شوهر ما سه نفر

کتاب شوهر ما سه نفر نوشته استفانی باند داستانی است سراسر طنز و پر رمز و راز از خشم سه زنی که تحقیر شده اند... سه زن با سه شیوه ی زندگی متفاوت، یکی پزشک، دیگری زنی اجتماعی و اهل معاشرتو سومی رقاصه ای جوان که هر سه شب در یک شب تلفنی مطلع می شوند شوهرشان بر اثر سانحه در بیمارستان بستری است. هر سه به بیمارستان می روند و پی می برند که شوهرشان آنان را فریب داده است و شوهر هر سه یک نفر است. آقای ریموند تاجر بر اثر جراحات تصادف می میرد و پلیس به هر سه آنها مظنون شده و داستان آغاز می شود.

این کتاب توسط خانم نفیسه معتکف ترجمه و انتشارات درسا چاپ و نشر آن را برعهده داشته است. شما را به مطالعه ی قسمتی از داستان کتاب شوهر ما سه نفر در سایت خرید کتاب با تخفیف بوکالا دعوت می کنیم.

ادامه مطلبShow less
موجود شد خبرم کن!
مرجع:
64750
نام برند:
صنایع دستی آقاجانی

گلاب پاش فیروزه کوبی آقاجانی ساخته شده از بهترین فیروزه نیشابور و مس تولید صنایع دستی آقاجانی است. این گلاب پاش فیروزه کوب دارای استاندارد ملی ایران و گارانتی 10 ساله ی تولید کننده است. ارتفاع این محصول 53 سانتی متر است. لازم به ذکر است از آنجا که تمامی مراحل تولید گلاب پاش فیروزه کوبی آقاجانی با دست انجام می شود احتمال چند سانتی متر تفاوت در تمامی محصولات وجود دارد.

صنایع دستی آقاجانی

آجیل خوری مس و خاتم کاری کد K064 با ارتفاع 16 سانتی متری یکی از محصولات تولید صنایع دستی آقاجانی است که در ساخت و تولید آن از بهترین مواد اولیه استفاده شده است. این آجیل خوری مس و خاتم دارای استاندارد ملی ایران و گواهینامه کیفیت جهانی ISO9001:2015 می باشد. خاتم کاری یکی از زیباترین و مشهورترین صنایع دستی اصفهان است.

صنایع دستی آقاجانی

گلدان مسی فیروزه کوب تولید صنایع دستی آقاجانی از بهترین فیروزه نیشابور و مس توسط هنرمندان اصفهانی ساخته شده است. این «گلدان فیروزه کوبی» دارای گواهینامه جهانی iso9001:2015 و استاندارد ملی ایران است و همچنین دارای کارت ضمانت 10 ساله صنایع دستی آقاجانی است.

توضیحات

قسمتی از کتاب شوهر ما سه نفر

شرط می بندم این زلم زیمبو کلی خرج روی دست ریموند گذاشت.
دکتر ناتالی کار مایکل نگاهش را از انگشتر تک نگین الماس برداشت و به پرستارش که خستگی از سر و رویش می بارید و با یک بغل پرونده های زردرنگ بیماران پاهای خود را روی زمین می کشید و جلو می آمد، نگاهی انداخت.
ناتالی با به یاد آوردن شغل خسته کننده و تکراری شوهرش که فروش دست و پای مصنوعی بود، گوشه ی لبش را بالا برد. سپس تلفن را روی میز کمی جابه جا کرد تا جا برای پرونده ها باز شود و گفت: صبر کن. آهان، جا باز شد.
هنوز صدای شوهرش در گوشش طنین انداز بود. خدایا، این هفته چقدر دلش برای او تنگ شده بود.

*** خريد کتاب شوهر ما سه نفر با تخفیف ***

بعد از اینکه سارا بار خود را خالی کرد، به جلو خم شد و در حالی که شگفت زده به جواهر درشت نگاه می کرد، گفت: هر وقت از این مرد دست و دلباز خسته شدی، او را به من پاس بده.
حرف های سارا باعث شد که ناتالی احساس شرمندگی کند. بله، آن جواهر به راستی زیبا و نفیس بود. اما یک جای کار ایراد داشت. در چند ماه اخیر، یک جای کار شوهرش ایراد داشت.
در دل گفت: اوه، دیوانه شدم.
مسئله ای ذهنش را مشغول کرده بود. احساس تنهایی و خلأ می کرد. روی صندلی چرمی اش به جلو خم شد و پوزخندزنان گفت: سارا، بگذار آب پاکی را روی دستت بریزم. ریموند یکه شناس است.
سارا گفت: حیف شد. این مرد مثل یک ظرف پر از عسل گرم است که التماس می کند پخش شود. سالگرد ازدواجتان است؟
اوهوم.
پنج سال شد؟
این هفته می شود شش سال. اما همیشه جلوتر هدیه ام را می دهد.
سارا گفت: این مرد یک تکه جواهر است. سپس لب و لوچه اش را جمع کرد و با لحنی غصه دار ادامه داد: برعکس جویی من.
ناتالی از پرحرفی سارا لذت می برد. برایش در حکم زنگ تفریح بود. او کارش را تمام کرد و زنجیر بلندی را که به گردن داشت، زیر پلوور نازکش انداخت و گفت: خیال می کردم به جویی علاقه مند شده ای.
شده بودم، الان هم هستم... او دیشب ناودان خانه ام را تمیز کرد.
این در شهرهای کوچک ایالت میسوری یک رسم است؟
سارا خندید و گفت: نه. جدی می گویم. او ناودان را تمیز کرد.
ناتالی پرسید: دیگر چه؟
و نردبان تاشوی خودش را در گاراژ خانه ی من گذاشت.
ناتالی چشمکی زد و پرسید: دیگر؟
سارا گفت: نظر به اینکه مردی مثل جویی وسایلش را همه جا نمی گذارد، گمان می کنم می خواهد به من پیشنهاد ازدواج بدهد.
ناتالی از این استدلال خنده اش گرفت. پرستار او در این شش ماهی که با یکدیگر کار می کردند، توصیفی عجیب از طرز فکر مردم داشت . او عملا می توانست با نگاه کردن به دندان ها و ناخن های بیماران تشخیص دهد که بیماری آنان روانی است یا جسمانی.
ناتالی گفت: حالا می خواهی جواب مثبت بدهی؟
سارا لبه ی میز نشست و گفت: هنوز تصمیمی نگرفته ام، اما جویی دست به تعمیرش خوب است و قدرمسلم، خانه ی من به یک شیروانی تازه احتیاج دارد.
ناتالی یک ابروی خود را بالا برد و گفت: اما تو که نمی توانی برای خاطر چند تا سفال شیروانی تن به ازدواج بدهی.
البته که نه. اما تا رسیدن به خانه ای با چشم اندازی زیبا صبر می کنم.
ناتالی انگشتش را رو به او تکان داد و گفت: یالا، اعتراف کن. او را دوست داری یا نه؟
سارا بینی ریزه اش را چروک انداخت و گفت: ای، بگویی نگویی.
ناتالی دلش هوای شوهرش را کرد. بعد از مدتی دوری، وقتی به هم می رسیدند برای شان تازگی داشت.
او پرونده ها را به طرف خودش کشید و پرسید: امروز چند تا مریض داشتیم؟ تعدادش از دستم در رفته.
پنجاه و دو تا. فرصت کردی ناهار بخوری؟
یک کیسه تخمه آفتابگردان در کشویم پیدا کردم.
پس بگو چرا این قدر لاغری! اگر خوراکی می خواهی، به خانم رگلان بگویم برایت یک بسته بیسکویت سبوس دار بخرد. پایش بهتر شده و می تواند راه برود.
ناتالی لبخندی مهرآمیز زد و گفت: احتیاجی نیست.
او قسم می خورد که تو شفایش داده ای.
هم من، هم آمپول کورتیزون. متأسفانه تسکینش موقت است.
سارا شانه ای بالا انداخت و گفت: از نظر کسانی که به اینجا می آیند، کارت درست است. سپس از لبه ی میز پایین آمد و در حالی که به سوی در می رفت، اضافه کرد: من و جویی امشب می خواهیم به تئاتر برویم. تو هم می آیی؟
ناتالی سرش را به نشانه ی نفی تکان داد و گفت: مدت هاست کتاب های ریموند را از جعبه ها بیرون نیاورده ام. این جعبه ها دیوانه ام کرده اند. به هر حال متشکرم.
ناتالی مچ دستش را چرخاند، به ساعتش نگاهی انداخت و اضافه کرد: بهتر است تو بروی. خودم در را قفل می کنم.
سارا گفت: متشکرم، فردا می بینمت. در حالی که به سمت در می رفت، ناگهان برگشت، چشمانش از شدت کنجکاوی می درخشید. گفت: راستی، برادرت دو بار زنگ زد.
ناتالی به سادگی لبخندی ساختگی زد و از سارا تشکر کرد که پیام برادرش را به او رسانده است.

او حالا تنها بود. یک مرتبه شقیقه ی راستش تیر کشید. دلش می خواست در خانه ی مرتبش تنها باشد و کسی کاری به کارش نداشته باشد. اما... برادرش تونی ... دزدی که به قید ضمانت آزاد شده بود، حالا به سرپناه احتیاج داشت، می بایست تا وقتی می توانست روی پای خود بایستد، جایی می ماند. تونی به او اطمینان داده بود. او ابتدا به یاد خواهر عزیزش افتاده بود. هفته ی پیش به او زنگ زده و با صدای جذابش این را به خواهرش اعلام کرده بود.

ناتالی حدس می زد افکار برادرش بیشتر دور حساب بانکی خواهر عزیزش می چرخد تا خود خواهرش. اما چون او نزدیک ترین قوم و خویش تونی بود، از لحاظ اخلاقی مجبور بود کمکش کند. به هر حال، خیال او راحت نبود. سرو کله ی برادرش در زندگی راحت و خصوصی او پیدا شده بود و او دلخور بود که می بایست حواسش را جمع می کرد. مردم ناحیه و جامعه پزشکی به او احترام می گذاشتند. ناتالی در این فکر بود که بیمارانش چه فکری می کردند وقتی می فهمیدند نه تنها برادر او سابقه دار است، بلکه با او هم زندگی می کند.

ناتالی آشفته و ناراحت بود. سعی کرده بود از پذیرفتن تونی به خانه اش طفره برود تا ریموند برگردد و مسئله را با او در میان بگذارد. اما حتی امروز که با شوهرش صحبت کرده و فهمیده بود او جمعه به خانه برمی گردد، اسمی از تونی نیاورده بود، ریموند چشم دیدن تونی را نداشت و ناتالی بین این دو مرد، یعنی برادر و شوهرش گیر کرده بود.

او دو عدد قرص آسپرین در دهان انداخت و بدون آب قورتشان داد. در همین موقع دوباره در باز شد و سارا سرش را داخل آورد و گفت: ای وای! یک مریض از قافله عقب مانده دچار سوء هاضمه شده.

ناتالی آهی کشید. او دوست داشت پزشک شهری کوچک باشد، اما با شیوع دل دردی ویروسی در ساعت پنج و نیم بعداز ظهر چهارشنبه در فصل بهار، شغل پزشکی حالت رمانتیک خود را از دست می داد. به هر حال، به خود تشر زد و رو به سارا گفت: البته، می بینمش.
سارا گفت: اما خیال می کردم مریض نمی بینی. سپس پرونده ای زرد رنگ را از پشت سرش بیرون آورد و ادامه داد: آقای باتلر، چهل و سه ساله، سابقه ی بیماری قلبی ندارد، فشار خونش عادی است، کمبود ویتامین آ دارد.
دست آخر با انگشت ضربه ای به شقیقه اش زد و در پاسخ به پرسش ناگفته ی ناتالی، شکلکی در آورد.
خیلی ممنون، سارا، می توانی بروی خانه.
سارا طوری صدایش را پایین آورد که انگار مرد بیرون اتاق گوش ایستاده بود، و گفت: خطرناک به نظر می رسد. بهتر است همین دوروبر باشم...

*** خريد کتاب شوهر ما سه نفر با تخفیف ***

ادامه مطلبShow less
جزئیات محصول
64750

مشخصات

عنوان کتاب
شوهر ما سه نفر
نویسنده
استفانی باند
مترجم
نفیسه معتکف
ناشر
درسا
تعداد صفحات
392
وزن
444 گرم
زبان کتاب
فارسی
سال چاپ
1397
نوبت چاپ
3
قطع
رقعی
شابک
9789646104532
مشخصات تکمیلی
داستانهای آمریکایی،قرن 20م
دیدگاه کاربران(1)
رتبه‌بندی کلی
5
1 نظرات
کیفیت چاپ
(5)
داستانی فوق العاده با ترجمه ای روان از خانم نفیسه معتکف

افزودن نظر جدید

  • بسته بندی و ارسال:
  • محتوای کتاب:
  • کیفیت ترجمه:
  • کیفیت چاپ:
این کالا را با استفاده از کلمات کوتاه و ساده توضیح دهید.
برچسب های محصول
You may also like
قطره

کتاب وقتی نیچه گریست اثر اروین یالوم ترجمه سپیده حبیب به کوشش نشر قطره چاپ و منتشر شده است.

کتاب وقتی نیچه گریست آمیزه ای است از واقعیت و خیال، جلوه ای از عشق، تقدیر و اراده در وینِ خردگرایِ سده یِ نوزدهم و در آستانه ی زایش دانش روانکاوی.

فریدریش نیچه، بزرگترین فیلسوف اروپا. یوزف بویر، از پایه گذاران روانکاری... دانشجوی پزشکی جوانی به نام زیگموند فروید همه اجزایی هستند که در ساختار رمان «وقتی نیچه گریست» در هم تنیده می شوند تا حماسه ی فراموش نشدنی رابطه ی خیالی میان بیماری خارق العاده و درمانگری استثنایی را بیافرینند. ابتدای رمان، لو سالومه، این زن دست نیافتنی، از برویر می خواهد تا با استفاده از روش آزمایشی درمان با سخن گفتن، به بیری نیچه ی ناامید و در خطر خودکشی بشتابد. در این رمان جذاب دو مرد برجسته و اسرار آمیز تاریخ تا ژرفای وسواس های خویش پیش می روند و در این راه به نیروی رهایی بخش دوستی دست می یابند.

دکتر اروین یالوم استاد روانپزشکی دانشگاه استنفورد، گروه درمانگر روان درمانگر اگزیستانسیال، در خلال این رمان آموزشی، به توصیف درمان های رایج برای وسواس فکری که هر دو شخصیت داستان به نوعی گرفتار آن اند، می پردازد؛ ولی درنهایت روش روان درمانی اگزيستانسيال و رابطه ی پزشک- بیمار است که کتاب بیش از هر چیز در پی معرفی آن است.

دکتر سپیده حبیب، مترجم این کتاب، روانپزشک است و با یادداشت های متعدد خود درباره ی مفاهیم تخصصی روانشناسی، روانپزشکی و پزشکی درک این اثر برجسته را برای خوانندگان غیرمتخصص در این زمینه بسیار آسان کرده است.

نیستان

رمان چشمان تاریکی نوشته ی دین کونتز توسط خانم ناهید هاشمیان ترجمه و به کوشش نشر نیستان چاپ و منتشر شده است.

در بخشی از رمان چشمان تاریکی دین کونتز می خوانیم:

باید به ۲۰ ماه قبل برگردیم. موقعی که یک دانشمند چینی به نام لی چن در حالی که یک دیسکت حاوی اطلاعات سلاح های بیولوژیکی و خطرناک چین در دهه اخیر را داشت، در آمریکا مبتلا شد. آنها آن را ووهان ۴۰۰ نامیدند چون از آزمایشگاه RDNA شهر ووهان خارج شده بود و چهارصدمین میکروارگانیسم دست ساز در مرکز تحقيقات آنجا بود. ووهان ۴۰۰ یک سلاح بی نقص بود. فقط انسان را تحت تاثیر قرار می داد و توسط حیوانات منتقل نمی شد. مانند سیفلیس در خارج از بدن بیشتر از یک دقیقه زنده نمی ماند. یعنی نمی توانست به طور دائم اشیا یا مکانی را مانند سیاه زخم یا سایر میکروارگانیسم های کشنده، آلوده کند. با مرگ میزبان، نابود می شد و نمی توانست در دمای کمتر از ۳۰ درجه سانتی گراد زنده بماند. این همه مزیت در یک سلاح خیلی جالب بود...

سخن

رمان یکی نبود (2 جلدی) نوشته ی عاطفه منجزی به کوشش انتشارات سخن چاپ و منتشر شده است.

همه وجودش بی دریغ کسی را می طلبید تا برای همه ی عمر زنجیدگی های جان خسته اش را در کنار او به فراموشی بسپارد. کسی که به وقتش بتواند برای او نقش مادر، همسر، دوست، مردم و هزار نقش رنگارنگ دیگر را بازی کند. کسی که جسم و روحش را به شما آرامشی بکشاند که خدا برای هر جفتی نوید داده بود... کسی که با او مدارا کند. با اویی که درد تنهایی کشیده بود... درد یتیمی درد غریبی در بین قربا... دلش مداوایی عاشقانه می خواست ... مداوایی صمیمانه و پر از عطوفت... و شیرزاد آن کسی بود که می توانست همه ی این ها را مثل گنج گران بهایی به او هدیه دهد... پتانسیلش را داشت.

سخن

رمان شب چراغ (2جلدی) اثری است با همکاری عاطفه منجزی و م بهارلویی و به کوشش انتشارات سخن چاپ و منتشر شده است.

خودش هم نمی دانست قصد کرده انتقام چه چیز را از سوگل بگیرد...انتقام تقاضایی که برای طرزنامیدنش توسط او داشت و تاکیدی که بر خانم زاهد کرده بود یا انتقام دست های استادی که روی شانه های ظریف او نشسته بود؟! دلیلش هر چه بود، این انتقام برای خودش هم گران تمام شده بود؛ این چند روز بدترین روزهای عمرش را گذرانده بود، اما راه دیگری جز همین راهی که می رفت بلد نبود! بالاخره سرو کله ی سوگل از پشت شیشه ی اتاق تشریح پیدا شد. وقتی نگاهش به سوگل افتاد و خیالش راحت شد که آمده، توانست با خیال راحت نفسی تازه کند و با حضورذهن بیشتری به ادامه ی تدریسش برسد. گاهی لجاجت، بزرگترین انگیزه ها را به او می داد.

یوپا

رمان گناهکار (2جلدی) نوشته ی فرشته تات شهدوست به کوشش انتشارات یوپا چاپ و منتشر شده است.

غرور، تعصب و گناه داستانی می سازند که فضای سیاه و سفیدش در برگیرنده ی لحظاتی تکان دهنده است که هم تن را به لرزه می اندازد و هم تا پایان ماجرا، خواننده را با خود می کشاند.

ذهن آویز

رمان مجنون تر از فرهاد (2جلدی) نوشته ی م بهارلویی به کوشش انتشارات ذهن آویز چاپ و منتشر شده است.

بالاخره اشکم سرازیر شد. سرم را بلند کردم و گفتم: تو اگه بری، من بعد تو یه مرده می شم. مرده ای که تنها تفاوتش با بقیه مرده ها اینه که نفس می کشه. یادته میگفتی بغض نشکنم رو می شکنی؟ از حالا به بعد دیگه خیلی راحت این بغض شکسته می شه! تو بگو محراب، من بعد تو چه کار کنم؟ کاش می فهمیدی این پری که مقابلت ایستاده مثل بچه ای که از دست مامانش کتک خورده، مشتاقانه منتظره به آغوش همونی پناه ببره که از دستش کتک خورده!

یوپا

کتاب این یک فرشته است (براساس سرگذشت واقعی ملیکا کانطوری) نوشته ی محدثه رجبی توسط انتشارات یوپا چاپ و منتشر شده است.

کتاب این یک فرشته است داستان دخترانگی های بی پایانی است که با تلخ ترین حالت ممکن پایان یافته است. این یک فرشته است داستان عشق است... داستان لبخندهای زیبایی که صورت پرنشاط دختری به نام ملیکا را مزین می کند و عشق را در رگ های او به جریان در می آورد.

این یک فرشته است روایت پاکی و مهربانی دختری است که آفریده شده ای است برای صداق و فرشته بودن!

گاهی اوقات چیزهایی به چشم می بینم که ممکن روزی حتی در خواب و پشت پلک های بسته هم تصوری از آنها نداشته باشیم. همان آرامش قبل از طوفان که در اوج خوشبختی، شادی و آرامشِ مطلق به سراغمان می آید و دردی می شود بی درمان... مثل دیدن عزیزی روی تخت بیمارستان...! دردی خانمان سوز که حاضری جانت را فدا کنی تنها برای این که بلا از سر عزیزترین فرد زندگیت بگذرد تا نفس راحت بکشی و خدا را شکر کنی!

ملیکا فرشته ای است که همواره نگاه گرم پدر مهربان  دلسوزش و لبخند توام با نگرانی و عشق مادر عاشقش را بخود به همراه دارد و اما ... سایه نحس بیماری بی رحمانه پرده ای از غم را بر روی چشمان عسلی و همیشه امیدوارش می اندازد.

فرشته ی قصه ی ما اسطوره ای است از صبر و مقاومت که در سخت ترین لحظات زندگی اش با لبخند پر از آرامشش، غم را از قلب های عزیزانش دور می کند و نقطه شروع از زمانی است که ملیکای فرشته قصد دارد با سختی های زندگی مبارزه کند...

نگاه

کتاب پول و زندگی نوشته ی امیل زولا توسط علی اکبر معصوم بیگی ترجمه و به کوشش نشر نگاه چاپ و منتشر شده است.

پول، هجدهمین رمان از سلسله داستان های مشهور روگند ماکار، به توصیف محافل سفته بازان، سوداگران و بورس بازان پاریس می پردازد. آریستید ساکاره قهرمان کتاب و برادر روگن، وزیر قدرتمند، سوداگر بی وجدان و ورشکسته ای است که برای بار دوم به تجارت روی می آورد. بانک انیورسال را تاسیس می کند تا از سراسر خاورمیانه بهره کشی کند و برای توفیق در نقشه های بلند پروازانه اش از قربانی کردن نزدیک ترین کسان خود نیز پروا ندارد. او بنده و کارگزار پول است برای او زندگی و عشق و تمدن بشری فقط در پول خلاصه می شود.

رمان قدرتمند پول و زندگی، که شرارت ها و پلیدی هایی را برملا می سازد که پرستش بت پول در جهان مدرن می تواند در پی داشته باشد، به طرزی درخشان زندگی پر جلال و جبروت پاریس را در اواخر سده ی نوزدهم وصف می کند و شخصیت هایی را به صحنه می آورد که در رنگارنگی و غنا کم نظیراند.

قطره

کتاب درمان شوپنهاور نوشته اروین یالوم توسط خانم سپیده حبیب ترجمه و به کوشش نشر قطره چاپ و منتشر شده است.

اروین یالوم در کتاب درمان شوپنهاور تصور می کند فیلسوف معاصری به نام فیلیپ که فردی منزوی و به نوعی رونوشت شوپنهاور است، به یکی از گروه های درمانی روان درمانگر مشهوری به نام جولیوس وارد می شود که خود به دلیل رویارویی ناگهانی با سرطان و مرگ خویش، به مرور دوباره ی زندگی و کارش نشسته است. فیلیپ آرزو دارد با به کارگیری اندیشه های شوپنهاور، به یک مشاور فلسفی بدل شود و برای این منظور نیازمند سرپرستی جولیوس است. ولی جولیوس می خواهد به کمک اعضای گروه به فیلیپ/ شوپنهاور بقبولاند که این ارتباط انسانی است که به زندگی معنا می بخشد؛ کاری که هیچ کس برای شوپنهاور تاریخی نکرد.

اروین یالوم - استاد بازنشسته ی روانپزشکی دانشگاه استنفورد، روان درمانگر اگزیستانسیال و گروه درمانگر در کتاب درمان شوپنهاور نیز همچون رمان وقتی نیچه گریست با زبان سحرانگیز داستان، به معرفی اندیشه های پیچیده ی فلسفی و توصیف فنون روان درمانی و گروه درمانی می پردازد.

شادان

رمان نسل عاشقان از ر اعتمادی یکی از بهترین نویسندگان رمان های ایرانی به کوشش انتشارات شادان چاپ و منتشر شده است.

امروز که به تمامی آن سالها نگاه می کنم می بینم زندگی نسل ما، تاریخ این دیار است و به راستی هرکدام عمری تجربه بوده اند... از کودکی چون بزرگسالان زندگی کردیم و چون به بزرگسالی رسیدیم مسئولیتی فراتر از توان بردوش کشیدیم . اما امیدوارم که فرزندان امروز از شنیدن قصه ی نسل ما... تجربه ای نو بیاموزند و ما را باور کنند: نسلی که نسل عشق بود و مهر...

فهرست

یک حساب کاربری رایگان برای ذخیره آیتم‌های محبوب ایجاد کنید.

ورود به سیستم

یک حساب کاربری رایگان برای استفاده از لیست علاقه مندی ها ایجاد کنید.

ورود به سیستم