویچم گم شده بود، لباس تیم توی ماشین لباسشویی جا مانده بود و ...
بالاخره روزی به او گفتم: باید قراری بگذاریم. از حالا به بعد به ازاء هر دقیقه تأخیر باید صد تومان به من بدهی. فردای آن روز کتفش ضربه خورد و از آن روز به بعد دیگر با هم بازی نکردیم.
دوست من فکر می کرد تأخیر را بر طالع او نوشته اند. او هوشیارانه قصد دیر کردن نداشت، اما در ضمیر ناهوشیارش برنامه ای وجود داشت که به او می گفت: «تو همیشه عقب میمانی» و همان برنامه، زندگی اش را هدایت می کرد.
اگر او تصادفی روزی به موقع بیدار می شد و برای سر وقت رسیدن هم وقت کافی داشت، این برنامه ی درونی به او کمک می کرد تا درختی سر راهش سبز شود یا راه عجیب و غریبی برای گم شدن پیدا کند: آن وقت نفس عمیقی می کشید و می گفت: «می دانستم! همیشه همین طور است. من هیچ وقت نمی توانم سر وقت برسم.»
الگوهای همیشه نالان
یافتن نمونه های این الگو، کار دشواری نیست. کافی است در خیابان با یکی از آنها روبه رو شوید و با جویا شدن حالش، مرتکب اشتباه وحشتناکی شوید. زندگی این قبیل افراد، یک داستان غم انگیز مکرر است. شما خیلی زود می شنوید که گربه ی آن ها دیروز مرده، با ماشینشان تصادف کرده اند، خانه شان آتش گرفته، سنگ آسمانی گاراژ خانه شان را با خاک یکسان کرده و پزشک تشخیص داده که به بیماری بسیار بسیار جدی ای مبتلا شده اند که شما حتی اسم آن را هم نشنیده اید.
هر وقت زندگی آنها از آسودگی خبر می دهد، زمزمه ی ناهوشیاری می گوید: «نه! این نمی تواند حقیقت داشته باشد که سپس خیلی زود سر و کله ی داستان غم انگیز تازه ای پیدا می شود؛ شغل خود را از دست می دهند، عمل جراحی دیگری پیش می آید، به زندان می افتند و به این ترتیب همه چیز به حالت عادی برمی گردد.
در ادامه به این نکته می پردازیم که با این الگوها چه باید کرد. اما در حال حاضر بیایید با انواع دیگر آنها آشنا شویم.
الگوهای حادثه ساز
بعضی ها استعداد عجیبی برای حادثه سازی دارند و تمام زندگی آنها به افتادن از نردبان، زمین خوردن از روی دوچرخه، پرت شدن از روی درخت، برق گرفتگی، تصادفات رانندگی و... می گذرد. دوست بیست و چند ساله ای دارم که از شانزده سالگی تاکنون پنج ماشین نو را از دور خارج کرده است. او می گفت: هر بار که ماشین نو می خریدم، انگار ماشین های دیگر برای کوبیدن به من با هم كورس می گذاشتند. وقتی این حادثه پنج بار تکرار شد، دیگر تصمیم گرفتم به خاطر نجات جانم از خریدن ماشین نو صرفنظر کنم.
الگوهای بیماری
بعضی ها سالی دو بار سرما می خورند. بعضی ها هر وقت موقعیتی استثنایی برایشان پیش می آید، مریض می شوند، بعضی ها هم همیشه صبح شنبه مریض می شوند! شما چطور؟
الگوهای بی نظمی
بعضی از مردم تمایل عجیبی به بی نظمی و شلختگی دارند. البته آن ها آگاهانه در این جهت تلاش نمی کنند، اما به طور ناهوشیار تحت تأثير الگویی بسیار قدرتمند هستند. میز تحریرشان نامرتب است، پرونده هایشان به هم ریخته و موی سرشان کثیف است. حتی اگر بروید و همه چیز را برایشان مرتب کنید، در کوتاهترین زمان ممکن، دوباره اوضاع را به وضعیت عادی اولیه برمی گردانند؟
*** خريد کتاب راز شاد زیستن اندرو متیوس ***
الگوهای ورشکستگی
بدون تردید شما هم با کسانی که همیشه بی پول و ورشکسته هستند، برخورد داشته اید. درواقع علت این ورشکستگی ها میزان درآمد فرد نیست، بلکه نحوه رفتار او با این درآمد است.
کسانی که دارای الگوی ورشکسته هستند، براساس برنامه خودکار هرگاه پولی مازاد بر احتیاج خود به دست می آورند، به دنبال راهی برای خلاص شدن از آن می گردند؛ البته به خوبی این راه را پیدا می کنند! (بهترین الگو برای آن دسته از خوانندگانی که در کار فروش هستند!)
فردی که تابع الگوی ورشکسته است، به جای آن که ریشه ها را در خود جستجو کند، به سرزنش دیگران می پردازد و همیشه اقتصاد، دولت یا میزان درآمد خود را علت ناکامی اش می داند. اگر حقوق او دو برابر هم شود، باز همیشه ورشکسته است. درحقیقت علت این که بیشتر برندگان قرعه کشی ها پول های باد آورده ی خود را در کوتاهترین زمان از دست می دهند، همین الگوی درونی است که مرتب به آنها می گوید: «با تمام این پول هم احساس راحتی نخواهی کرد. این پول شایسته ی تو نیست؛ بهتر است زود بلایی به سرش بیاوری»
الگوهای قطعیت
اگر شما دارای چنین الگویی باشید، بدون شک می دانید که بلافاصله پس از آغاز تعطیلات شما، دفتر کارتان در اثر رعدوبرق آتش خواهد گرفت، همه ی کارمندان قسمت فروش به آنفلوآنزا مبتلا خواهند شد و هزار مصیبت دیگر در غیاب شما از آسمان نازل خواهند شد. جالب اینجاست که نظام باورها و نگرش های شما در نهایت به خلق همین صحنه ها کمک خواهند کرد.
الگوهای تغییر شغل
به تازگی شخصی که در صدد تغییر شغل بود، به من مراجعه کرد و گفت: «چون محصولات کارخانه ام فاقد کیفیت مطلوب بودند، قرار است پست پایین تری به من داده شود. دیگر با این حقوق، توانایی پرداخت اجاره خانه ام را نخواهم داشت.
گفتم: چه مدت اینجا مشغول کار بوده ای؟
گفت: دو سال
گفتم: شغل قبلی ات چطور؟
گفت: حدود دو سال هم آنجا کار کردم.
پرسیدم: قبل از آن؟
جواب داد: حدود بیست و چهار ماه.
گفتم: ایراد کار کجاست؟ در تویا در شغل هایت؟
گفت: در من.
گفتم: اگر ایراد در خود توست، چرا کارت را عوض می کنی؟
بعد با او درباره ی دوستی صحبت کردم که طی یازده ماه گذشته، پنج بار کارش را عوض کرده است و گفتم: حاضرم به تو قول بدهم که او تا سال آینده هم بر سر کار فعلی اش دوام نخواهد آورد. عصر همان روز دوست مورد بحث به من تلفن کرد و گفت که کارش را رها کرده است. می بینید؟ بی جهت قول داده بودم.
با این حال همین دوست ادعا می کند که بی نهایت شاد است، پس به یاد داشته باشید که ما درباره ی خوبی و بدی الگوها صحبت نمی کنیم؛ فقط خوب است متوجه این مسئله باشیم که ما براساس برنامه های ثبت شده در ضمیر ناهوشیار خود عمل می کنیم. همچنین باید توجه داشت که این الگوها می توانند به طور همزمان و توام نیز وجود داشته باشند.
الگوی دیگری هم وجود دارد که نام آن را «الگوی مردم - کثیف - هستند - زندگی - وحشتناک - است - چرا - دنیا با من چنین می کند - ای کاش - مرده - بودم.» می گذاریم. اینجا باز خود ما مسئول و عامل به وجود آورنده ی این شرایط در زندگی خود هستیم و این الگویی بسیار خطرناک است.
الگوی من فقط می توانم به زحمت از عهده ی امورات خود بر بیایم.
در این الگو تفکر هوشیار و ناهوشیار، ما را در موقعیتی اسیر می کند که دیگر زندگی برای ما چیزی جز کشمکش دایمی نیست، اما همیشه در آخرین لحظات از عهده ی این کشمکش ها برمی آییم.
الگوی من همیشه جا می مانم.
به این معناست که ما همیشه چه هنگام تولد، چه موقع شروع مدرسه، چه در تجارت و چه برای رفتن به تعطیلات، یا خیلی دیر می رسیم یا خیلی زود. همیشه در وقت نادرست و در جای درست بودن؛ همچنین استعداد خوب و داشتن معلم بد، یا استعداد بد و داشتن معلم خوب، یا فاقد هر دو بودن.
الگوی مردم همیشه مرا طرد می کنند.
کافی نیست؟
بحث را با نگاهی به الگوهای منفی آغاز کردیم، اما الگوهای مثبتی هم وجود دارند که شاید با الگوهای درونی شما تناسب بیشتری داشته باشند.
الگوی من همیشه تندرست و سالم هستیم.
وضعیت جسمانی ما به وسیله ی برنامه هایی تعیین می شود که همیشه در گوشی های ما در حال نجوا هستند؛ برنامه هایی که لحظه به لحظه، الگوی مزاجی ما را برایمان دیکته می کنند.
آیا کسی را می شناسید که همیشه در وقت صحیح و در جای صحیح است؟ این نوع آدم ها تا به تجارت رو می آورند، رونق اقتصادی شروع می شود تا خانه ی خود را می فروشند، یک بازداشتگاه در مجاورت آن ساخته می شود؛ تا عزم سفر می کنند، با همسفری آشنا می شوند که آنها را دور اروپا می گرداند. فکر می کنید این کارها چطور انجام می شوند؟ شاید شما هم با حسرت می گویید: اگر فقط ذره ای از شانس آن ها را داشتم، آن وقت! اما حقیقت این است که در وقت صحیح، در جای صحیح بودن، الگوی درونی است.
و اما الگوی «به هر کاری دست می زنم، پول درمی آورم.» یا الگوی هر چه می خرم، همیشه برایم سودآور است.» (که عکس آن هم وجود دارد: الگوی همیشه بد می آورم!)
الگوهای دیگری را هم می توان نام برد؛ مثل الگوی من به مردم اعتماد دارم و آنها همیشه با من خوب رفتار می کنند»، الگوی هر کاری انجام می دهم، همیشه جالب و آسان است و ...
فرض بر این است که همه ما به دنبال کسب الگوهای خوب هستیم، اما الگوهای دیگر چه می شوند؟ بنابراین باید از خود بپرسیم: «این الگوهای پوسیده چه زمانی تغییر خواهند کرد؟ چه زمانی از میان خواهند رفت؟ پاسخ این است: وقتی ما تغییر کنیم، زندگی هم تغییر می کند.
تغيير هرگز به آسانی میسر نمی شود.
تغيير الگوها همیشه کار ساده ای نیست، اما همیشه امکان پذیر است. در هر مرحله ای که باشید، می توانید به آن چه می خواهید، دست پیدا کنید. هدف ما در کتاب راز شاد زیستن، بیان چگونگی انجام این عمل است. همین جا باید نکته ای را برای خود روشن کنیم؛ این که هر وقت تصمیم بگیریم که تغییر کنیم، با مقاوت روبه رو می شویم. در واقع برای این که روشن شود آیا به اندازه ی کافی برای تغيير مصمم هستیم یا خیر، همیشه به مبارزه فراخوانده می شویم. برای مثال، فرض کنید تصمیم گرفته اید رژیم غذایی تان را شروع کنید و در اولین روز از اولین هفته ی آب کردن گوشت های اضافی، جعبه ی نامه های شما از کارت های دعوت به شام، میهمانی های عصرانه و جشن های مختلف انباشته می شود. هر تغییری، به ویژه در آغاز به مبازره طلبیده می شود.
فرض کنید برای اولین بار در زندگی تصمیم می گیرید حساب پس اندازی برای جمع کردن پول های خود افتتاح کنید. برنامه ی شام در رستوران مورد علاقه تان را تعطیل می کنید. این یکی از تدابیر شما برای صرفه جویی است و به این ترتیب، دو هزار تومان برای حساب پس اندازتان کنار می گذارید. آیا درست در همین روز نیست که یخچال خراب می شود، زمان تجدید بیمه ی ماشینتان فرا می رسد و برادر همسرتان، پنج هزار تومان طلب سال گذشته اش را مطالبه می کند؟
فرض کنید شما هم از آن دسته آدم هایی هستید که بسیار تامرتب و كثيف لباس می پوشند و حالا تصمیم گرفته اید برای یک بار هم که شده، لباس مرتب بپوشید که ناگهان سر راه شما از اتاق به حمام، روغن ماشین سبز می شود. حال این فکر به ذهن شما خطور می کند: «خوب، من این طوری هستم و نمی توانیم تغییر کنم.» حقیت این است که شما می توانید تغییر کنید، اما الگوهای رفتار پیشین در مقابل شما مقاومت نشان می دهند. به این ترتیب ما چگونه تغییر می کنیم؟
قبل از هر چیز، مسلم بدانید که هر تغییری با مقاومت روبه رو خواهد شد؛ به عبارت دیگر، کمربندها را محکم ببندید.
شکل گیری الگوهای رفتار
بلافاصله پس از تولد، الگوهای رفتار شروع به شکل گیری می کنند، بنابراین این الگوها بسیار محکم و جاافتاده هستند.
برای مثال الگوی خوردن را درنظر بگیرید. نوزاد به دلایل مختلف گریه می کند؛ تشنگی، گرما، سرما، تنهایی، ناتوانی، نیاز به در آغوش گرفته شدن، نیاز به توجه، خیس بودن و... اما وقتی نوزاد گریه می کند، در بیشتر مواقع به او غذا داده می شود. بنابراین این تداعی از همان آغاز در کودک شکل می گیرد که راه حل تمام مسائل یاد شده، گذاشتن چیزی در دهان است؛ پس اگر سیگار می کشید یا بیش از اندازه می خورید و می نوشید، لازم نیست برای پیدا کردن علت، تلاش زیادی کنید؛ علت، همان الگوهای کودکی است.
وقتی دچار عجز و ناتوانی، تنهایی یا افسردگی می شوید، می دانید که یکی از معدود چراغ هایی که در زندگی تان روشن می شود، چراغ درون یخچال است. بخشی از «راه حل » خوردن مشروب و سیگار کشیدن هم در همین شرطی شدن ها ریشه دارد.
به دلیل مشابه، بسیاری از خصوصیات فعلی ما دستاورد تجربیات اولین سال های زندگی است. ذهن کودک در این سال ها به روی هر چیزی گشوده و از هر چیزی خالی است، بنابراین اطلاعات را مانند اسفنج به خود جذب می کند. به دلیل آن که نخستین روابط ما با والدینمان شکل می گیرد، بر زندگی و روابط آینده ی ما تأثیر بسیار عظیمی می گذارد. بخش کوچکی از الگوهای انسان در زندگی هوشیارانه و بخش اعظم آن ناخودآگاه بوده و بازتاب آموخته های او از والدین خود است.
*** خريد کتاب راز شاد زیستن با تخفیف ***
مشخصات
- عنوان کتاب
- راز شاد زیستن
- نویسنده
- اندرو متیوس
- مترجم
- وحید افضلی راد
- ناشر
- نیریز
- تعداد صفحات
- 150
- وزن
- 227 گرم
- زبان کتاب
- فارسی
- سال چاپ
- 1398
- نوبت چاپ
- 17
- قطع
- وزیری
- جلد
- شمیز
- شابک
- 9782000033981
- مشخصات تکمیلی
- (از پرفروش ترین کتابهای سال در زمینه روانشناسی)
افزودن نظر جدید