نامهربان من کو؟!

کتاب نامهربان من کو رمانی است نوشته م. بهار لویی، یکی از نویسندگان خوب کشورمان و توسط نشر برکه خورشید به چاپ رسیده است.

این کتاب دارای موضوعی اجتماعی، فرهنگی و دارای نثری روان است؛ به گونه ای که مخاطب را جذب خودش می کند. در این رمان، فضاسازی صحنه ها بسیار عالی و به راحتی قابل تجسم می باشد.

شما را به مطالعه ی قسمتی از کتاب رمان نامهربان من کو در سایت خرید کتاب با تخفیف بوکالا دعوت می کنیم.

ادامه مطلبShow less
موجود شد خبرم کن!
مرجع:
62230
نام برند:
صنایع دستی آقاجانی

گلاب پاش فیروزه کوبی کد FT114 تولید صنایع دستی آقاجانی است. در تولید این گلاب پاش فیروزه کوبی ترنج از بهترین فیروزه نیشابور استفاده شده است. به همراه این محصول گارانتی 10 ساله ی کیفیت ارسال خواهد شد. لازم به ذکر است از آنجا که محصولات صنایع دستی آقاجانی تماماً کار دست هنرمندان این مجموعه می باشد، احتمال اختلاف ارتفاع تا 3cm در تمامی محصولات وجود دارد.

صنایع دستی آقاجانی

دخل بزرگ مس و خاتم تولید برند آقاجانی می تواند جلوه ویژه ای به منزل و یا محل کار شما بدهد این محصول با ارتفاع 19 سانتی متر یکی از زیباترین و پرفروش ترین صنایع دستی اصفهان است که توسط اساتید اصفهانی ساخته و پرداخته شده است. هم اکنون می توانید دخل مس و خاتم آقاجانی را با بهترین قیمت و تضمین کیفیت از فروشگاه اینترنتی بوکالا با ارسال رایگان خریداری نمایید.

صنایع دستی آقاجانی

قندان مس و خاتم کاری مدل سیبی با ارتفاع 22 سانتی متر تولید صنایع دستی آقاجانی یکی از زیباترین و پرفروش ترین صنایع دستی اصفهان است. در ساخت این قندان مس و خاتم کاری زیبا از بهترین مواد اولیه استفاده شده است. این محصول دارای استاندارد ملی ایران و گواهینامه کیفیت جهانی ISO9001 بوده و دارای ضمانت نامه کتبی صنایع دستی آقاجانی می باشد.

بعد از خرید اینترنتی صنایع دستی اصفهان خرید شما با ارسال رایگان به آدرس پستی ثبت شده در فروشگاه ارسال می گردد.

توضیحات

قسمتی از کتاب نامهربان من کو

برگه آلویی دهانم گذاشتم و از آشپزخانه سرکی در هال کشیدم؛ مامان و خاله فاطی تازه از مطب دکتر برگشته و گرم حرف زدن بودند. بیشتر خاله فاطی حرف می زد و مامان تایید می کرد. متوجه بودم که کم کم دارد سر خاله می رود زیر گوش مامان و صدای حرف زدنشان به پچ پچ تبدیل می شود. از اینجا به بعد حرف هایشان کاملا زنانه بود و جای ماندن من نبود! برای راحت کردن خیالشان که فال گوش نمی ایستم، برگه هایی که خاله فاطی برای عزیز جون آورده بود، برداشتم و بلند گفتم:
- مامان، به سر میرم پیش عزیز جون و می آم!

جای مامان، خاله جواب داد:
- برو دخترکم، اما دیر نیا تا بتونم قبل رفتن، یه دل سیر نگاهت کنم چشمم روشن شه.
مامان معترض شد که چرا خاله می خواهد زود برود و حین تک و تعارف آنها، من از خانه بیرون زدم. برگه های آلوی دیگری که سهم عزیز جون بود توی دهان گذاشتم و از پله ها پایین آمدم؛ خاله میدانست عزیز جون مشکل مزاج دارد و سهم برگه الوی عزیز همیشه نزدش محفوظ بود.

در خانه عزیزجون بسته بود، او با پا دردش تا بخواهد بلند شود و در را باز کند، جان از تنش می رود. باید مثل بیشتر وقت ها از در همیشه باز تراس، قدم به خانه عزیز جون بگذارم و او را دردسر ندهم. هنوز توی راهرو بودم و در حیص و بیص رفتن یا نرفتن به تراس سر می کردم که دستی نشست در قاب در و راهم را سد کرد. متعجب قدمی عقب برداشتم و چشمم گرد شد!
- به به، مربا خانوم، می بینم که زبون باز کردی و آنتن بازی درمی آری و آمار میدی به دایی!

آرمان بود؟! چند بار ناباورانه پلک زدم، داشت با من این طور قلدرمآب و وقیحانه حرف میزد؟! این مدت چه قدر بزرگ شده که ادعای گردن کلفتی می کند؟! نگاه متعجبم روی او گشت، بعد از گذشتن یک روز، هنوز میشد رد سیلی که از آقای کیانی خورده بود، توی صورتش دید. آب دهانم را قورت دادم و با صدای محتاطی گفتم:

- دستتو بنداز تا رد شم. . .
- راستشو بگو چی به دایی گفتی؟ دایی گفته عصری خونه تون باشم، باهام کار داره! من که میدونم تو بهش آمار دادی!
- داشت اشتباه می کرد، بابا خواسته بود بیاید تا با هم بروند برای عروسی نیما لباس بخرند، اما او پرونده اش آن قدر سیاه بود که با یک هُش رم می کرد! قصد نداشتم از اشتباه درش بیاورم! چند ساعت در تب و تاب بسوزد که بابا چه کارش دارد، برایم کافی بود!
- خواهش می کنم دستتو بردار می خوام رد بشم!
- چی به دایی گفتی؟!
- دستتو...
دستش را برداشت و به علامت تهدید برایم تکان داد؛ تا به امروز آرمان را این جوری به یاد نداشتم که بخواهد با بزرگتر از خودش از در گستاخی حرف بزند؛
- ياسی، به جون مامانم، بفهمم راپورتم رو دادی به دایی و نیما، منم راپورتتو میدم بهشون که با پسر خانم کیانی دوره افتاده بودی تو تهران!
کپ کردم و به ثانیه نکشیده، رنگ از رویم پرید! به سختی آب دهانم را قورت دادم و با تن صدایی زیرگفتم:
- می فهمی چی میگی؟!
سر و سینه اش را کمی جلوتر کشید و خیمه زد روی سرم! خیلی زود قد کشیده! یک سر و گردن هم از من بلندتر شده است!
- تهران با اون چه غلطی می کردی؟
انگشتانم را مشت کردم و چند نفس عمیق کشیدم. کم آوردنم او را جری تر کرد:
- دیدی پرونده خودتم سیاهه دختر دایی؟!
انگشت شستش را بیخ گلو گذاشت و خط صافی کشید:
- حرفی از دهنت درنمی آد یاسی، اگه بشنوم چیزی گفتی خودت میدونی؟

دست پیش گرفته بود! جوابم فقط نگاه بر و بر بود! زیر نگاهم کم آورد و رنگ داد، اما رنگ نگرفت! قدمی پس گذاشت و تند فرار کرد! چه کار می کردم خدایا؟! آرمان با سرعت سمت گندآب می رفت و تنها شاهدش من بودم. کاش آن روز جواب تلفن را نداده بودم و آن حرف ها را از آقای کیانی نشنیده بودم! همه چیز از آن تلفن بی وقت شروع شد. آقای کیانی، همسایه قدیمی مان و ناظم مدرسه آرمان، شماره مامان را از طریق همکارانش گیر آورده و زنگ زده بود تا با او در مورد آرمان مشورت کند. نمی دانست باید به عمه شهلا و بابا مستقیم از دیده هایش بگوید یا نه! و مهمتر از همه نمی دانست سیم کارت قدیمی مامان دو سالی می شود که دست من است و زنگ زده بود مامان راهنمایی اش کند. چه بد موقع و بد شکل پای من به این داستان کشیده شده بود. حالا منم که نمی دانم چه کنم! بگویم؟! نگویم؟!. اصلا به چه کسی و چه بگویم؟!...

و در بخشی دیگر از کتاب نامهربان من کو می خوانیم:

هیچ نگفتم! لحنش جوری نبود که بخواهد جوابی بشنود، بیشتر شبیه اخطار بود! همان طور که حدس زده بودم تمام مدت در سکوت طی شد! حسی، درست مثل فریادی گلوله شده نشسته بود در حنجره ام! آخر هفته برایم خواستگار می آمد!

پریچهر پیام داده بود: «دلت خنک شد، چند روزه نیما خونه نمی آد!» عزیز جون هر شب خواب حاج بابا را می دید و اعتقاد داشت وقت رفتنش رسیده است. پنچشنبه ساعت سه کلاس رانندگی دارم و مثل تمام هفته ها، بابا به کافه سر می زند. چه قدر مسئله برای فکر کردن دارم، اما من همه را ول کرده ام و دو دستی چسبیده ام به یخ سیاهرنگ چشم های او!  

*** خريد کتاب رمان نامهربان من کو ***

ادامه مطلبShow less
جزئیات محصول
62230

مشخصات

عنوان کتاب
نامهربان من کو
نویسنده
م. بهارلویی
ناشر
برکه خورشید
تعداد صفحات
848
وزن
800 گرم
زبان کتاب
فارسی
سال چاپ
1398
نوبت چاپ
6
قطع
رقعی
شابک
9786007507506
دیدگاه کاربران(1)
رتبه‌بندی کلی
5
1 نظرات
کیفیت چاپ
(5)
رمان بسیار جذابیه

افزودن نظر جدید

  • بسته بندی و ارسال:
  • محتوای کتاب:
  • کیفیت ترجمه:
  • کیفیت چاپ:
این کالا را با استفاده از کلمات کوتاه و ساده توضیح دهید.
برچسب های محصول
You may also like
قطره

کتاب وقتی نیچه گریست اثر اروین یالوم ترجمه سپیده حبیب به کوشش نشر قطره چاپ و منتشر شده است.

کتاب وقتی نیچه گریست آمیزه ای است از واقعیت و خیال، جلوه ای از عشق، تقدیر و اراده در وینِ خردگرایِ سده یِ نوزدهم و در آستانه ی زایش دانش روانکاوی.

فریدریش نیچه، بزرگترین فیلسوف اروپا. یوزف بویر، از پایه گذاران روانکاری... دانشجوی پزشکی جوانی به نام زیگموند فروید همه اجزایی هستند که در ساختار رمان «وقتی نیچه گریست» در هم تنیده می شوند تا حماسه ی فراموش نشدنی رابطه ی خیالی میان بیماری خارق العاده و درمانگری استثنایی را بیافرینند. ابتدای رمان، لو سالومه، این زن دست نیافتنی، از برویر می خواهد تا با استفاده از روش آزمایشی درمان با سخن گفتن، به بیری نیچه ی ناامید و در خطر خودکشی بشتابد. در این رمان جذاب دو مرد برجسته و اسرار آمیز تاریخ تا ژرفای وسواس های خویش پیش می روند و در این راه به نیروی رهایی بخش دوستی دست می یابند.

دکتر اروین یالوم استاد روانپزشکی دانشگاه استنفورد، گروه درمانگر روان درمانگر اگزیستانسیال، در خلال این رمان آموزشی، به توصیف درمان های رایج برای وسواس فکری که هر دو شخصیت داستان به نوعی گرفتار آن اند، می پردازد؛ ولی درنهایت روش روان درمانی اگزيستانسيال و رابطه ی پزشک- بیمار است که کتاب بیش از هر چیز در پی معرفی آن است.

دکتر سپیده حبیب، مترجم این کتاب، روانپزشک است و با یادداشت های متعدد خود درباره ی مفاهیم تخصصی روانشناسی، روانپزشکی و پزشکی درک این اثر برجسته را برای خوانندگان غیرمتخصص در این زمینه بسیار آسان کرده است.

نیستان

رمان چشمان تاریکی نوشته ی دین کونتز توسط خانم ناهید هاشمیان ترجمه و به کوشش نشر نیستان چاپ و منتشر شده است.

در بخشی از رمان چشمان تاریکی دین کونتز می خوانیم:

باید به ۲۰ ماه قبل برگردیم. موقعی که یک دانشمند چینی به نام لی چن در حالی که یک دیسکت حاوی اطلاعات سلاح های بیولوژیکی و خطرناک چین در دهه اخیر را داشت، در آمریکا مبتلا شد. آنها آن را ووهان ۴۰۰ نامیدند چون از آزمایشگاه RDNA شهر ووهان خارج شده بود و چهارصدمین میکروارگانیسم دست ساز در مرکز تحقيقات آنجا بود. ووهان ۴۰۰ یک سلاح بی نقص بود. فقط انسان را تحت تاثیر قرار می داد و توسط حیوانات منتقل نمی شد. مانند سیفلیس در خارج از بدن بیشتر از یک دقیقه زنده نمی ماند. یعنی نمی توانست به طور دائم اشیا یا مکانی را مانند سیاه زخم یا سایر میکروارگانیسم های کشنده، آلوده کند. با مرگ میزبان، نابود می شد و نمی توانست در دمای کمتر از ۳۰ درجه سانتی گراد زنده بماند. این همه مزیت در یک سلاح خیلی جالب بود...

سخن

رمان یکی نبود (2 جلدی) نوشته ی عاطفه منجزی به کوشش انتشارات سخن چاپ و منتشر شده است.

همه وجودش بی دریغ کسی را می طلبید تا برای همه ی عمر زنجیدگی های جان خسته اش را در کنار او به فراموشی بسپارد. کسی که به وقتش بتواند برای او نقش مادر، همسر، دوست، مردم و هزار نقش رنگارنگ دیگر را بازی کند. کسی که جسم و روحش را به شما آرامشی بکشاند که خدا برای هر جفتی نوید داده بود... کسی که با او مدارا کند. با اویی که درد تنهایی کشیده بود... درد یتیمی درد غریبی در بین قربا... دلش مداوایی عاشقانه می خواست ... مداوایی صمیمانه و پر از عطوفت... و شیرزاد آن کسی بود که می توانست همه ی این ها را مثل گنج گران بهایی به او هدیه دهد... پتانسیلش را داشت.

سخن

رمان شب چراغ (2جلدی) اثری است با همکاری عاطفه منجزی و م بهارلویی و به کوشش انتشارات سخن چاپ و منتشر شده است.

خودش هم نمی دانست قصد کرده انتقام چه چیز را از سوگل بگیرد...انتقام تقاضایی که برای طرزنامیدنش توسط او داشت و تاکیدی که بر خانم زاهد کرده بود یا انتقام دست های استادی که روی شانه های ظریف او نشسته بود؟! دلیلش هر چه بود، این انتقام برای خودش هم گران تمام شده بود؛ این چند روز بدترین روزهای عمرش را گذرانده بود، اما راه دیگری جز همین راهی که می رفت بلد نبود! بالاخره سرو کله ی سوگل از پشت شیشه ی اتاق تشریح پیدا شد. وقتی نگاهش به سوگل افتاد و خیالش راحت شد که آمده، توانست با خیال راحت نفسی تازه کند و با حضورذهن بیشتری به ادامه ی تدریسش برسد. گاهی لجاجت، بزرگترین انگیزه ها را به او می داد.

یوپا

رمان گناهکار (2جلدی) نوشته ی فرشته تات شهدوست به کوشش انتشارات یوپا چاپ و منتشر شده است.

غرور، تعصب و گناه داستانی می سازند که فضای سیاه و سفیدش در برگیرنده ی لحظاتی تکان دهنده است که هم تن را به لرزه می اندازد و هم تا پایان ماجرا، خواننده را با خود می کشاند.

ذهن آویز

رمان مجنون تر از فرهاد (2جلدی) نوشته ی م بهارلویی به کوشش انتشارات ذهن آویز چاپ و منتشر شده است.

بالاخره اشکم سرازیر شد. سرم را بلند کردم و گفتم: تو اگه بری، من بعد تو یه مرده می شم. مرده ای که تنها تفاوتش با بقیه مرده ها اینه که نفس می کشه. یادته میگفتی بغض نشکنم رو می شکنی؟ از حالا به بعد دیگه خیلی راحت این بغض شکسته می شه! تو بگو محراب، من بعد تو چه کار کنم؟ کاش می فهمیدی این پری که مقابلت ایستاده مثل بچه ای که از دست مامانش کتک خورده، مشتاقانه منتظره به آغوش همونی پناه ببره که از دستش کتک خورده!

یوپا

کتاب این یک فرشته است (براساس سرگذشت واقعی ملیکا کانطوری) نوشته ی محدثه رجبی توسط انتشارات یوپا چاپ و منتشر شده است.

کتاب این یک فرشته است داستان دخترانگی های بی پایانی است که با تلخ ترین حالت ممکن پایان یافته است. این یک فرشته است داستان عشق است... داستان لبخندهای زیبایی که صورت پرنشاط دختری به نام ملیکا را مزین می کند و عشق را در رگ های او به جریان در می آورد.

این یک فرشته است روایت پاکی و مهربانی دختری است که آفریده شده ای است برای صداق و فرشته بودن!

گاهی اوقات چیزهایی به چشم می بینم که ممکن روزی حتی در خواب و پشت پلک های بسته هم تصوری از آنها نداشته باشیم. همان آرامش قبل از طوفان که در اوج خوشبختی، شادی و آرامشِ مطلق به سراغمان می آید و دردی می شود بی درمان... مثل دیدن عزیزی روی تخت بیمارستان...! دردی خانمان سوز که حاضری جانت را فدا کنی تنها برای این که بلا از سر عزیزترین فرد زندگیت بگذرد تا نفس راحت بکشی و خدا را شکر کنی!

ملیکا فرشته ای است که همواره نگاه گرم پدر مهربان  دلسوزش و لبخند توام با نگرانی و عشق مادر عاشقش را بخود به همراه دارد و اما ... سایه نحس بیماری بی رحمانه پرده ای از غم را بر روی چشمان عسلی و همیشه امیدوارش می اندازد.

فرشته ی قصه ی ما اسطوره ای است از صبر و مقاومت که در سخت ترین لحظات زندگی اش با لبخند پر از آرامشش، غم را از قلب های عزیزانش دور می کند و نقطه شروع از زمانی است که ملیکای فرشته قصد دارد با سختی های زندگی مبارزه کند...

نگاه

کتاب پول و زندگی نوشته ی امیل زولا توسط علی اکبر معصوم بیگی ترجمه و به کوشش نشر نگاه چاپ و منتشر شده است.

پول، هجدهمین رمان از سلسله داستان های مشهور روگند ماکار، به توصیف محافل سفته بازان، سوداگران و بورس بازان پاریس می پردازد. آریستید ساکاره قهرمان کتاب و برادر روگن، وزیر قدرتمند، سوداگر بی وجدان و ورشکسته ای است که برای بار دوم به تجارت روی می آورد. بانک انیورسال را تاسیس می کند تا از سراسر خاورمیانه بهره کشی کند و برای توفیق در نقشه های بلند پروازانه اش از قربانی کردن نزدیک ترین کسان خود نیز پروا ندارد. او بنده و کارگزار پول است برای او زندگی و عشق و تمدن بشری فقط در پول خلاصه می شود.

رمان قدرتمند پول و زندگی، که شرارت ها و پلیدی هایی را برملا می سازد که پرستش بت پول در جهان مدرن می تواند در پی داشته باشد، به طرزی درخشان زندگی پر جلال و جبروت پاریس را در اواخر سده ی نوزدهم وصف می کند و شخصیت هایی را به صحنه می آورد که در رنگارنگی و غنا کم نظیراند.

قطره

کتاب درمان شوپنهاور نوشته اروین یالوم توسط خانم سپیده حبیب ترجمه و به کوشش نشر قطره چاپ و منتشر شده است.

اروین یالوم در کتاب درمان شوپنهاور تصور می کند فیلسوف معاصری به نام فیلیپ که فردی منزوی و به نوعی رونوشت شوپنهاور است، به یکی از گروه های درمانی روان درمانگر مشهوری به نام جولیوس وارد می شود که خود به دلیل رویارویی ناگهانی با سرطان و مرگ خویش، به مرور دوباره ی زندگی و کارش نشسته است. فیلیپ آرزو دارد با به کارگیری اندیشه های شوپنهاور، به یک مشاور فلسفی بدل شود و برای این منظور نیازمند سرپرستی جولیوس است. ولی جولیوس می خواهد به کمک اعضای گروه به فیلیپ/ شوپنهاور بقبولاند که این ارتباط انسانی است که به زندگی معنا می بخشد؛ کاری که هیچ کس برای شوپنهاور تاریخی نکرد.

اروین یالوم - استاد بازنشسته ی روانپزشکی دانشگاه استنفورد، روان درمانگر اگزیستانسیال و گروه درمانگر در کتاب درمان شوپنهاور نیز همچون رمان وقتی نیچه گریست با زبان سحرانگیز داستان، به معرفی اندیشه های پیچیده ی فلسفی و توصیف فنون روان درمانی و گروه درمانی می پردازد.

شادان

رمان نسل عاشقان از ر اعتمادی یکی از بهترین نویسندگان رمان های ایرانی به کوشش انتشارات شادان چاپ و منتشر شده است.

امروز که به تمامی آن سالها نگاه می کنم می بینم زندگی نسل ما، تاریخ این دیار است و به راستی هرکدام عمری تجربه بوده اند... از کودکی چون بزرگسالان زندگی کردیم و چون به بزرگسالی رسیدیم مسئولیتی فراتر از توان بردوش کشیدیم . اما امیدوارم که فرزندان امروز از شنیدن قصه ی نسل ما... تجربه ای نو بیاموزند و ما را باور کنند: نسلی که نسل عشق بود و مهر...

فهرست

یک حساب کاربری رایگان برای ذخیره آیتم‌های محبوب ایجاد کنید.

ورود به سیستم

یک حساب کاربری رایگان برای استفاده از لیست علاقه مندی ها ایجاد کنید.

ورود به سیستم