قلعه حیوانات نشر جامی

کتاب قلعه حیوانات اثر جرج اورول یکی از بهترین داستان های انتقادی جهان است. این کتاب، داستان انتقاد نویسنده را از دیکتاتوری شوروی در قالب مزرعه ی حیوانات مطرح می کند که در آن حیوانات با یکدیگر متحد شده و برای رهایی از برده کشی انسان ها صاحب مزرعه را فراری می دهند و خوک ها را به رهبری بر می گزینند که پس از مدتی خوک ها نیز ظلم و ستم را بر حیوانات از سر می گیرند و ...

این رمان ترجمه ی امیر امیر شاهی است و توسط انتشارات جامی به چاپ رسیده است.

شما را در ادامه به مطالعه ی معرفی و قسمتی از کتاب قلعه حیوانات جورج اورول در سایت خرید کتاب با تخفیف بوکالا دعوت می کنیم.

ادامه مطلبShow less
موجود شد خبرم کن!
مرجع:
488
نام برند:
صنایع دستی آقاجانی

گلاب پاش فیروزه کوبی آقاجانی ساخته شده از بهترین فیروزه نیشابور و مس تولید صنایع دستی آقاجانی است. این گلاب پاش فیروزه کوب دارای استاندارد ملی ایران و گارانتی 10 ساله ی تولید کننده است. ارتفاع این محصول 53 سانتی متر است. لازم به ذکر است از آنجا که تمامی مراحل تولید گلاب پاش فیروزه کوبی آقاجانی با دست انجام می شود احتمال چند سانتی متر تفاوت در تمامی محصولات وجود دارد.

صنایع دستی آقاجانی

آجیل خوری مس و خاتم کاری کد K064 با ارتفاع 16 سانتی متری یکی از محصولات تولید صنایع دستی آقاجانی است که در ساخت و تولید آن از بهترین مواد اولیه استفاده شده است. این آجیل خوری مس و خاتم دارای استاندارد ملی ایران و گواهینامه کیفیت جهانی ISO9001:2015 می باشد. خاتم کاری یکی از زیباترین و مشهورترین صنایع دستی اصفهان است.

صنایع دستی آقاجانی

گلدان مسی فیروزه کوب تولید صنایع دستی آقاجانی از بهترین فیروزه نیشابور و مس توسط هنرمندان اصفهانی ساخته شده است. این «گلدان فیروزه کوبی» دارای گواهینامه جهانی iso9001:2015 و استاندارد ملی ایران است و همچنین دارای کارت ضمانت 10 ساله صنایع دستی آقاجانی است.

توضیحات

معرفی کتاب قلعه حیوانات

کتاب قلعه حیوانات ، نام رمان فاخر جرج اورول است که البته در ایران با این نام شناخته شده است و نام اصلی آن مزرعه ی حیوانات می باشد. اورول نگارش این رمان را طی جنگ جهانی دوم تالیف نمود و به نوعی انتقاد جورج اورول را از حکومت دیکتاتوری شوروی نشان می دهد. این رمان روایت گر فضای مزرعه ای است که آقای جونز گروهی از حیوانات اهلی را در آن نگهداری می کند. این حیوانات به رهبری خوکی به نام میجر پیر ترغیب می شوند که از ظلم و ستم روا شده، که از سوی انسان ها بر آنها تحمیل می شوند نجات یابند و با اتحاد یکدیگر آقای جونز را از مزرعه بیرون می کنند. آنها به این کار موفق می شوند و این بار کار به دست خوک ها می افتد ولی پس از مدتی خوک ها هم به رهبری رئیسشان به نام ناپلئون دوباره ظلم و ستم بر دیگر حیوانات را از سر می گیرند و ...

*** خريد کتاب قلعه حیوانات ***

قسمتی از متن کتاب قلعه حیوانات

شب هنگام، آقای جونز، مالک مزرعه ی مایر، در مرغدانی را قفل کرد؛ ولى آن قدر مست بود که یادش رفت سوراخ بالای آن را هم ببندد. تلوتلوخوران همراه با حلقه نور فانوسش که رقص کنان به این طرف و آن طرف تاب می خورد، طول حیاط را پیمود و پشت در ورودی، کفشهایش را از پا درآورد و آخرین لیوان آبجو را از بشکه ای که در آشپزخانه بود، پر کرد و سر کشید و به سمت تختخواب رفت و در کنار خانم جونز که درحال خروپف بود، خوابید.

همین که چراغ اتاق خواب شان خاموش شد، ولوله و جنب وجوشی در تمام مزرعه به راه افتاد. در طی روز، این خبر همه جا پیچیده بود که شب قبل میجر پیر، خوک نر برنده ی جایزه ی نمایشگاه حیوانات، خواب عجیبی دیده است و دلش می خواهد آن را برای حیوان های دیگر مزرعه تعریف کند. بر همین اساس قرار گذاشته بودند همین که آقای جونز به اتاق خوابش رفت و همه جا آرام گرفت، همگی در طویله ی بزرگ جمع شوند. میجر پیر (همیشه او را به همین نام صدا می زدند، اگرچه در نمایشگاه با نام ویلینگدن بیوتی شرکت کرده بود) در مزرعه چنان مورد احترام بود که همه حاضر بودند برای شنیدن حرف هایش، ساعتی از خواب خود بزنند.

میجر پیر، در گوشه ای از طویله ی بزرگ، بر روی سکوی بلندی، بر بستری از کاه، در زیر فانوسی که از تیر سقف آویزان بود، لمیده بود. دوازده سال داشت و این اواخر کمی چاق و گنده شده بود و علیرغم این که دو دندان نیشش هرگز کنده نشده بود؛ ولی هنوز هم خوک عاقل و خیرخواه و باعظمتی بود. خلاصه، طولی نکشید که حیوان های دیگر هم وارد شدند و هرکدام بنا به سلیقه ی خود در گوشه ای جا خوش کردند. جلوتر از همه، سگ ها؛ یعنی بلوبل، جسی و پینچر آمدند و بعد، سروکله ی خوک ها پیدا شد و همان جا جلوی سکو، روی کاه ها ولو شدند. مرغ ها روی طاقچه ی لبه ی پنجره نشستند، کبوترها بال زنان بر روی تیرهای سقف جا گرفتند، گوسفندها و گاوها پشت خوک ها لم دادند و در همان حال شروع به نشخوار کردند. دو اسب گاری، یعنی بوکسر و کلوور، با هم و به آرامی وارد طویله شدند. آن ها از ترس این که مبادا حیوانات کوچکتری را که در زیر کاه ها پنهان بودند لگد کنند، با احتیاط قدم برمیداشتند. کلوور، مادیانی میان سال و چاق بود که بعد از به دنیا آوردن چهارمین کره اش هرگز آن هیکل و اندام اولیه اش را بازنیافته بود. بوکسر، حيوان تنومندی بود که حدود هیجده وجب قد و به اندازه ی دو اسب معمولی قدرت داشت. خط سفید روی پوزه اش، ظاهر احمقانه ای به او داده بود و درحقیقت اگرچه جزو تیزهوشان طراز اول نبود؛ ولی همه به خاطر وقار شخصیتی و نیروی فوق العاده اش در کار، به او احترام می گذاشتند. بعد از آن ها موریل، بز سفید و بنجامین، الاغ خاکستری، وارد شدند. بنجامین، پیرترین و بداخلاق ترین حیوان مزرعه بود. به ندرت لب به سخن می گشود و وقتی هم حرف می زد، به طور معمول تلخ و نیشدار بود. به طور مثال می گفت: «خدا به من دم داده تا با آن حشرات را از خود دور کنم» و بی درنگ اضافه میکرد: «اما ای کاش نه من دم داشتم و نه حشره ای آفریده شده بود!» او در میان حیوانات مزرعه، تنها حیوانی بود که هرگز نمی خندید. اگر کسی دلیلش را می پرسید، می گفت: «موضوعی برای خنده نمی بینم.» با این وجود، بدون آن که به طور آشکاری تمایل و رغبت خود را نشان دهد، ارادت خاصی به بوکسر داشت. آن ها به طور معمول یکشنبه ها به چمنزار کوچک پشت باغ میوه می رفتند و بدون آن که با یکدیگر حرف بزنند، در کنار هم به چرا مشغول می شدند.

به محض آن که اسب ها در گوشه ای لم دادند، دسته ای جوجه اردک که مادرشان را از دست داده بودند، جیرجیرکنان وارد طویله شدند و از این سو به آن سو سرگردان شده و به دنبال جایی میگشتند تا در زیر پا له نشوند. کلوور با پاهای جلوی خود مأمن باریکی برای آن ها درست کرد و جوجه اردک ها در آن جا آشیانه گرفتند و به زودی به خواب رفتند. در لحظه ی آخر، مولی، مادیان ابله سفید و زیبا که درشکه ی تک اسبه ی آقای جونز را می کشید، درحالی که حبه قندی می جوید با ناز و ادا وارد طویله شد و در ردیف جلوی حیوانات نشست و شروع به ور رفتن با یال سفیدش کرد تا نظر حیوانات را به روبان قرمزی که به آن بسته بود، جلب کند. آخر از همه، گربه آمد و طبق معمول نگاهی به اطراف انداخت تا گرم ترین جا را پیدا کند و سرانجام در بین بوکسر و کلوور جا خوش کرد و در تمام مدت سخنرانی میجر، بدون آن که حتا به کلمه ای از حرف های او همه گوش کند، با خیالی آسوده به خرخر پرداخت.

*** خريد کتاب قلعه حیوانات جورج اورول ***

اکنون همه ی حیوانات مزرعه حاضر بودند، به جز موسز، کلاغ اهلی مزرعه که بر شاخه ی درختی در پشت در عقبی طویله خوابیده بود. وقتی میجر دید همه ی حیوانات در جای خود آرام گرفته اند و مشتاقانه انتظار می کشند، گلویش را صاف کرد و شروع به سخنرانی کرد:
دوستان، بی شک تاکنون راجع به خوابی که دیشب دیده ام چیزهایی شنیده اید، اما بعد راجع به این خواب حرف می زنم. درحال حاضر می خواهم موضوع دیگری را با شما در میان بگذارم. می دانید رفقا، من فکر می کنم فقط چند ماه دیگر در بین شما هستم و برای همین دلم می خواست قبل از مرگ، تجربه هایی را که در طی این سال ها به دست آورده ام با شما در میان بگذارم. من در طی عمر دراز خود فرصت زیادی برای اندیشیدن داشتم و فکر می کنم بتوانم ادعا کنم که بیش از هر حیوان دیگری در این کره خاکی به ماهیت واقعی زندگی پی برده ام و این همان موضوعی است که می خواهم درباره اش با شما حرف بزنم. «رفقا، به راستی ماهیت زندگی ما چیست؟ بیایید کمی به آن فکر کنیم. جز این است که این عمر کوتاه مان پر از نکبت و مشقت و بدبختی است. ما را به دنیا می آورند، یک غذای بخور و نمیر به ما می دهند که فقط بتوانیم نفس بکشیم و تا آن جایی که قدرت داریم، از ما کار می کشند و وقتی دیگر از پا افتادیم و نتوانستیم کار کنیم، با سنگدلی تمام ما را می کشند. هیچ حیوانی در انگلستان، بعد از یک سالگی، معنای رفاه و شادمانی و آسودگی را نمی داند. هیچ حیوانی در این سرزمین آزاد نیست. زندگی همه ی حیوانات سرشار از بدبختی و بردگی است و این حقیقتی دردناک است.»

«اما آیا این وضعیت، قانون طبیعت است؟ یعنی این سرزمین آن قدر فقیر است که نمی تواند رفاه و راحتی ساکنین خود را تأمین کند؟ نه، رفقا، هزار مرتبه ته! خاک انگلستان بسیار حاصلخيز است، آب و هوای خوبی دارد و می تواند مواد غذایی تعداد بیش تری از حیواناتی را که اکنون در آن ساکن هستند، تأمین کند. در همین مزرعه ی خودمان می شود دوازده اسب، بیست گاو و صدها گوسفند نگه داری کرد؛ به طوری که همه ی آن ها در رفاه و راحتی کامل باشند، آن چنان رفاهی که حتا در تصور ما نیز نمی گنجد. پس چرا ما در چنین وضع نکبت باری زندگی می کنیم؟ دلیلش این است که تقریبا تمام دسترنج ما توسط انسان ها تصاحب می شود. بله دوستان، کلید تمام مشکلات ما در همین یک کلمه نهفته است: انسان. انسان تنها دشمن واقعی ماست. او را از صحنه خارج کنید تا ریشه ی تمام بدبختی ها، گرسنگی و کار و زحمت بیش از حد، بخشکد.»

انسان، موجودی است که تنها مصرف کننده است؛ ولی هیچ تولیدی ندارد. نه شیر می دهد، نه تخم می کند و آن قدر ضعیف است که نمی تواند گاوآهن بکشد. سرعت دویدن او نیز به حدی نیست که بتواند خرگوش بگیرد؛ اما با همه ی این ها، سلطان همه ی حیوانات است. از حیوانات کار می کشد و در ازای آن، غذای بخور و نمیری به آن ها می دهد که فقط تلف نشوند و بقیه را خودش تصاحب می کند. رنج و زحمت ماست که زمین را کشت می کند، کود ماست که آن را بارور و حاصلخیز می کند؛ ولی هیچ یک از ما صاحب چیزی جز پوست بدن خودمان نیستیم. شما گاوها که اکنون در این جا هستید، سال پیش چند هزار لیتر شیر دادید؟ و بر سر این شیر که باید صرف تغذیه و رشد گوساله های شما می شد، چه آمد؟ قطره قطره ی آن از گلوی دشمنان ما پایین رفت. و شما مرغ ها، در طی سال گذشته چند تخم گذاشتید و چه تعداد از این تخم ها تبدیل به جوجه شدند؟ بقیه هم که به بازار رفت تا برای جونز و فامیلش سکه های پول به ارمغان بیاورد. و تو کلوور! چه بلایی بر سر آن چهار کره ات آمد که حالا باید در کنارت باشند و در دوران پیری به تو کمک کنند و مایه ی دلخوشی ات باشند؟ همه ی آن ها در یک سالگی فروخته شدند و تو دیگر هرگز هیچ کدام از آن ها را نخواهی دید. در عوض به آن چهار کرد و سال ها رنج و زحمت در این مزرعه، آیا جز یک جیره ی غذایی ناچیز و یک طویله ی محقر، چیز دیگری داری؟
حتا اجازه نمی دهند این زندگی نکبت بار به حد طبیعی خود برسد. البته من خودم هیچ گله و شکایتی ندارم؛ چون یکی از حیوانات خوشبخت این جا بوده ام. دوازده سال از عمرم می گذرد و بیش از چهارصد توله به دنیا آورده ام. زندگی طبیعی یک خوک همین است؛ اما درنهایت، هیچ حیوانی نمی تواند از تیغه ی تیز چاقوی انسان ها رهایی بیابد. شما خوک های پروایی جوان که این جلو نشسته اید، فرياد جگرخراش تک تک شما در طی یک سال آینده (در زیر تیغه ی سلاخی) به آسمان خواهد رفت. البته همین سرنوشت برای همه ی ما - گاوها، خوک ها، مرغ و خروس ها، گوسفندها و غیره - رقم خواهد خورد. حتا سرنوشت بهتری در انتظار سگ ها و اسب ها هم نخواهد بود. تو بوکسر، روزی که عضله های نیرومندت قدرت و توان خود را از دست بدهند، جونز تو را به سلاخ می فروشد و او هم گلویت را بیخ تا بیخ می برد و در قابلمه ای می پزد تا خوراک سگ های شکاری شوی. همین طور سگ ها، وقتی که پیر شوند و دندان هایشان بریزد، جونز پاره سنگی به گردن شان می بندد و آن ها را به نزدیک ترین برکه می برد و در آن جا غرق می کند.

بنابراین، رفقا، این حقیقت به اندازه ی کافی آشکار نیست که همه ی بدبختی زندگی ما ناشی از ظلم و ستم بشر است؟ فقط با رهایی از چنگال انسان است که می توانیم حاصل رنج و زحمت خود را برای خودمان نگه داریم. از این طریق است که می توانیم ثروتمند و آزاد باشیم. پس چه کار باید بکنیم؟ بله، باید روز و شب تلاش کنیم و جسم و روح خود را به کار گیریم تا نسل بشر را از روی زمین ریشه کن کنیم. دوستان، پیام من به شما این است: شورش! من نمی دانم این شورش کی به وقوع می پیوندد، شاید هفته ی دیگر یا شاید صدسال دیگر؛ ولی می دانم و مثل روز برایم روشن است که دیر یا زود، عدالت برقرار خواهد شد. بنابراین، رفقا، باقی عمر کوتاه خود را تنها به این موضوع فکر کنید و علاوه بر آن، پیام مرا به کسانی که بعد از شما می آیند برسانید تا نسل های آینده به تلاش و مبارزه ی خود ادامه دهند تا به پیروزی برسیم.

«دوستان، هم چنین به یاد داشته باشید که هرگز نباید در عزم و اراده ی شما خللی وارد شود و نباید هیچ بحث و جدلی شما را گمراه سازد. هرگز به این شعارهای قدیمی گوش ندهید که انسان ها و حیوان ها علاقه ها و منافع مشترکی دارند و این که رفاه و سعادت یکی موجب خوشبختی و سعادت دیگری می شود. همه ی این حرف ها دروغ است. بشر جز به علاقه ها و منافع خود، به هیچ چیز دیگری فکر نمی کند. ما حيوانات باید با هم متحد شویم و در این مبارزه دوشادوش یکدیگر حرکت کنیم. همه ی انسان ها دشمن ما هستند. پس ما حیوانات باید همگی با هم دوست باشیم.»

*** خريد کتاب قلعه حیوانات با تخفیف ***

ادامه مطلبShow less
جزئیات محصول
488

مشخصات

عنوان کتاب
قلعه حیوانات
عنوان اصلی کتاب
Animal Farm
نویسنده
جورج اورل
مترجم
امیر امیرشاهی
ناشر
انتشارات جامی
تعداد صفحات
128
وزن
144 گرم
زبان کتاب
فارسی
سال چاپ
1398
نوبت چاپ
22
قطع
رقعی
شابک
9789645620545
مشخصات تکمیلی
داستانهای انگلیسی،قرن20م
دیدگاه کاربران(1)
رتبه‌بندی کلی
5
1 نظرات
کیفیت چاپ
(5)
شاهکار جورج اورول یکی از بهترین کتابهای تاریخ قلعه حیوانات به واقع پیش بینی وضعیت فعلی جامعه ی ماست این کتاب و 1984 جورج اورول لطفا بخونین

افزودن نظر جدید

  • بسته بندی و ارسال:
  • محتوای کتاب:
  • کیفیت ترجمه:
  • کیفیت چاپ:
این کالا را با استفاده از کلمات کوتاه و ساده توضیح دهید.
You may also like
قطره

کتاب وقتی نیچه گریست اثر اروین یالوم ترجمه سپیده حبیب به کوشش نشر قطره چاپ و منتشر شده است.

کتاب وقتی نیچه گریست آمیزه ای است از واقعیت و خیال، جلوه ای از عشق، تقدیر و اراده در وینِ خردگرایِ سده یِ نوزدهم و در آستانه ی زایش دانش روانکاوی.

فریدریش نیچه، بزرگترین فیلسوف اروپا. یوزف بویر، از پایه گذاران روانکاری... دانشجوی پزشکی جوانی به نام زیگموند فروید همه اجزایی هستند که در ساختار رمان «وقتی نیچه گریست» در هم تنیده می شوند تا حماسه ی فراموش نشدنی رابطه ی خیالی میان بیماری خارق العاده و درمانگری استثنایی را بیافرینند. ابتدای رمان، لو سالومه، این زن دست نیافتنی، از برویر می خواهد تا با استفاده از روش آزمایشی درمان با سخن گفتن، به بیری نیچه ی ناامید و در خطر خودکشی بشتابد. در این رمان جذاب دو مرد برجسته و اسرار آمیز تاریخ تا ژرفای وسواس های خویش پیش می روند و در این راه به نیروی رهایی بخش دوستی دست می یابند.

دکتر اروین یالوم استاد روانپزشکی دانشگاه استنفورد، گروه درمانگر روان درمانگر اگزیستانسیال، در خلال این رمان آموزشی، به توصیف درمان های رایج برای وسواس فکری که هر دو شخصیت داستان به نوعی گرفتار آن اند، می پردازد؛ ولی درنهایت روش روان درمانی اگزيستانسيال و رابطه ی پزشک- بیمار است که کتاب بیش از هر چیز در پی معرفی آن است.

دکتر سپیده حبیب، مترجم این کتاب، روانپزشک است و با یادداشت های متعدد خود درباره ی مفاهیم تخصصی روانشناسی، روانپزشکی و پزشکی درک این اثر برجسته را برای خوانندگان غیرمتخصص در این زمینه بسیار آسان کرده است.

نیستان

رمان چشمان تاریکی نوشته ی دین کونتز توسط خانم ناهید هاشمیان ترجمه و به کوشش نشر نیستان چاپ و منتشر شده است.

در بخشی از رمان چشمان تاریکی دین کونتز می خوانیم:

باید به ۲۰ ماه قبل برگردیم. موقعی که یک دانشمند چینی به نام لی چن در حالی که یک دیسکت حاوی اطلاعات سلاح های بیولوژیکی و خطرناک چین در دهه اخیر را داشت، در آمریکا مبتلا شد. آنها آن را ووهان ۴۰۰ نامیدند چون از آزمایشگاه RDNA شهر ووهان خارج شده بود و چهارصدمین میکروارگانیسم دست ساز در مرکز تحقيقات آنجا بود. ووهان ۴۰۰ یک سلاح بی نقص بود. فقط انسان را تحت تاثیر قرار می داد و توسط حیوانات منتقل نمی شد. مانند سیفلیس در خارج از بدن بیشتر از یک دقیقه زنده نمی ماند. یعنی نمی توانست به طور دائم اشیا یا مکانی را مانند سیاه زخم یا سایر میکروارگانیسم های کشنده، آلوده کند. با مرگ میزبان، نابود می شد و نمی توانست در دمای کمتر از ۳۰ درجه سانتی گراد زنده بماند. این همه مزیت در یک سلاح خیلی جالب بود...

سخن

رمان یکی نبود (2 جلدی) نوشته ی عاطفه منجزی به کوشش انتشارات سخن چاپ و منتشر شده است.

همه وجودش بی دریغ کسی را می طلبید تا برای همه ی عمر زنجیدگی های جان خسته اش را در کنار او به فراموشی بسپارد. کسی که به وقتش بتواند برای او نقش مادر، همسر، دوست، مردم و هزار نقش رنگارنگ دیگر را بازی کند. کسی که جسم و روحش را به شما آرامشی بکشاند که خدا برای هر جفتی نوید داده بود... کسی که با او مدارا کند. با اویی که درد تنهایی کشیده بود... درد یتیمی درد غریبی در بین قربا... دلش مداوایی عاشقانه می خواست ... مداوایی صمیمانه و پر از عطوفت... و شیرزاد آن کسی بود که می توانست همه ی این ها را مثل گنج گران بهایی به او هدیه دهد... پتانسیلش را داشت.

سخن

رمان شب چراغ (2جلدی) اثری است با همکاری عاطفه منجزی و م بهارلویی و به کوشش انتشارات سخن چاپ و منتشر شده است.

خودش هم نمی دانست قصد کرده انتقام چه چیز را از سوگل بگیرد...انتقام تقاضایی که برای طرزنامیدنش توسط او داشت و تاکیدی که بر خانم زاهد کرده بود یا انتقام دست های استادی که روی شانه های ظریف او نشسته بود؟! دلیلش هر چه بود، این انتقام برای خودش هم گران تمام شده بود؛ این چند روز بدترین روزهای عمرش را گذرانده بود، اما راه دیگری جز همین راهی که می رفت بلد نبود! بالاخره سرو کله ی سوگل از پشت شیشه ی اتاق تشریح پیدا شد. وقتی نگاهش به سوگل افتاد و خیالش راحت شد که آمده، توانست با خیال راحت نفسی تازه کند و با حضورذهن بیشتری به ادامه ی تدریسش برسد. گاهی لجاجت، بزرگترین انگیزه ها را به او می داد.

یوپا

رمان گناهکار (2جلدی) نوشته ی فرشته تات شهدوست به کوشش انتشارات یوپا چاپ و منتشر شده است.

غرور، تعصب و گناه داستانی می سازند که فضای سیاه و سفیدش در برگیرنده ی لحظاتی تکان دهنده است که هم تن را به لرزه می اندازد و هم تا پایان ماجرا، خواننده را با خود می کشاند.

ذهن آویز

رمان مجنون تر از فرهاد (2جلدی) نوشته ی م بهارلویی به کوشش انتشارات ذهن آویز چاپ و منتشر شده است.

بالاخره اشکم سرازیر شد. سرم را بلند کردم و گفتم: تو اگه بری، من بعد تو یه مرده می شم. مرده ای که تنها تفاوتش با بقیه مرده ها اینه که نفس می کشه. یادته میگفتی بغض نشکنم رو می شکنی؟ از حالا به بعد دیگه خیلی راحت این بغض شکسته می شه! تو بگو محراب، من بعد تو چه کار کنم؟ کاش می فهمیدی این پری که مقابلت ایستاده مثل بچه ای که از دست مامانش کتک خورده، مشتاقانه منتظره به آغوش همونی پناه ببره که از دستش کتک خورده!

یوپا

کتاب این یک فرشته است (براساس سرگذشت واقعی ملیکا کانطوری) نوشته ی محدثه رجبی توسط انتشارات یوپا چاپ و منتشر شده است.

کتاب این یک فرشته است داستان دخترانگی های بی پایانی است که با تلخ ترین حالت ممکن پایان یافته است. این یک فرشته است داستان عشق است... داستان لبخندهای زیبایی که صورت پرنشاط دختری به نام ملیکا را مزین می کند و عشق را در رگ های او به جریان در می آورد.

این یک فرشته است روایت پاکی و مهربانی دختری است که آفریده شده ای است برای صداق و فرشته بودن!

گاهی اوقات چیزهایی به چشم می بینم که ممکن روزی حتی در خواب و پشت پلک های بسته هم تصوری از آنها نداشته باشیم. همان آرامش قبل از طوفان که در اوج خوشبختی، شادی و آرامشِ مطلق به سراغمان می آید و دردی می شود بی درمان... مثل دیدن عزیزی روی تخت بیمارستان...! دردی خانمان سوز که حاضری جانت را فدا کنی تنها برای این که بلا از سر عزیزترین فرد زندگیت بگذرد تا نفس راحت بکشی و خدا را شکر کنی!

ملیکا فرشته ای است که همواره نگاه گرم پدر مهربان  دلسوزش و لبخند توام با نگرانی و عشق مادر عاشقش را بخود به همراه دارد و اما ... سایه نحس بیماری بی رحمانه پرده ای از غم را بر روی چشمان عسلی و همیشه امیدوارش می اندازد.

فرشته ی قصه ی ما اسطوره ای است از صبر و مقاومت که در سخت ترین لحظات زندگی اش با لبخند پر از آرامشش، غم را از قلب های عزیزانش دور می کند و نقطه شروع از زمانی است که ملیکای فرشته قصد دارد با سختی های زندگی مبارزه کند...

نگاه

کتاب پول و زندگی نوشته ی امیل زولا توسط علی اکبر معصوم بیگی ترجمه و به کوشش نشر نگاه چاپ و منتشر شده است.

پول، هجدهمین رمان از سلسله داستان های مشهور روگند ماکار، به توصیف محافل سفته بازان، سوداگران و بورس بازان پاریس می پردازد. آریستید ساکاره قهرمان کتاب و برادر روگن، وزیر قدرتمند، سوداگر بی وجدان و ورشکسته ای است که برای بار دوم به تجارت روی می آورد. بانک انیورسال را تاسیس می کند تا از سراسر خاورمیانه بهره کشی کند و برای توفیق در نقشه های بلند پروازانه اش از قربانی کردن نزدیک ترین کسان خود نیز پروا ندارد. او بنده و کارگزار پول است برای او زندگی و عشق و تمدن بشری فقط در پول خلاصه می شود.

رمان قدرتمند پول و زندگی، که شرارت ها و پلیدی هایی را برملا می سازد که پرستش بت پول در جهان مدرن می تواند در پی داشته باشد، به طرزی درخشان زندگی پر جلال و جبروت پاریس را در اواخر سده ی نوزدهم وصف می کند و شخصیت هایی را به صحنه می آورد که در رنگارنگی و غنا کم نظیراند.

قطره

کتاب درمان شوپنهاور نوشته اروین یالوم توسط خانم سپیده حبیب ترجمه و به کوشش نشر قطره چاپ و منتشر شده است.

اروین یالوم در کتاب درمان شوپنهاور تصور می کند فیلسوف معاصری به نام فیلیپ که فردی منزوی و به نوعی رونوشت شوپنهاور است، به یکی از گروه های درمانی روان درمانگر مشهوری به نام جولیوس وارد می شود که خود به دلیل رویارویی ناگهانی با سرطان و مرگ خویش، به مرور دوباره ی زندگی و کارش نشسته است. فیلیپ آرزو دارد با به کارگیری اندیشه های شوپنهاور، به یک مشاور فلسفی بدل شود و برای این منظور نیازمند سرپرستی جولیوس است. ولی جولیوس می خواهد به کمک اعضای گروه به فیلیپ/ شوپنهاور بقبولاند که این ارتباط انسانی است که به زندگی معنا می بخشد؛ کاری که هیچ کس برای شوپنهاور تاریخی نکرد.

اروین یالوم - استاد بازنشسته ی روانپزشکی دانشگاه استنفورد، روان درمانگر اگزیستانسیال و گروه درمانگر در کتاب درمان شوپنهاور نیز همچون رمان وقتی نیچه گریست با زبان سحرانگیز داستان، به معرفی اندیشه های پیچیده ی فلسفی و توصیف فنون روان درمانی و گروه درمانی می پردازد.

شادان

رمان نسل عاشقان از ر اعتمادی یکی از بهترین نویسندگان رمان های ایرانی به کوشش انتشارات شادان چاپ و منتشر شده است.

امروز که به تمامی آن سالها نگاه می کنم می بینم زندگی نسل ما، تاریخ این دیار است و به راستی هرکدام عمری تجربه بوده اند... از کودکی چون بزرگسالان زندگی کردیم و چون به بزرگسالی رسیدیم مسئولیتی فراتر از توان بردوش کشیدیم . اما امیدوارم که فرزندان امروز از شنیدن قصه ی نسل ما... تجربه ای نو بیاموزند و ما را باور کنند: نسلی که نسل عشق بود و مهر...

فهرست

یک حساب کاربری رایگان برای ذخیره آیتم‌های محبوب ایجاد کنید.

ورود به سیستم

یک حساب کاربری رایگان برای استفاده از لیست علاقه مندی ها ایجاد کنید.

ورود به سیستم