گلدان صراحی مس و خاتم کاری تولید صنایع دستی آقاجانی یکی از زیبانرین و پرفروش ترین صنایع دستی اصفهان است. این گلدان در ابعاد و کیفیت های متفاوتی طراحی و ساخته شده است. گلدان خاتم کاری کد K013 با 16 سانتی متر ارتفاع، مقاوم در برابر ضربه، نور آفتاب و رطوبت هوا و دارای گواهینامه کیفیت جهانی ISO9001:2015 می باشد.
این کتاب از چگونگی ارزیابیِ منطقیِ سردرگم کننده ترین باورها درباره ی پدیده های پارانرمال، فراطبیعی و رازآلود سخن می گوید. مفهوم اصلی مطرح شده در اینجا عبارت است از باورهای خوش بینانه از هر قسمی که باشند نیازمند دلایل موجهند. جداکردن دلایل خوب از بد امکان پذیر است (حتی در قلمرو رازآلودگی)، و سرانجام این نکته که فراگرفتن این مهارت هم سودمند و هم نیروبخش است.
معرفی کتاب چگونه درباره ی چیزهای عجیب بیندیشیم
هر ساله به تنهایی در کشورهای انگلیسی زبان بیش از یکصد کتاب منتشر می شود که مُبلغ عجیب ترین شکل های علوم جعلی و پارانرمال (ورا - هنجار) هستند. درصد آمریکایی هایی که امروزه با جدیت به اختربینی می پردازند بیش از درصد کسانی است که در اوایل قرون وسطی بدان می پرداختند، که در آن هنگام الهیات دانان پیشگام کلیسا - مانند آگوستین قدیس - دلایلی بی نظیر در بی معنی بودن اختربینی ارائه کرده بودند. ما به پیشرفت های علمی خود می بالیم، هرچند آموزش عمومی علوم آنچنان به قهقرا رفته است که اگر ذکری از رئیس جمهور فعلی (جرج دبليو بوش) و بانوی اول او نیاوریم، یک چهارم آمریکایی ها و ۵۵ درصد نوجوانان، به اختر بینی ایمان دارند؟
گهگاهی ناشری دلیر، که بیش از سود به فکر روشنگری مردم است، کتابی درباره ی ارزیابی صادقانه ی شبه علم و پارانرمال عرضه می کند. کارهایی از این گونه که فعلا منتشر می شوند، انگشت شمارند. هرگاه چنین کتابی در می آید مایه ی بسی خوشحالی است، و به دلایلی چند چگونه درباره ی چیزهای عجیب بیندیشیم از بیشتر کتاب های طراحی شده برای آموزش چگونگی تمییز دادن علم خوب از بد، سرآمدتر است.
یکم، این کتاب به گستره ای وسیع از علوم جعلی و ادعاهای غیر عادی می پردازد، که فعلا پیروان بسیاری را در آمریکا سرگرم خود کرده است. دوم، بر خلاف اکثر کتابهای مشابه، نویسندگان عمیقا بر اصولی تأكید میکنند که به شما در ارزیابی انتقادی ادعاهای عجیب و غریب یاری می رساند و به شما می گوید که چرا این اصول بسیار با اهمیت اند. سوم، بحث های این کتاب، خواندنی، دقیق و سرراست اند.
من به ویژه از ارزیابی معقول این کتاب از قلمرو علمی، به هنگامی که در حلقه های عصر جدید (New Age) مد شده است که قوانین علم را نه «واقعی» بلکه به گونه ای تصویری از ذهنیات و فرهنگ ها در نظر بگیرند، خوشنود شدم. هرچند مکانیک کوانتومی نشان ذهنی خود را دارد. بنا به یک مفهوم، ویژگی های الكترون تا زمانی که اندازه گیری نشده اند، معین نیستند، ولی این جنبه ی فنی از نظریه ی کوانتوم هیچ ربطی به سطح ماکروسکوپی زندگی روزمره ندارد. فرمالیسم ریاضی مکانیک کوانتومی به هیچ وجه، بر خلاف ادعای برخی از فیزیکدانان متأثر از مذاهب شرقی، نمی گوید که ماه در آسمان نیست، مگر کسی به آن بنگرد. درست آن گونه که اینشتین دوست داشت بپرسد، آیا نگاه موش، ماه را واقعی می کند؟
نویسندگان این کتاب به ارائه ی توضیحاتی شفاف و دقیق از نظریه های سردرگم کننده ی فیزیکی می پردازند. نظریه ی کوانتوم به واقع سرشار از آزمایشاتی گیج کننده است که به خوبی فهمیده نمی شوند. ولی هیچ کدام از آنها این تصور را توجیه نمی کنند که 2^E= mc دستمایه ای فرهنگی است، یا شاید در افغانستان یا سیاره ای دوردست E برابر با mc^3 باشد. البته شاید فرازمینیان فرمول اینشتین را با نمادهایی دیگر نشان دهند، ولی خود این قانون، همانند مریخ مستقل از اندیشه است.
همان گونه که نویسندگان به سادگی می گویند: «جهان به هر صورت وجود دارد.» این وظیفه ی علم است که تا حد ممکن درباره ی چگونگی رفتار این گیتی، که به دست ما ساخته نشده است، بیاموزد. دستاوردهای شگرف تکنولوژی گواهی خدشه ناپذیر بر نزدیک تر شدن روزافزون علم به حقیقت عینی است.
آن گونه که نویسندگان به ما می گویند، دو نوع شناخت مشخص وجود دارد: حقیقت منطقی و ریاضی (گزاره هایی که درون سیستم صوری معینی قطعی اند)، و حقیقت علمی، که هیچگاه قطعیت مطلق ندارد، ولی با مقداری احتمال که در نمونه های متعددی عملا از قطعيت تمایزناپذیر است، می تواند پذیرفته شود. تنها ذهنی بیمار می تواند تصور کند که دو به اضافه ی دو می تواند هر چیزی غیر از چهار شود، یا این که، همان طور که نویسندگان آورده اند، گاوها می توانند از روی ماه بپرند یا خرگوش ها تخم چند رنگ بگذارند.
از نویسندگان باید خصوصا برای پوشش دادن درمان های نامتعارف تأیید نشده، که برخی ورای تصور عجیب و غریب اند، تقدیر کرد. ادعاهای پزشکی نامعقول می تواند به افراد ساده لوحی که به آنها برای کنار گذاشتن درمان های پزشکی رسمی تکیه می کنند، آسیب هایی جدی وارد آورد.
قسمتی از کتاب چگونه درباره ی چیزهای عجیب بیندیشیم
این کتاب برای کسی است که با موهایی سیخ شده و چشمانی گرد، خیره به آسمان شب یا در تودرتوهای اتاقی تاریک، با تجربه ای وصف ناپذیر مواجه شده است که البته هیچ گاه شگفت انگیزی خود را از دست نمی دهد، «آیا واقعی بود؟»
این کتابی است برای کسی که درباره ی UFO (بشقاب پرنده)، پدیده های وراحسی، سفر در زمان، تناسخ، عرفان، طب سوزنی، عنبیه نگری، آزمایشات باور نکردنی در فیزیک کوانتومی، و هزاران چیز غیر عادی دیگر شنیده است و از خود پرسیده «آیا راست است؟» بیش از همه این کتاب برای کسی است که همانند اینشتین عقیده دارد که زیباترین تجربه ای که می توانیم داشته باشیم، رازآلود است و کسی که همانند خود او، جرأت پرسیدن سوال هایی دشوار را دارد تا از راز به پاسخ ها برسد.
ولی این کتاب عمدتا برای چنین پاسخ هایی نیست، گرچه تعدادی را عرضه می کند. این کتاب درباره ی آن است که چگونه شما پاسخها را پیدا کنید. چگونه راستی و واقعیت برخی از تأثیرگذارترین، رازآلودترین، تحریک کننده ترین و سردرگم کننده ترین معماها را که تاکنون به آنها برخورده اید، محک بزنید. این کتابی است درباره ی نحوه ی اندیشیدن شفاف و انتقادی پیرامون آنچه که ما نویسندگان آن را چیزهای عجیب می نامیم. همه ی رخدادهای نامعمول، ترسناک، شگفت انگیز، عجیب، و مسخره، واقعی یا ادعایی، که از علم، شبه علم، علم غیب، پارانرمال، عرفان، و معجزه، سر بر می آورند.
هر کتاب یا مجله ای را که درباره ی این قبیل موضوعات است بردارید، به شما می گوید که پدیده ای غیرعادی، واقعی است یا خیالی، این که ادعایی عجیب و غریب راست است یا دروغ، محتمل است یا نامحتمل. جماعت زیادی با خوشحالی، باورهای (اغلب راسخ) خود را در مورد شگفت آورترین چیزها به شما عرضه می کنند. در کوران پافشاری ها، خیلی چه خواهید شنید، ولی به ندرت چرای مناسبی به گوشتان خواهد خورد. به زبان دیگر، شما به باورها گوش می دهید، ولی به ندرت دلایلی استخوان دار در پس آنهاست. چیزی جدی که توجیه گر سهیم شدن شما در این باورها باشد چیزی قابل اعتماد که نشان دهد این پافشاری ها احتمالا راست هستند. شاید به معصومیت، جانبداری هیجانی، تقبیح خشم آلود، زیرورو کردن های یک سویه شواهد، دفاع از خط فکری، اعتقاد قلبی، رفتن سراغ نتیجه گیری های غلط، سقوط به اندیشیدن آرزومندانه، و پافشاری های دلیرانه بر مبنای نااستوار از قطعیت ذهنی، گوش فرا دهید. ولی خبری از دلایل خوب نیست. حتا اگر دلایل خوبی هم بشنوید، شاید عقیده ای راسخ به یک ادعای غیر عادی پیدا کنید، اما قادر به آموختن هیچ اصلی که به شما در موردی مشابه یاری برساند، نخواهید بود. با این که دلایل خوب را می شنوید، ولی کسی به خودش زحمت نمی دهد تا برایتان توضیح دهد که چرا آنها خیلی خوب اند، چرا به احتمال زیاد آنها به درستی می انجامند. یا اینکه هیچکس جرات پاسخ دادن به چرای اساسی را ندارد چرا دلایل خوب برای شروع لازم اند.
بدون چراهای خوب، انسان هیچ امیدی برای فهمیدن همه ی آنچه که ما آنها را خوش باورانه عجیب نامیدیم یا چیزی در همین مایه ندارد. بدون چراهای خوب، باورهای ما فقط دلبخواهی است، بدون هیچ ادعایی از شناخت به غیر از انتخاب تصادفی ورق های بازی. بدون چراهای خوب برای راهنمایی ما، در جهانی که در آن عقاید صد تا یک غاز است، باورهایمان ارزش خود را از دست می دهند.
خصوصا هنگامی که با عجایب مواجه می شویم، به چراهای خوب نیاز پیدا می کنیم. زیرا گزاره های پیرامون چیزهای عجیب همواره درودت مِهی متلاطم از سردرگمی، بدفهمی، ابهام، و اشتیاق خود ما برای داشتن یا نداشتن، غوطه می خورند. برای سبک سنگین کردن واقعیت این چیزهای عجیب تنها به یک حقیقت نیاز داریم که هر دانشمندی را مجذوب می کند و از پا در می آورد: گاهی اوقات پدیده های عجیب کاملا واقعی اند؛ گاهی نامعمول ترین ادعاها درست از آب در می آیند. بهترین دانشمندان و اندیشمندان هیچگاه نمی توانند فراموش کنند که گاهی کشفیات شگفت آور در حاشیه ی تجربه به دست آمده اند، جایی که هنجارشکنی پرسه می زند.
فضاییان همسایگان مان را می ربایند. شما در زندگی قبلی، یک مهتر در قرون وسطی بوده اید. نوستراداموس قتل جان اف. کندی را پیش بینی کرده است. خواندن ورق های فالگیری شخصیت شما را برملا میکند. علم، به هوا برخیزی امکان پذیر است. حکمت عرفان شرقی را اثبات می کند. بعضی ها می توانند افکارشان را روی فیلم عکاسی ثبت کنند. ما همگی خداییم. تجربیات نزدیک به مرگ اثبات می کند که زندگی پس از مرگ هست. بلورها شفا می دهند. پاگنده در حال گشت و گذار است. الویس زنده است. آیا این ادعاها را باور می کنید؟ آیا فکر می کنید که باید به برخی یا همگی آنها از ته دل خندید، یا از آن دست چرندیاتی اند که فقط یک ابله آنها را جدی می گیرد؟ ولی پرسش اصلی این است: چرا؟ چرا باور می کنید یا نمی کنید؟ باور کردن صرف، بدون چراهای خوب، نمی تواند باعث شود که حتا یک سر سوزن به حقیقت نزدیکتر شویم. رد کردن یا پذیرفتن با عجله ی یک ادعا، نمی تواند به ما تفاوت بین آنچه را که شاید واقعا درست (یا نادرست) و آنچه را که ما صرفا می خواهیم درست (یا نادرست) باشد، بیان کند. باورهایی که مبتنی بر بهترین دلایل و شواهد ما نباشند، باد هوایند، و هیچ مفهومی به غیر از احساسات گذرا و تمایلات شخصی ما ندارند.
آنچه که ما در این جا ارائه می کنیم، چکیده ای از چراهای خوب است. تا آنجا که بتوانیم، اصول پرسشگری خردمندانه برای ارزیابی تمام جنبه های شگفت انگیز را به وضوح بیان می کنیم. ما به شما راهنماهای اساسی سنجیدن شواهد و رسیدن به نتیجه گیری های خوش بنیاد را نشان می دهیم. بیشتر این اصول نکاتی پیش پا افتاده اند، که توسط فلاسفه، دانشمندان، و هر کس دیگری علاقه مند به کشف حقایق به کار گرفته شده اند. بسیاری از آنها برای همه نوع اکتشافات علمی الزامی اند. ما نشان می دهیم که چرا این اصول این قدر توانمندند، چطور هر کسی می تواند از آنها استفاده کند، و چرا آنها چراهای خوبی برای آغاز هستند چرا آنها برای کشف آنچه که درست و حقیقی است بیش از هر چیز دیگری، راهنماهایی اعتمادپذیرترند.
فکر می کنیم که این توضیح نوع آخر بی شک مورد نیاز است. شاید شنیده باشید که هیچ گواه علمی معتبری برای اثبات واقعیت روان جُنبانی (حرکت دادن اشیای فیزیکی فقط با نیروی ذهن) در دست نیست. اما شاید توضیحی محتاطانه درباره ی این که چرا اصلا در وهله نخست گواه علمی لازم است، به گوشتان خورده باشد. بسیاری از دانشمندان می گویند که تجربه ی عام فکر کردن درباره ی یک دوست و سپس تماس تلفنی ناگهانی از سوی وی، اثباتگر تله پاتی (ارتباط بین ذهنها بدون استفاده از حواس پنجگانه) نیست. ولی چرا نه؟ تنها چند دانشمند و معدودی افراد دیگر زحمت توضیح دادن چرا را به خود می دهند. مثال دیگر؛ صد نفر جداگانه نوعی گیاه را خورده اند و اکنون سوگند یاد می کنند که سرطان در آنها درمان شده است. دانشمندان خواهند گفت که این يکصد داستان مبتنی بر مدرکی خیال پردازانه است که مؤثر بودن آن گیاه را اصلا اثبات نمی کند. ولی چرا نه؟ در واقع پاسخ خوبی وجود دارد ولی رسیدن به آن سخت است. پاسخ را باید در اصولی یافت که بین دلایل خوب از دلایل بد تمایز می گذارند. لازم نیست به این اصول (یا هر گزاره ای دیگر) ایمان داشته باشید. با استفاده ی احتیاط آميز خودتان از دلیل، شما می توانید اعتبار آنها را برای خودتان محک بزنید.
همچنین نباید فرض کنید که این راهنماها خطاناپذیر و تغییرناپذیرند. آنها فقط تا زمانی بهترین اند که کسی دلایل مستحکم و عقلانی برای کنار گذاشتن آنها عرضه نکرده باشد.
این راهنماها نباید برای کسی نامنتظره باشد. ولی برای بسیاری، این اصول به ظاهر مثل صاعقه، یا نقشه ای تودرتوی کشوری تا کنون کشف نشده، شگفت انگیز است. حتا کسانی از ما که از این اصول شگفت زده نشده اند باید اذعان کنند که احتمالا هر روز دست کم یکی از آنها را نقض می کنیم و لذا به چاله ی نتیجه گیری های نادرست می افتیم.
مشخصات
- عنوان کتاب
- چگونه درباره ی چیزهای عجیب بیندیشیم
- عنوان اصلی کتاب
- How tho think about weird things: critical thinking for a New Age
- نویسنده
- تئودور شیک، لوئیس ون
- مترجم
- رامین رامبد
- ناشر
- مازیار
- تعداد صفحات
- 405
- وزن
- 575 گرم
- زبان کتاب
- فارسی
- سال چاپ
- 1396
- نوبت چاپ
- چهارم
- قطع
- وزیری
- شابک
- 9789645676825
افزودن نظر جدید