هری پاتر و سنگ جادو

موجود شد خبرم کن!
مرجع:
6790
نام برند:
صنایع دستی آقاجانی

گلاب پاش فیروزه کوبی کد FT114 تولید صنایع دستی آقاجانی است. در تولید این گلاب پاش فیروزه کوبی ترنج از بهترین فیروزه نیشابور استفاده شده است. به همراه این محصول گارانتی 10 ساله ی کیفیت ارسال خواهد شد. لازم به ذکر است از آنجا که محصولات صنایع دستی آقاجانی تماماً کار دست هنرمندان این مجموعه می باشد، احتمال اختلاف ارتفاع تا 3cm در تمامی محصولات وجود دارد.

صنایع دستی آقاجانی

دخل بزرگ مس و خاتم تولید برند آقاجانی می تواند جلوه ویژه ای به منزل و یا محل کار شما بدهد این محصول با ارتفاع 19 سانتی متر یکی از زیباترین و پرفروش ترین صنایع دستی اصفهان است که توسط اساتید اصفهانی ساخته و پرداخته شده است. هم اکنون می توانید دخل مس و خاتم آقاجانی را با بهترین قیمت و تضمین کیفیت از فروشگاه اینترنتی بوکالا با ارسال رایگان خریداری نمایید.

صنایع دستی آقاجانی

قندان مس و خاتم کاری مدل سیبی با ارتفاع 22 سانتی متر تولید صنایع دستی آقاجانی یکی از زیباترین و پرفروش ترین صنایع دستی اصفهان است. در ساخت این قندان مس و خاتم کاری زیبا از بهترین مواد اولیه استفاده شده است. این محصول دارای استاندارد ملی ایران و گواهینامه کیفیت جهانی ISO9001 بوده و دارای ضمانت نامه کتبی صنایع دستی آقاجانی می باشد.

بعد از خرید اینترنتی صنایع دستی اصفهان خرید شما با ارسال رایگان به آدرس پستی ثبت شده در فروشگاه ارسال می گردد.

توضیحات

قسمتی از کتاب هری پاتر و سنگ جادو

پسری که زنده ماند

آقا و خانم دورسلی ساکن خانه ی شماره ی چهار خیابان پریوت درایو بودند. خانواده ی آنها بسیار معمولی و عادی بود و آنها از این بابت بسیار راضی و خشنود بودند. این خانواده به هیچ وجه با امور مرموز و اسرار آمیز سروکار نداشتند زیرا سحر و جادو را امر مهمل و بیهوده ای می پنداشتند و علاقه ای به این گونه مسائل نداشتند.
آقای دورسلی مدیر شرکت دریل سازی گرونینگز، مردی درشت اندام و قوی هیکل بود با گردنی بسیار کوتاه که سبیل بلندی نیز داشت. همسر او، خانم دورسلی زنی لاغراندام بود با موهای بور و گردنی کشیده و بلند. بلندی گردنش بسیار برایش مفید بود زیرا بیشتر وقتش را صرف سرک کشیدن به خانه ی همسایه ها می کرد. آنها پسری داشتند به نام دادلی که به عقیده خودشان لنگه نداشت.

آنها خانواده ی مرفه ی بودند و هیچ کم و کسری نداشتند اما در این خانواده رازی وجود داشت که نباید برملا می شد. آنها همیشه در هول و هراس بودند که مبادا روزی کسی به رازشان پی ببرد. حتی تصور اینکه کسی از خانواده ی پاتر چیزی بداند برایشان غیرقابل تحمل بود. خانم پاتر خواهر خانم دورسلی بود.
سالها بود که یکدیگر را ندیده بودند. در واقع خانم دورسلی وانمود می کرد که خواهری ندارد زیرا خواهر او و شوهر بی مصرفش ذره ای به خانواده ی آنها شباهت نداشتند. دورسلی ها همیشه از این واهمه داشتند که روزی خانواده ی پاتر در آن حوالی آفتابی شوند و سر زبانها بیفتند. آنها این را نیز می دانستند که خواهر خانم دورسلی یک پسر کوچک دارد ولی هرگز او را ندیده بودند و این خود بهانه ی دیگری برای دوری کردن از پاترها به دست آنها می داد زیرا نمی خواستند پسرشان با پسر خانواده ی پاتر دوست و همبازی شود.

خلاصه، داستان ما از یک روز سه شنبه آغاز شد. صبح آن روز وقتی آقا و خانم دورسلی از خواب بیدار شدند هوا ابری بود اما همه چیز عادی به نظر می رسید و هیچ نشانه ای از وقوع یک واقعه ی عجیب و اسرار آمیز در سراسر کشور وجود نداشت. . آقای دورسلی که آوازی را زیر لب زمزمه می کرد یکی از کراوات های تکراریش را برداشت. خانم دورسلی نیز همان طور که پشت سر این و آن غیبت می کرد دادلی جیغ جیغو را روی صندلی اش نشاند.
هیچ یک از آنها جغد قهوه ای رنگی را که از مقابل پنجره پر زد و رفت ندیدند.

ساعت هشت ونیم آقای دورسلی کیفش را برداشت تا به محل کارش برود. از همسرش خداحافظی کرد اما از آنجا که دادلی نحس شده بود و بهانه می گرفت نتوانست او را ببوسد. دادلی با اوقات تلخی غذایش را به در و دیوار پرتاب می کرد. آقای دورسلی گفت: «ای وروجک فسقلی!» و در حالی که از ته دل می خندید از در بیرون رفت. سوار اتومبیلش شد و دنده عقب از پارکینگ بیرون آمد.
اولین صحنه ی غیرعادی آن روز گربه ای بود که نقشه ای را می خواند. یک آن متوجه آنچه دیده بود نشد اما بلافاصله رویش را برگرداند تا نگاه دیگری بکند. این بار گربه ای را دید که سر کوچه ایستاده بود ولی از نقشه خبری نبود. شاید خیالاتی شده بود. شاید هم آن صحنه حاصل خطای دیدش بود. چند بار پلک زد و به گربه خیره شد. گربه نیز به او زل زد. دوباره راه افتاد اما این بار از آینه ی اتومبیل گربه را زیر نظر داشت. گربه این بار مشغول خواندن تابلویی بود که روی آن نوشته شده بود: «پریوت درایو». آقای دورسلی به خود نهیب زد: «نه، داره تابلو رو نگاه میکنه. ولی گربه ها که نمی تونن نقشه یا تابلو بخونن.» او روی صندلی اتومبیل جابجا شد و فکر گربه را از سر بیرون کرد. اکنون به سمت شهر می رفت و جز سفارش عظیم دریل آن روز به چیز دیگری فکر نمی کرد.

در حاشیه ی شهر ترافیک سنگینی بود و همان جا چشمش به افرادی افتاد که لباس های عجیب و غریبی به تن داشتند و جلب توجه می کردند. او اصلا افرادی را که لباس های عجیب به تن می کردند نمی پسندید. نمونه ی این افراد جوان هایی بودند که لباس های مسخره می پوشیدند. آقای دورسلی به خود گفت: «حتما اینم یه مد احمقانه ی جدیده.» مشاهده آن منظره باعث شد که دریلها کاملا از یادش بروند. با حالتی عصبی انگشتهایش را روی فرمان تکان می داد که چشمش به گروهی از این افراد افتاد که فاصله ی چندانی با او نداشتند. آنها با شور و حرارت با هم پچ پچ می کردند. آقای دورسلی وقتی دید یکی از آنها که شنل سبزی به تن داشت فقط کمی از خودش جوان تر است بیشتر عصبانی شد. طرز لباس پوشیدن آنها به هیچ وجه مناسب سن و سالشان نبود. عجب وقیح و جلف بودند؛ اما لحظه ای بعد با خود اندیشید که ممکن است آنها در حال اجرای نمایش خاصی باشند. بله، حدسش درست بود. کم کم راه بندان از بین رفت و دقایقی بعد او وارد پارکینگ محل کارش شد. بار دیگر تمام فکرش به دریلها معطوف شد.

دفتر آقای دورسلی در طبقه ی نهم بود و او همیشه پشت به پنجره می نشست. آن روز صبح اگر رو به پنجره نشسته بود به هیچ وجه نمی توانست فکرش را روی کارش متمرکز کند. او جغدهایی را که در روز روشن در آسمان پرواز می کردند ندید اما رهگذرهای خیابان متوجه آنها شدند. مردم جغدهایی را که با سرعت بر فراز برسرشان پرواز می کردند به هم نشان می داند و دهانشان از تعجب بازمانده بود اکثر آنها حتی شب ها نیز جغدی ندیده بودند...

*** خرید کتاب هری پاتر و سنگ جادو ***

ادامه مطلبShow less
جزئیات محصول
6790

مشخصات

عنوان کتاب
هری پاتر و سنگ جادو
نویسنده
جی.کی.رولینگ
مترجم
سعید کبریایی
ناشر
تندیس
تعداد صفحات
352
وزن
383گرم
زبان کتاب
فارسی
قطع
رقعی
جلد
شمیز
شابک
9789645757029
دیدگاه کاربران
بدون نظر

افزودن نظر جدید

  • بسته بندی و ارسال:
  • محتوای کتاب:
  • کیفیت ترجمه:
  • کیفیت چاپ:
این کالا را با استفاده از کلمات کوتاه و ساده توضیح دهید.
برچسب های محصول
You may also like
قطره

کتاب وقتی نیچه گریست اثر اروین یالوم ترجمه سپیده حبیب به کوشش نشر قطره چاپ و منتشر شده است.

کتاب وقتی نیچه گریست آمیزه ای است از واقعیت و خیال، جلوه ای از عشق، تقدیر و اراده در وینِ خردگرایِ سده یِ نوزدهم و در آستانه ی زایش دانش روانکاوی.

فریدریش نیچه، بزرگترین فیلسوف اروپا. یوزف بویر، از پایه گذاران روانکاری... دانشجوی پزشکی جوانی به نام زیگموند فروید همه اجزایی هستند که در ساختار رمان «وقتی نیچه گریست» در هم تنیده می شوند تا حماسه ی فراموش نشدنی رابطه ی خیالی میان بیماری خارق العاده و درمانگری استثنایی را بیافرینند. ابتدای رمان، لو سالومه، این زن دست نیافتنی، از برویر می خواهد تا با استفاده از روش آزمایشی درمان با سخن گفتن، به بیری نیچه ی ناامید و در خطر خودکشی بشتابد. در این رمان جذاب دو مرد برجسته و اسرار آمیز تاریخ تا ژرفای وسواس های خویش پیش می روند و در این راه به نیروی رهایی بخش دوستی دست می یابند.

دکتر اروین یالوم استاد روانپزشکی دانشگاه استنفورد، گروه درمانگر روان درمانگر اگزیستانسیال، در خلال این رمان آموزشی، به توصیف درمان های رایج برای وسواس فکری که هر دو شخصیت داستان به نوعی گرفتار آن اند، می پردازد؛ ولی درنهایت روش روان درمانی اگزيستانسيال و رابطه ی پزشک- بیمار است که کتاب بیش از هر چیز در پی معرفی آن است.

دکتر سپیده حبیب، مترجم این کتاب، روانپزشک است و با یادداشت های متعدد خود درباره ی مفاهیم تخصصی روانشناسی، روانپزشکی و پزشکی درک این اثر برجسته را برای خوانندگان غیرمتخصص در این زمینه بسیار آسان کرده است.

نیستان

رمان چشمان تاریکی نوشته ی دین کونتز توسط خانم ناهید هاشمیان ترجمه و به کوشش نشر نیستان چاپ و منتشر شده است.

در بخشی از رمان چشمان تاریکی دین کونتز می خوانیم:

باید به ۲۰ ماه قبل برگردیم. موقعی که یک دانشمند چینی به نام لی چن در حالی که یک دیسکت حاوی اطلاعات سلاح های بیولوژیکی و خطرناک چین در دهه اخیر را داشت، در آمریکا مبتلا شد. آنها آن را ووهان ۴۰۰ نامیدند چون از آزمایشگاه RDNA شهر ووهان خارج شده بود و چهارصدمین میکروارگانیسم دست ساز در مرکز تحقيقات آنجا بود. ووهان ۴۰۰ یک سلاح بی نقص بود. فقط انسان را تحت تاثیر قرار می داد و توسط حیوانات منتقل نمی شد. مانند سیفلیس در خارج از بدن بیشتر از یک دقیقه زنده نمی ماند. یعنی نمی توانست به طور دائم اشیا یا مکانی را مانند سیاه زخم یا سایر میکروارگانیسم های کشنده، آلوده کند. با مرگ میزبان، نابود می شد و نمی توانست در دمای کمتر از ۳۰ درجه سانتی گراد زنده بماند. این همه مزیت در یک سلاح خیلی جالب بود...

سخن

رمان یکی نبود (2 جلدی) نوشته ی عاطفه منجزی به کوشش انتشارات سخن چاپ و منتشر شده است.

همه وجودش بی دریغ کسی را می طلبید تا برای همه ی عمر زنجیدگی های جان خسته اش را در کنار او به فراموشی بسپارد. کسی که به وقتش بتواند برای او نقش مادر، همسر، دوست، مردم و هزار نقش رنگارنگ دیگر را بازی کند. کسی که جسم و روحش را به شما آرامشی بکشاند که خدا برای هر جفتی نوید داده بود... کسی که با او مدارا کند. با اویی که درد تنهایی کشیده بود... درد یتیمی درد غریبی در بین قربا... دلش مداوایی عاشقانه می خواست ... مداوایی صمیمانه و پر از عطوفت... و شیرزاد آن کسی بود که می توانست همه ی این ها را مثل گنج گران بهایی به او هدیه دهد... پتانسیلش را داشت.

سخن

رمان شب چراغ (2جلدی) اثری است با همکاری عاطفه منجزی و م بهارلویی و به کوشش انتشارات سخن چاپ و منتشر شده است.

خودش هم نمی دانست قصد کرده انتقام چه چیز را از سوگل بگیرد...انتقام تقاضایی که برای طرزنامیدنش توسط او داشت و تاکیدی که بر خانم زاهد کرده بود یا انتقام دست های استادی که روی شانه های ظریف او نشسته بود؟! دلیلش هر چه بود، این انتقام برای خودش هم گران تمام شده بود؛ این چند روز بدترین روزهای عمرش را گذرانده بود، اما راه دیگری جز همین راهی که می رفت بلد نبود! بالاخره سرو کله ی سوگل از پشت شیشه ی اتاق تشریح پیدا شد. وقتی نگاهش به سوگل افتاد و خیالش راحت شد که آمده، توانست با خیال راحت نفسی تازه کند و با حضورذهن بیشتری به ادامه ی تدریسش برسد. گاهی لجاجت، بزرگترین انگیزه ها را به او می داد.

یوپا

رمان گناهکار (2جلدی) نوشته ی فرشته تات شهدوست به کوشش انتشارات یوپا چاپ و منتشر شده است.

غرور، تعصب و گناه داستانی می سازند که فضای سیاه و سفیدش در برگیرنده ی لحظاتی تکان دهنده است که هم تن را به لرزه می اندازد و هم تا پایان ماجرا، خواننده را با خود می کشاند.

ذهن آویز

رمان مجنون تر از فرهاد (2جلدی) نوشته ی م بهارلویی به کوشش انتشارات ذهن آویز چاپ و منتشر شده است.

بالاخره اشکم سرازیر شد. سرم را بلند کردم و گفتم: تو اگه بری، من بعد تو یه مرده می شم. مرده ای که تنها تفاوتش با بقیه مرده ها اینه که نفس می کشه. یادته میگفتی بغض نشکنم رو می شکنی؟ از حالا به بعد دیگه خیلی راحت این بغض شکسته می شه! تو بگو محراب، من بعد تو چه کار کنم؟ کاش می فهمیدی این پری که مقابلت ایستاده مثل بچه ای که از دست مامانش کتک خورده، مشتاقانه منتظره به آغوش همونی پناه ببره که از دستش کتک خورده!

یوپا

کتاب این یک فرشته است (براساس سرگذشت واقعی ملیکا کانطوری) نوشته ی محدثه رجبی توسط انتشارات یوپا چاپ و منتشر شده است.

کتاب این یک فرشته است داستان دخترانگی های بی پایانی است که با تلخ ترین حالت ممکن پایان یافته است. این یک فرشته است داستان عشق است... داستان لبخندهای زیبایی که صورت پرنشاط دختری به نام ملیکا را مزین می کند و عشق را در رگ های او به جریان در می آورد.

این یک فرشته است روایت پاکی و مهربانی دختری است که آفریده شده ای است برای صداق و فرشته بودن!

گاهی اوقات چیزهایی به چشم می بینم که ممکن روزی حتی در خواب و پشت پلک های بسته هم تصوری از آنها نداشته باشیم. همان آرامش قبل از طوفان که در اوج خوشبختی، شادی و آرامشِ مطلق به سراغمان می آید و دردی می شود بی درمان... مثل دیدن عزیزی روی تخت بیمارستان...! دردی خانمان سوز که حاضری جانت را فدا کنی تنها برای این که بلا از سر عزیزترین فرد زندگیت بگذرد تا نفس راحت بکشی و خدا را شکر کنی!

ملیکا فرشته ای است که همواره نگاه گرم پدر مهربان  دلسوزش و لبخند توام با نگرانی و عشق مادر عاشقش را بخود به همراه دارد و اما ... سایه نحس بیماری بی رحمانه پرده ای از غم را بر روی چشمان عسلی و همیشه امیدوارش می اندازد.

فرشته ی قصه ی ما اسطوره ای است از صبر و مقاومت که در سخت ترین لحظات زندگی اش با لبخند پر از آرامشش، غم را از قلب های عزیزانش دور می کند و نقطه شروع از زمانی است که ملیکای فرشته قصد دارد با سختی های زندگی مبارزه کند...

نگاه

کتاب پول و زندگی نوشته ی امیل زولا توسط علی اکبر معصوم بیگی ترجمه و به کوشش نشر نگاه چاپ و منتشر شده است.

پول، هجدهمین رمان از سلسله داستان های مشهور روگند ماکار، به توصیف محافل سفته بازان، سوداگران و بورس بازان پاریس می پردازد. آریستید ساکاره قهرمان کتاب و برادر روگن، وزیر قدرتمند، سوداگر بی وجدان و ورشکسته ای است که برای بار دوم به تجارت روی می آورد. بانک انیورسال را تاسیس می کند تا از سراسر خاورمیانه بهره کشی کند و برای توفیق در نقشه های بلند پروازانه اش از قربانی کردن نزدیک ترین کسان خود نیز پروا ندارد. او بنده و کارگزار پول است برای او زندگی و عشق و تمدن بشری فقط در پول خلاصه می شود.

رمان قدرتمند پول و زندگی، که شرارت ها و پلیدی هایی را برملا می سازد که پرستش بت پول در جهان مدرن می تواند در پی داشته باشد، به طرزی درخشان زندگی پر جلال و جبروت پاریس را در اواخر سده ی نوزدهم وصف می کند و شخصیت هایی را به صحنه می آورد که در رنگارنگی و غنا کم نظیراند.

قطره

کتاب درمان شوپنهاور نوشته اروین یالوم توسط خانم سپیده حبیب ترجمه و به کوشش نشر قطره چاپ و منتشر شده است.

اروین یالوم در کتاب درمان شوپنهاور تصور می کند فیلسوف معاصری به نام فیلیپ که فردی منزوی و به نوعی رونوشت شوپنهاور است، به یکی از گروه های درمانی روان درمانگر مشهوری به نام جولیوس وارد می شود که خود به دلیل رویارویی ناگهانی با سرطان و مرگ خویش، به مرور دوباره ی زندگی و کارش نشسته است. فیلیپ آرزو دارد با به کارگیری اندیشه های شوپنهاور، به یک مشاور فلسفی بدل شود و برای این منظور نیازمند سرپرستی جولیوس است. ولی جولیوس می خواهد به کمک اعضای گروه به فیلیپ/ شوپنهاور بقبولاند که این ارتباط انسانی است که به زندگی معنا می بخشد؛ کاری که هیچ کس برای شوپنهاور تاریخی نکرد.

اروین یالوم - استاد بازنشسته ی روانپزشکی دانشگاه استنفورد، روان درمانگر اگزیستانسیال و گروه درمانگر در کتاب درمان شوپنهاور نیز همچون رمان وقتی نیچه گریست با زبان سحرانگیز داستان، به معرفی اندیشه های پیچیده ی فلسفی و توصیف فنون روان درمانی و گروه درمانی می پردازد.

شادان

رمان نسل عاشقان از ر اعتمادی یکی از بهترین نویسندگان رمان های ایرانی به کوشش انتشارات شادان چاپ و منتشر شده است.

امروز که به تمامی آن سالها نگاه می کنم می بینم زندگی نسل ما، تاریخ این دیار است و به راستی هرکدام عمری تجربه بوده اند... از کودکی چون بزرگسالان زندگی کردیم و چون به بزرگسالی رسیدیم مسئولیتی فراتر از توان بردوش کشیدیم . اما امیدوارم که فرزندان امروز از شنیدن قصه ی نسل ما... تجربه ای نو بیاموزند و ما را باور کنند: نسلی که نسل عشق بود و مهر...

فهرست

یک حساب کاربری رایگان برای ذخیره آیتم‌های محبوب ایجاد کنید.

ورود به سیستم

یک حساب کاربری رایگان برای استفاده از لیست علاقه مندی ها ایجاد کنید.

ورود به سیستم